آداب معاشرت در سیره نبوی
آداب معاشرت، مجموعه برخوردهای اجتماعی افراد جامعه باهمدیگر است. مجالست و همنشینی در نظر و مرای نبی اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) امری بسیار مهم و پرارزش تلقی گردیده و این اهمیت در احادیث و روایات منقول از آن حضرت به خوبی منعکس و جلوهگر است.
از عوامل بسیار تاثیرگذار در ترقی روح و تعالی اندیشه آدمی همنشینی و مصاحبت با همنوعان است که از درجه و جایگاه بسیار والایی در تعریف افکار و اعتقادات انسانی برخوردار است؛ آن چنان با اهمیت که موضوع از دید نافذ و بینای پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز نادیده انگاشته نشده در باب اهمیت آن سخنان و مطالب بسیاری را بیان فرمودند.
نظر به اهمیت مسأله بر آن شدیم تا به موضوع مصاحبت و هم نشینی و آداب آن در سیره و کلام نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که به فرموده قرآن اسوهای حسنه است پرداخته بخشهایی از آن را در این مقاله متذکر شویم.
مجالست و همنشینی در نظر و مرای نبی اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) امری بسیار مهم و پر ارزش تلقی گردیده و این اهمیت در احادیث و روایات بسیاری که از حضرت روایت گردیده است به خوبی منعکس و جلوهگر شده است. تا آن حد با اهمیت که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) انسان را به دینِ دوست و همنشین خود دانسته۱،۲و۳ به همگان توصیه فرمودند که در انتخاب دوستانشان دقت بیشتری داشته باشند.۳،۵،۶،۷،۸،۹،۱۰
ایشان مجالست با علماء و دانشمندان را دارای برکت برشمرده۱۱ مجالست با آنان را همتا و همانند مجالست با خود عنوان کردند؛۱۲ اما سفارش میکردند که «با هر عالمی ننشینید، مگر عالمی که شما را از پنج چیز به پنج چیز فرا خواند: از شک به یقین، از دشمنی به خیرخواهی، از تکبر به فروتنی، از ریا به اخلاص و از رغبت (به دنیا) به زهد»۱۳،۱۴،۱۵،۱۶،۱۷ در نظر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) همنشینی با علماء عبادت محسوب میشود.
عبادتی که با صد هزار رکعت نماز مستحبی و یا صد هزار بار تسبیح خداوند برابری میکند.۲۱
مجالست با بزرگان۲۲،۲۳،۲۴ و مؤمنان۲۵،۲۶،۲۷،۲۸،۲۹ و نیکان۳۰ نیز از دیگر توصیههایی است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در امر مجالست و همنشینی بدان اشاره فرمودند، چرا که «همنشینی با آنان موجب میشود که اگر شخص، مرتکب عمل خیری گردد او را بستایند و اگر خطایی مرتکب شد رفتار نامناسبی را از خود بروز ندهند».۳۱
ایشان همنشینی با ابرار و صالحان را به عطرفروش تشبیه کرده فرمودند: «مَثَل همنشین صالح، مَثَل عطار است که اگر عطری به تو ندهد، بوی خوش او به تو میرسد و مثل همنشین بد مثل آهنگر است که اگر شعلههای آتش او تو را نسوزاند، بوی بد او به تو میرسد».۳۲،۳۳،۳۴
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بهترین همنشینان را کسی معرفی فرمودند که دیدنش انسان را به یاد خدا بیندازد و سخنش موجب زیادی عمل و عملش فرد را به یاد آخرت بیندازد.۳۵،۳۶،۳۷،۳۸،۳۹،۴۰
ایشان مجالس علماء و مؤمنین را باغی از باغهای بهشت برشمردند و از مسلمانان خواستند تا آن را غنیمت شمرده به خوبی از آن بهره ببرند،۴۱،۴۲ چرا که «در آن رحمت و مغفرت، چون باران بر آنها فرود میآید. گنهکاران، پیش روی آنها مینشینند و آمرزیده بر میخیزند و تا هنگامیکه نزد آنان نشستهاند، فرشتگان برایشان آمرزش میخواهند. خداوند نیز به آنان مینگرد و دانشمند و دانشجو و تماشاگر و دوستدارِ آنها را میآمرزد».۴۳
