بسماللهالرحمنالرحیم
با پیامبر
علی اکبر اشعری
بی تردید پیروزی انقلاب اسلامی یکی از تجلیات اعجاز قرآن در عصر ما است؛ یکی وجوه این اعجاز تحقق وعده الهی «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَیَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ»(غافر۵۱) است. جهاد و قیام مردم به رهبری امام خمینی(ره) در مسیر تحقق آرمانهای اسلامی با نصرت و هدایت الهی پیروز شد و جهانی را به شگفتی واداشت. البته تداوم این نصرت و امداد در مراحل و حوادث مختلف همچنان رخ نمود و نه تنها نگذاشت این نهال نوپا در گرداب توطئهها و خیانتها سر خم کند، بلکه هر روز بالندهتر و رشیدتر شد تا آنجا که گسترش سایه آن در خارج از مرزهای ایران اسلامی، موجب پیدایش موج اسلامخواهی و به دنبال آن شکلگیری جبهه مقاومت در برابر جریان سلطه گردید و این جریان را با چالشی جدی مواجه ساخت. مهمترین پیام این انقلاب که با نام خدا آغاز شد، این است که تنها راه سعادت بشر تمسک به ذات اقدس الهی- «وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا»(آل عمران ۱۰۳)- و پیروی از آموزههای وحیانی قرآن-«الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدیً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقانِ»(بقره۱۸۵)- و الگو قراردادن سیره پیامبر مکرم اسلام در این مسیر است- «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ»(احزاب۲۱).پیامبری که خداوند او را از میان خودِ مردم انتخاب کرد – «لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ»(توبه۱۲۸)-به عنوان دارنده بهترین خویها-«وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظیمٍ»(قلم۴) – ستوده است و به مثابه چراغی روشن- «سِرَاجًا مُنِیرًا»(احزاب ۴۶) فرا راه بشریت قرارداد تا پردههای تاریکی را کنار زند و به تعبیر علی علیهالسلام – «یُثیرُوا لَهُم دَفائِنَ العُقول»(نهجالبلاغه خطبه۱)- گنجینههای خِردشان را برای آنها آشکار کند؛ عقلی که به نقل از پیامبر اکرم، خداوند به عزت و جلال خود سوگند یاد میکند که آفریدهای بهتر از او نیافریده است؛ «قَالَ اَللَّهُ تَعَالَى وَ عِزَّتِی وَ جَلاَلِی مَا خَلَقْتُ خَلْقاً أَحْسَنَ مِنْکَ»(خصال ص۴۲۷).
پیامبر هم روشنایی بخش جهان است «سِرَاجًا مُنِیرًا»، هم امین الهی در رساندن پیام او- قرآن- به جامعه بشری «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ»(فتح۲۹) و هم امام و ولی جامعه بشری است – إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ … (مائده: ۵۵) تا زنجیرها و موانع بیداری و آفات شکوفایی را از پیش پای مردم بردارد. از این رو خداوند اطاعت و پیروی از پیامبر را در طول اطاعت از خویش واجب فرموده؛ «وَ أَطِیعُواْ اللّهَ و َالرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ» – و از فرزندان آدم خواسته: «وَ مَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا«(حشر۷).