۱.۳ – نکوهش مجالست با انسان بدکردار
حضرت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در کنار توصیههایشان به مسلمانان جهت انتخاب همنشین صالح و شایسته، از همنشینی با انسانهای بد کردار باز داشته مجالست با آنان را ملاک و معیار شناخت افراد ارزیابی کردند و فرمودند: «از همنشین بد بپرهیز؛ چرا که تو در انظار مردم به واسطه او شناخته (و سنجیده) میشوی».۴۴،۴۵،۴۶
ایشان تنهایی را بهتر از همنشین بد عنوان کردند۴۷،۴۸،۴۹،۵۰ و پیوسته میفرمود: «بارالها! از یار غافل و همنشین بد، به تو پناه میآورم».۵۱،۵۲،۵۳،۵۴
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مجالست با اغنیاء۵۵،۵۶،۵۷ و مردگان (گفته شد که مردگان چه کسانیاند فرمود: «کُلِّ ضَالٍّ عَنِ الْاِیمَانِ وَ جَائِرٍ عَنِ الْاَحْکَامِ»۵۸،۵۹،۶۰
در حدیثی دیگر آمده «غنی مترف، ثروتمند بیدرد و خوشگذران۶۱،۶۲،۶۳ را موجب فساد قلوب و مرگ دلها عنوان کردند و از مصاحبت با دروغگو چرا که دروغگو چون سراب است دور را نزدیک مینماید و نزدیک را دور.۶۴ و احمق بازداشتند چرا که احمق میخواهد بتو نفع رساند ضرر میرساند.۶۵
و کسانی را که با متّهمان و افراد مظنون همنشیناند را، سزاوارترینِ مردم به تهمت، معرفی کردند.،۶۶،۶۷،۶۸،۶۹
حضرت همچنین مسلمانان را از مصاحبت با کسانی که شخص را همسنگ خود نمیدانند، منع کردند.۷۰،۷۱،۷۲،۷۳،۷۴
۲ – آداب مجالست در کلام پیامبر
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در احادیث و روایات خود آدابی را برای مجالس برشمردند، ایشان علاه بر این که خود به این آداب بسیار ملتزم و پایبند بودند اصحاب و یاران و دیگر مسلمانان را نیز به رعایت آن توصیه میفرمودند.
در روایات و احادیث بسیاری که از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به دست ما رسیده است بر توجه و رعایت حقوق همنشینان بسیار تاکید شده است. حضرت از جدایی افکندن میان دو نفر که در مجلسی کنار هم نشستهاند، بدون اجازه آن دو برحذر داشتند.۷۵،۷۶،۷۷
ایشان همچنین از بلند کردن دیگران از جایگاهشان و نشستن در جای آنان منع کردند؛۷۸،۷۹،۸۰،۸۱
اما به حاضرین در مجلس هم سفارش میفرمودند: که «برای نشستن تازهوارد جا باز کنید»۸۲،۸۳،۸۴،۸۵
میفرمودند: «هر گاه افراد مجلسی در جای خود نشستند (و کسی وارد شد)، اگر در آن میان، فردی، برادر تازهوارد خود را فرا خوانَد و برای او در کنار خود، جا باز کند، (این تازهوارد) باید دعوتش را بپذیرد و پهلوی او برود؛ زیرا وی با این کار، به او احترام گذاشته است. ولی اگر کسی برایش جایی باز نکرد، نگاه کند تا هر کجا جا بود، همانجا بنشیند».۸۶،۸۷،۸۸،۸۹
۲.۲ – برنخاستن به احترام دیگران
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تکلف ورزیدن و برخاستن در پیش پای برادران دینی را روا نمیشمردند و میفرمودند: «آنسان که ایرانیان برای بزرگداشت یکدیگر در جلوی پای هم برمیخیزند برنخیزید».۹۰،۹۱،۹۲،۹۳
ایشان جایگاه کسی را که دوست بدارد و خشنود شود که دیگران به احترام او در پیش پای وی برخیزند، را آتش دانستند.۹۴،۹۵،۹۶،۹۷،۹۸،۹۹
پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اهل مجلس را به رعایت آداب و شئون مجلس سفارش میکردند و آنان را از آنچه که مغایر با ادب و شئون همنشینی است برحذر داشتند. ایشان در روایتی فرمودند: «در جایی که نشستهای، وِقاحت به خرج نده که مردم به دلیل اخلاق بدت، از تو حذر کنند، وقتی کسی کنار تو نشسته است، با دیگری درِ گوشی سخن مگو».۱۰۰،۱۰۱،۱۰۲
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مجالس و آن چه در آن، میان حاضران میگذرد را، امانت خدا دانستند و فرمودند: «روا نیست که یکی از حاضران، چیزی را که برادرش دوست ندارد، فاش سازد».۱۰۳،۱۰۴،۱۰۵
حضرت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فاش ساختن راز اهل مجلس را، خیانت به آنان برشمردند.۱۰۶،۱۰۷،۱۰۸،۱۰۹،۱۱۰
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یاد نکردن از خداوند و نیز صلوات نفرستادن بر پیامبر و آلش را مایه وزر و وبال دانستند و فرمودند: «مَا مِنْ قَوْمٍ اِجْتَمَعُوا فِی مَجْلِسٍ فَلَمْ یَذْکُرُوا اِسْمَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ یُصَلُّوا عَلَى نَبِیِّهِمْ إِلاَّ کَانَ ذَلِکَ اَلْمَجْلِسُ حَسْرَهً وَ وَبَالاً عَلَیْهِمْ».۱۱۱،۱۱۲،۱۱۳
ایشان کمال هر مجلسی را ذکر خداوند و نیز صلوات بر پیامبر و آلش برشمردند و فرمودند: «اگر گروهی در مجلسی بنشینند (و برخیزند) و خداوند متعال را در آن مجلس یاد نکنند و بر پیامبرش درود نفرستند، در کارشان نقصان خواهد بود که اگر خداوند بخواهد آنان را عذاب میکند و اگر بخواهد میآمرزد».۱۱۴،۱۱۵،۱۱۶
حضرت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مجلسی را که بدون یاد خدا به پایان آورده شود را حضور در بالای نعش درازگوش دانستند و آن را مایه دریغ و افسوس اهل آن مجلس برشمردند.۱۱۷،۱۱۸،۱۱۹،۱۲۰
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای مجالس حقوقی را برشمرده از حاضرین در مجالس خواستند تا آن را رعایت کنند. از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت شده که فرمود: «حق مجالس را ادا کنید گفتند: حقش چیست، فرمود: غُضُّوا اَبْصَارَکُمْ وَ رُدُّوا السَّلَامَ وَ اَرْشِدُوا الْاَعْمَی وَ اْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ؛ چشمانتان را در آنچه نارواست ببندید، جواب سلام را بدهید، گمراهی را ارشاد کنید و امر به معروف و نهی از منکر کنید».۱۲۱،۱۲۲،۱۲۳
مصاحبت با بینوایان مشی پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با فقرا و مسکینان همنشین بود.۱۲۴،۱۲۵،۱۲۶،۱۲۷،۱۲۸
میفرمود: «مرا در میان ضعیفان بجویید؛ زیرا شما به واسطه مردمان ضعیف است که روزی میخورید و یاری میشوید».۱۲۹،۱۳۰،۱۳۱،۱۳۲
میفرمود: «خداوند در شب معراج به من فرمود: … یا أحمدُ ! مَحَبّتی مَحَبّهُ الفُقَراءِ ، فأدْنِ الفُقَراءَ و قَرِّبْ مَجلِسَهُم مِنکَ ، و أبْعِدِ الأغْنِیاءَ و أبْعِدْ مَجلِسَهُم عَنکَ ، فإنَّ الفُقَراءَ أحبّائی؛۱۳۳،۱۳۴،۱۳۵ ای احمد! دوست داشتن من، دوست داشتن فقیران است. به فقیران و مجلسشان نزدیک شو (و آنان را نزدیک خود آر تا تو را به خود نزدیک کنم) و از ثروتمندان و مجلسشان دور شو که فقیران دوستان مناند».
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به اصحاب و یاران خود نیز توصیه میفرمود فقیران را دوست بدارند و با آنان همنشین شوند.۱۳۶،۱۳۷،۱۳۸
از سلمان فارسی روایت شده که میگفت: «أَوْصَانِی خَلِیلِی رسول اللّه (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بِسَبْعَهِ خِصَالٍ لاَ أَدَعُهُنَّ عَلَى کُلِّ حَالٍ أَوْصَانِی أَنْ أَنْظُرَ إِلَى مَنْ هُوَ دُونِی وَ لاَ أَنْظُرَ إِلَى مَنْ هُوَ فَوْقِی وَ أَنْ أُحِبَّ اَلْفُقَرَاءَ وَ أَدْنُوَ مِنْهُمْ …؛۱۳۹،۱۴۰،۱۴۱ حبیبم رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مرا به هفت خصلت سفارش فرمود و این که در هیچ حالی آنها را ترک نکنم: این که به پایینتر از خود بنگرم و به آن که برتر از من است ننگرم و این که مستمندان را دوست بدارم و به آنان نزدیک شوم…».