اما تنها نشانه الگو قراردادن و نزدیکی به اولیای الهی تبعیت از آنها است. خداوند در آیه ۶۸ سوره آل عمران میفرماید: «انَّ اَولَیالنّاسِ بِابراهیمَ لَلَّذینَ التَّبَعوه»؛ البته نزدیکترین مردم به ابراهیم کسانی هستند که از او تبعیت کنند. چنانچه خداوند متعال درباره رسول گرامی اسلام نیز از همین ادبیات بهره میگیرد: «الَّذینَ یَتَّبِعونَ الرَّسولَ النَّبِیَّ الأُمِّیَّ الَّذی یَجِدونَهُ مَکتوبًا عِندَهُم فِی التَّوراهِ وَالإِنجیلِ یَأمُرُهُم بِالمَعروفِ وَیَنهاهُم عَنِ المُنکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیهِمُ الخَبائِثَ وَیَضَعُ عَنهُم إِصرَهُم وَالأَغلالَ الَّتی کانَت عَلَیهِم فَالَّذینَ آمَنوا بِهِ وَعَزَّروهُ وَنَصَروهُ وَاتَّبَعُوا النّورَ الَّذی أُنزِلَ مَعَهُ أُولٰئِکَ هُمُ المُفلِحونَ»(اعراف ۱۵۷(؛ همانها که از فرستاده (خدا)، پیامبر «امّی» پیروی میکنند؛ پیامبری که صفاتش را، در تورات و انجیلی که نزدشان است، مییابند؛ آنها را به معروف دستور میدهد، و از منکر باز میدارد؛ اشیای پاکیزه را برای آنها حلال میشمرد، و ناپاکیها را تحریم میکند؛ و بارهای سنگین، و زنجیرهایی را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) برمیدارد، پس کسانی که به او ایمان آوردند، و حمایت و یاریش کردند، و از نوری که با او نازل شده پیروی نمودند، آنان رستگارانند.
علاوه بر قرآن در بیانات ائمه علیهمالسلام هم بر این تبعیت تأکید شده است. علی علیهالسلام در این باره میفرمایند: فَتَأَسَّ بِنَبِیِّکَ الاْطْیَبِ الاْطْهَرِ صلی الله علیه و آله؛ فَاِنَّ فیهِ اُسْوَهً لِمَنْ تَاَسّی وَ عَزاءً لِمَنْ تَعَزّی، وَ اَحَبُّ الْعِبادِ اِلَی اللّه ِ الْمُتَاَسّی بِنَبِیِّهِ وَ الْمُقْتَصُّ لاِ ثَرِه…؛ (نهج البلاغه خطبه ۱۶۰)؛ از پیامبر پاک و پاکیزهات – صلی الله علیه و آله – پیروی کن؛ چرا که [شخصیّت] او، الگوی کاملی است برای آنها که در پی الگویی هستند و راه او، بهترین راه است برای آنها که در پی سر سپردن به راهی هستند و محبوبترینِ بندگان در نزد خدا، کسی است که از پیامبر خویش پیروی کند و دنباله روی او باشد.
امام صادق علیهالسلام هم ضمن تأکید بر پیروی از سنت پیامبر اکرم – اتّبِعُوا آثارَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَسُنَّتَهُ فَخُذُوا بِها(کافی، ج۸، ص۷) – در بیان اهمیت الگو گیری از پیامبراکرم صلیالله علیه وآله فرمودند: «اِنّی لًاَکْرَهُ لِلرَّجُلِ اَنْ یَمُوتَ وَقَدْ بَقِیَتْ عَلَیْهِ خَلَّهٌ مِنْ خِلالِ رَسُولِ اللّه ِ لَمْ یَأْتِ بِها»(مکارم الأخلاق ج ۱ ص ۳۹)؛ دوست ندارم مسلمانی بمیرد، مگر اینکه تمام آداب و سنت های رسول خدا صلیالله علیه وآله را [اگر چه یکبار] انجام دهد.
بنابراین اگر بخواهیم جامعهای محمدی داشته باشیم باید در رفتار فردی و اجتماعی خود از سیره پیامبر عزیزمان الگو بگیریم. اما شناخت سیره پیامبر و الگو گرفتن از آن در جهان امروز نیازمند مجاهدت علمی و فقهی عالمان دینی و اندیشمندان مسلمان است تا الگوی امروزین سیره و رفتار پیامبر مکرم اسلام را تبیین کنند؛ همچنین نویسندگان و هنرمندان رسالتی بزرگ بر عهده دارند تا با بهرهگیری از قلم و هنر خود این الگوها را با بیان و جلوهای زیبا در معرض عموم قرار دهند تا جامعه با اشراب از آموزههای وحیانی پیامبر، آکنده از عطر و بوی محمدی گردد و بالندگی، نشاط و سرزندگی در میان مردم موج بزند و ملت بزرگوار ما شاهدانی بشوند بر جاودانگی پیامبر در این عصر.