همنشینی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با فقرا تا اندازهای بود که عدهای از سران و اشراف قریش نزد حضرت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمده خواستار طرد مستضعفان و فقرا از کنار رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شدند. آنان شرط ایمان خود را دور کردن «پشمینهپوشان بدبوی و کثیف» از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عنوان کردند.۱۴۲،۱۴۳،۱۴۴،۱۴۵ اما خداوند رسول خود را مورد خطاب قرار داده، فرمود: «وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاهِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَهَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا؛۱۴۶ با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر میخوانند، و تنها رضای او را میطلبند و هرگز به خاطر زیورهای دنیا، چشمان خود را از آنها بر مگیر و از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن همانها که از هوای نفس پیروی کردند و کارهایشان افراطی است».
همچنین فرمود:
«وَلَا تَطْرُدِ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاهِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَیْکَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَیْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِکَ عَلَیْهِمْ مِنْ شَیْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَکُونَ مِنَ الظَّالِمِینَ؛۱۴۷ و کسانی را که خدا را میخوانند، و جز ذات پاک او نظری ندارند، از خود دور مکن نه چیزی از حساب آنها بر توست، و نه چیزی از حساب تو بر آنها اگر آنها را طرد کنی، از ستمگران خواهی بود».
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، پس از نزول این آیه به پا خاست و در جستجوی مستضعفان و بینوایان شتافت. آنان را در انتهای مسجد دید که به ذکر الهی مشغولاند. رو به آنان کرد و فرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یُمِتْنِی حَتَّی أَمَرَنِی أَنْ أَصْبِرَ نَفْسِی مَعَ قَوْمٍ مِنْ أُمَّتِی مَعَکُمُ الْمَحْیَا وَ مَعَکُمُ الْمَمَاتُ؛۱۴۸،۱۴۹،۱۵۰ خدای را سپاس که زندگیم را به پایان نرساند تا دستور داد که من در کنار گروهی از امتم با آنها باشم؛ من در زندگی و مرگ با شما هستم».
درباره آداب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در مجالس، روایات بسیاری از سوی فرق مختلف اسلامی نقل گردیده است که همه آنها بر این امر دلالت دارد که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در مجالس بیش از هر کس دیگری ادب مجلس را رعایت میکرده است. روایت شده: ایشان در مجالس زانو پیش زانوی همنشین، نمینهاد؛۱۵۱ رفتاری که عربها داشته و دامن لباس خود را بالا میزدند و ساقها و زانوان لختشان را نمایان میکردند؛ حضرت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) همواره پاها و زانوهای خود را میپوشاندند.۱۵۲،۱۵۳
در حضور مردم تکیه نمیداد.۱۵۴ هرگز دیده نشد که پای خود را در حضور دیگران دراز کند،۱۵۵،۱۵۶
هر گاه به مجلسی وارد میشد در انتهای مجلس مینشست،۱۵۷،۱۵۸،۱۵۹،۱۶۰،۱۶۱ به این کار امر میکردند و میفرمودند: «هر کس در مجلسی وارد شد در انتهای مجلس بنشیند».۱۶۲،۱۶۳،۱۶۴
برای خود جای مشخص و معینی را در نظر نمیگرفت و دیگران را نیز از این کار نهی میکردند.۱۶۵،۱۶۶،۱۶۷
هرگز پیش نیامد که جا بر کسی تنگ کند، بلکه برای مردم، جا باز میکردند تا بنشینند؛ گفته شده، روزی رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در مسجد تنها نشسته بودند، مردی وارد شد، حضرت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تنگتر نشستند تا او بنشیند. مرد گفت: «یا رسول الله، جا که وسیع است»؛ حضرت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: «حق مسلمان بر مسلمان آن است که چون ببیند که او میخواهد بنشیند، برای او جا باز کند».۱۶۸،۱۶۹،۱۷۰،۱۷۱
میفرمود: «شایسته است برای کسانی که در تابستان دور هم مینشینند میان هر دو نفر، بهاندازه یک ذراع، فاصله باشد تا از گرما ناراحت نشوند».۱۷۲،۱۷۳
بهترین کارهای نیک، را گرامیداشتن همنشینان میدانست.۱۷۴،۱۷۵،۱۷۶
و هر گاه با کسی همنشین میشد، از جا برنمیخاست تا همنشین او، از جا برخیزد».۱۷۷،۱۷۸
از سلمان فارسی نیز نقل شده بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وارد شدم، حضرت بر بالشی تکیه کرده بودند، آن ر ا برای من قرار داد و فرمود: «سلمان، هیچ مسلمانی بر مسلمانی وارد نشود که به احترامش پشتی گذارد، جز این که خداوند او را بیامرزد».۱۷۹،۱۸۰؛۱۸۱
مجلس رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عاری از هرگونه تشریفات بود، چنان که هیچ تفاوتی میان او و اصحابش دیده نمیشد و در حلقهای میان اصحاب مینشست، تا هیچ برتری وجود نداشته باشد. مجلسش صدر و ذیل نداشت و هیچ تفاوتی میان او و اصحابش دیده نمیشد، همگی حلقهوار مینشستند.۱۸۲،۱۸۳
از اینرو اعراب غریبی که به حضور مبارکش میرسیدند، ایشان را در میان جمع نمیشناختند؛ از این رو میپرسیدند: «کدامیک پیامبر خدایند؟».۱۸۴،۱۸۵،۱۸۶،۱۸۷
از ابوذر غفاری روایت شده که «پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای تواضع کردن، بدون کوچکترین امتیازی میان اصحاب مینشست؛ به طوری که اگر شخص بیگانهای وارد میشد، نمیدانست که کدام یک از آنها پیامبراند تا این که میپرسید؛ لذا از حضرتش تقاضا کردیم که جایگاهی برایش درست شود که وقتی غریبی وارد میشود، او را بشناسد. بعد از کسب اجازه سکویی از گل و سنگ درست کردیم که آن جناب روی آن مینشست و ما هم در طرفین او مینشستیم».۱۸۸،۱۸۹،۱۹۰،۱۹۱
۴.۲ – یادخدا و استغفار در مجالس
یاد خدا و دعا و استغفار عادت همیشگی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در مجالسش بود که هیچگاه ترک نمیشد. راویان و محدثان در کتب خود به موارد بسیاری از این اذکار و دعاهای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در مجالس اشاره کردهاند که این روایت امام صادق (علیهالسّلام) از جمله این موارد است از آن حضرت (علیهالسّلام) روایت شده که: «إنّ رسولَ اللّهِ (صلى الله علیه و آله) کانَ لا یَقومُ من مَجلِسٍ، و إنْ خَفَّ، حتّى یَستَغْفِرَ اللّهَ عزّ و جلّ خَمْسا و عِشرینَ مَرّهً؛۱۹۲،۱۹۳،۱۹۴رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از هیچ مجلسی -هرچند کوتاه- برنمیخاست، مگر این که بیست و پنج بار استغفار میکرد»
از عبدالله بن عمر نیز نقل شده که میگفت: «کم اتّفاق میافتاد که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از مجلسی برخیزد و این دعا را بر زبان جاری نسازد: اللَّهُمَّ اقْسِمْ لَنَا مِنْ خَشْیَتِکَ مَا یَحُولُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَ مَعْصِیَتِکَ، وَ مِنْ طَاعَتِکَ مَا تُبَلِّغُنَا بِهِ رِضْوَانَکَ وَ مِنَ الْیَقِینِ مَا یَهُونُ عَلَیْنَا بِهِ مُصِیبَاتُ الدُّنْیَا، اللَّهُمَّ أَمْتِعْنَا بِأَسْمَاعِنَا وَ أَبْصَارِنَا وَ قُوَّتِنَا مَا أَحْیَیْتَنَا وَ اجْعَلْهُ الْوَارِثَ مِنَّا وَ اجْعَلْ ثَارَنَا عَلَى مَنْ ظَلَمَنَا وَ انْصُرْنَا عَلَى مَنْ عَادَانَا وَ لا تَجْعَلْ مُصِیبَتَنَا فِی دِینِنَا
وَ لا تَجْعَلِ الدُّنْیَا أَکْبَرَ هَمِّنَا وَ لا مَبْلَغَ عِلْمِنَا وَ لا تُسَلِّطْ عَلَیْنَا مَنْ لا یَرْحَمُنَا؛۱۹۵،۱۹۶،۱۹۷،۱۹۸ خداوندا، از خشیت خود بهاندازهای به ما ببخش که آن را بین ما و سرپیچی از فرمان خود حایل گردانی، و مقداری از طاعت خود به ما ارزانی دار که با آن ما را به بهشت خود برسانی و یقینی به ما بده که با آن سختیهای دنیا را برما آسان گردانی. خداوندا ما را از شنوایی و بینایی و توانمان که به آنها زندهمان داشتهای، بهرهمند گردان و آن را برای ما پایدار بدار و انتقام ما را از کسانی که به ما ستم کردهاند، بگیر، و ما را بر کسانی که با ما دشمنی ورزیدهاند، پیروز گردان. مصیبت ما را در دین ما قرار مده و دنیا را بزرگترین اندیشه و منتهای علم ما قرار مده، و کسانی را که به ما رحم نمیکنند برما چیره مگردان».
در روایتی دیگر آمده که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هرگاه، در مجلسی مینشستند میفرمودند: «إِنْ تَکَلَّمَ بِخَیْرٍ کَانَ طَابِعًا عَلَیْهِنَّ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ، وَإِنْ تَکَلَّمَ بِشَرٍّ کَانَ کَفَّارَهً لَهُ، سُبْحانَکَ اللّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ اَشّهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَسْتَغْفِرُکَ وَ اَتوُبُ اِلَیْکَ؛ اگر در این مجلس به خیر و نیکی سخن گفته شد این عمل را خوبی آن قرارده تا روز قیامت و اگر به بدی سخن گفته شد کفاره گناهانش را این ذکر قرار ده سُبْحانَکَ اللّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ اَشّهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَسْتَغْفِرُکَ وَ اَتوُبُ اِلَیْکَ».
و چون اراده میفرمودند که برخیزند، میفرمودند:
«سُبْحانَکَ اللّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ اَشّهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَسْتَغْفِرُکَ وَ اَتوُبُ اِلَیْکَ۱۹۹و۲۰۰
حضرت حسن ختام مجالس خود را نیز به دعا و استغفار اختصاص میدادند و میفرمودند: «کفّاره نشستن، این است که بگویی: سُبْحانَکَ اللّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ اَشّهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاّ اَنْتَ. ربِّ تُبْ علَیَّ واغفِرْ لی؛۲۰۱،۲۰۲،۲۰۳،۲۰۴ خدایا! منزّهی تو و ستایش، از آنِ توست! خدایی جز تو نیست. پروردگار من! مرا ببخش و بیامرز».
از امام حسین (علیهالسّلام) روایت شده که فرمودند: از پدرم –علی (علیهالسّلام) – درباره چگونگی مجالست رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پرسیدم، فرمود: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هیچگاه بدون ذکر نام خدا نه در جائی مینشست و نه از جائی بر میخاست، در مجالس جایگاه معینی نداشت و از این کار منع میفرمود، چون به گروهی میرسید همانجا که رسیده بود – پایین مجلس- مینشست و به این کار دیگران را هم دستور فرموده بود، در مجالس رعایت حال همه را میکرد و حق همگان را ملحوظ میداشت، هرگز طوری رفتار نمیکرد که کسی تصور کند دیگری بر او مقدم است، هرکس برای بیان حاجتی پیش پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میآمد، تا هنگامیکه نمیرفت حوصله و شکیبائی میفرمود، تلاش میفرمود حوائج و خواستههای مشروع را بر آورد و اگر نمیتوانست با گفتاری کوتاه و پسندیده معذرت خواهی میکرد.
اخلاق خوش و گشادهرویی او چنان بود که همه اصحاب او را چون پدر خویش میدانستند، همه اصحاب در برابر حق در نظر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یکسان بودند، مجلس او سرا پا حکمت و بردباری و صبر و شکیبائی بود، صداها در حضورش بلند نمیشد و هیچ کس مطلبی را رد یا تصدیق نمیکرد، هیچگاه در سخن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ذلّت و لغزشی دیده نشد، برتری اصحاب حتی در مجلس پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هم فقط به تقوای ایشان بستگی داشت، همه در محضر او فروتن بودند، سالخوردگان را محترم میداشتند و به خردسالان مهر میورزیدند، و نسبت به نیازمندان ایثار میکردند و در حفظ یک دیگر کوشا بودند.
گفتم: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با همنشینان خود چگونه بود؟ گفت:
همیشه خندهرو، خوشخلق و ملایم بود نه ترشرو و سختگیر، هیچگاه فریاد نمیزد و دشنام نمیداد، عیب کسی را آشکار نمیساخت و بیهوده از کسی ستایش نمیفرمود، از آن چه که به آن میل نداشت یاد نمیکرد، هرگز تأسف و اندوهی برای امور عادی اظهار نمیفرمود، از سه چیز به شدت پرهیز میفرمود، کبر و پرحرفی و کارهای بیمعنی، سه چیز را در حق مردم بسیار رعایت میفرمود، هیچ کس را سرزنش نمیکرد و بر کسی خرده نمیگرفت و در جستجوی معایب کسی نبود، فقط در مواردی که امید ثواب و اجر بود تذکر میداد و صحبت میکرد. و چون پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) صحبت میکرد همنشینان او چنان سکوت میکردند که گوئی مرغ بر سر ایشان نشسته است، چون سکوت میفرمود: اصحاب صحبت میداشتند و هرگز در حضور پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ستیزه و نزاع در بحث نداشتند، اگر اصحاب میخندیدند او نیز تبسم میفرمود و اگر از چیزی تعجب میکردند او هم اظهار تعجب میکرد، افراد غریب و بیگانه را خوب تحمل میکرد و سخن ایشان را به تمام میشنید و به خواستههای آنها گوش فرا میداد.
گاهی اصحاب آن اشخاص را متوجه طول گفتارشان میکردند، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به اصحاب میگفت هر گاه نیازمندی را میبینید نیاز او را بر آورید، هرگز از کسی ستایش نمیخواست، مگر این که کار نیک را با نیک جبران کنند، سخن هیچ کس را بدون ضرورت قطع نمیکرد و در آن صورت معمولاً برمیخاست و یا او را از سخن گفتن نهی میفرمود.۲۰۵،۲۰۶،۲۰۷،۲۰۸،۲۰۹،۲۱۰
پانویس
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۳۷۵، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
- ورام، ابنابیفراس، مجموعه ورام، ج۲، ص۱۶۲، قم، مکتبه الفقیه، بیتا
- حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۲۵۹، قم، آل البیت (علیهالسّلام)، ۱۴۰۹
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۳۷۵، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
- ورام، ابنابیفراس، مجموعه ورام، ج۲، ص۱۶۲، قم، مکتبه الفقیه، بیتا
- حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۲۵۹، قم، آل البیت (علیهالسّلام)، ۱۴۰۹
- طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۵۱۸، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴
- ابنحنبل، احمد، مسند احمد، ج۸، ص۳۰۷
- محمد بن عبدالله، حاکم نیشابوری، المستدرک ج۴، ص۱۸۸
- ابنسلامه، محمد، مسند الشهاب، ج۱، ص۱۴۲، تحقیق حمدی عبد المجید السلفی، بیروت، الرساله، بیتا
- بغدادی، خطیب، تاریخ بغداد، ج۴، ص۱۶۰، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷
- متقی هندی، علاءالدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۰، ص۱۷۰، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹
- دیلمی، حسن بن ابیحسن، اعلام الدین، ص۲۷۲، آل البیت (علیهالسّلام)، قم، ۱۴۰۸
- طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۴۶۶، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲
- مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، ص۳۳۵، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳
- متقی هندی، علاءالدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوه السقا، ج۹، ص۱۴۷، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹
- ابنعساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۲۳، ص۱۳۲، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵
- اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج۳، ص۶۲
- متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۰، ص۱۴۸، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱، ص۲۰۴، تهران، اسلامیه، بیتا
- دیلمی، حسن بن ابیحسن، ارشاد القلوب، ج۱، ص۳۵۹
- هیثمی، نورالدین، مجمع الزوائد، ج۱، ص۱۲۵، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۸۸
- کوفی، ابنابیشیبه، المصنّف، ج۷، ص۱۴۴، تحقیق سعید اللحام، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۹
- طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۱۳۳، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، بیجا، داراحیاء التراث العربی
- دیلمی، حسن بن ابیحسن، اعلام الدین، ص۱۹۸، آل البیت (علیهالسّلام)، قم، ۱۴۰۸
- طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۵۳۵، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴
- ورام، ابنابیفراس مجموعه ورام، ج۲، ص۶۱، قم، مکتبه الفقیه، بیتا
- ابنحبان، محمد، صحیح، ج۲، ص۳۱۵، تحقیق شعیب ارنؤوط، بیجا، الرساله، چاپ دوم، ۱۹۹۳
- سجستانی، ابناشعث، سنن ابیداوود، ج۴، ص۲۵۹
- ورام، ابنابیفراس مجموعه ورام، ج۲، ص۱۲۲، قم، مکتبه الفقیه، بیتا
- ورام، ابنابیفراس مجموعه ورام، ج۲، ص۱۲۲، قم، مکتبه الفقیه، بیتا
- شعیری، تاجالدین، جامع الاخبار، ص۱۸۳، قم، شریف رضی، ۱۳۶۳ش
- ابنسلامه، محمد، مسند الشهاب، ج۲، ص۲۸۷، تحقیق حمدی عبد المجید السلفی، بیروت، الرساله، بیتا
- ابنمعین، یحیی، تاریخ ابنمعین، دوری، ج۱، ص۳۶، تحقیق عبدالله احمد حسن، بیروت، دارالقلم
- طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۱۵۷، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴
- حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۲۳.، قم، آل البیت (علیهالسّلام)، ۱۴۰۹
- نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۵، ص۳۹۵، قم، آل البیت، ۱۴۰۸
- هیثمی، نورالدین، مجمع الزوائد، ج۱۰، ص۲۲۶، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۸۸
- موصلی، ابویعلی، مسند، ج۴، ص۳۲۶، تحقیق حسین سلیم اسد، بیجا، دارالمامون للتراث، ۱۹۹۲
- متقی هندی، علاءالدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۹، ص۱۷۸، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹
- حلی، ابنادریس، مستطرفات السرائر، ص۶۳۵، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۱
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۱، ص۱۸۸، تهران، اسلامیه، بیتا
- شعیری، تاجالدین، جامع الاخبار، ص۳۹، قم، شریف رضی، ۱۳۶۳ش
- پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، ص۳۵۷، تحقیق و ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش
- نبهانی، یوسف بن اسماعیل، وسائل الوصول الی شمائل الرسول، ص۳۰۲، بیروت، دارالمنهاج، چاپ دوم، ۱۴۲۵
- ابنعساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۴، ص۴۶، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵
- طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۵۳۵، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴
- ورام، ابنابیفراس مجموعه ورام، ج۲، ص۶۱، قم، مکتبه الفقیه، بیتا
- دیلمی، حسن بن ابیحسن، اعلام الدین، ص۱۹۸، آل البیت، قم، ۱۴۰۸
- طبرسی، حسن بن فضل، ص۴۶۶، مکارم الاخلاق، قم، شریف رضی
- خرگوشی نیشابوری، ابوسعید، شرف المصطفی، ج۵، ص۴۶، مکه، دارالبشائر الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۲۴
- هیثمی، نورالدین، مجمع الزوائد، ج۷، ص۲۲۰، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۸۸
- طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۱۷، ص۲۹۴، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، بیجا، داراحیاء التراث العربی
- سیوطی، جلالالدین، الجامع الصغیر، ج۱، ص۲۱۷۹
- صدوق، محمد بن علی، منلایحضرهالفقیه، ج۴، ص۳۵۹، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۳
- دیلمی، حسن بن ابیحسن، اعلام الدین، ص۱۵۱ – ۱۵۲، آل البیت، قم، ۱۴۰۸
- صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج۱، ص۸۷، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۳
- طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۸۳، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴
- مفید، محمد بن محمد، الامالی، ص۳۱۵، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳
- حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۲۶۶، قم، آل البیت (علیهالسّلام)، ۱۴۰۹
- صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج۱، ص۲۲۸، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۳
- فتال نیشابوری، محمد بن حسن، روضه الواعظین، ج۱، ص۴۱۴، قم، انتشارات رضی، بیتا
- طبرسی، ابوالفضل علی بن حسن، مشکاه الانوار، ص۴۴۶
- پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، تحقیق و ترجمه ابوالقاسم پاینده، ص۳۵۸، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش
- پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، ص۳۵۸، تحقیق و ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش
- صدوق، محمد بن علی، منلایحضرهالفقیه، ج۴، ص۳۹۵، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۳
- دیلمی، حسن بن ابیحسن، ص۳۲۲، اعلام الدین، آل البیت (علیهالسّلام)، قم، ۱۴۰۸
- صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۷۳
- صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص۱۹۶، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۱ش
- ابنسلامه، محمد، مسند الشهاب، ج۲، ص۷۳، تحقیق حمدی عبد المجید السلفی، بیروت، الرساله، بیتا
- جرجانی، عبدالله بن عدی، الکامل، ج۴، ص۲۲۴
- خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۷، ص۶۲، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷
- ابنعساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۰، ص۳۶۳، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵
- متقی هندی، علاءالدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۹، ص۳۸، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹
- ابنحنبل، احمد، مسند احمد، ج۱۱، ص۵۷۷، بیروت، دارصادر، بیتا
- سجستانی، ابناشعث، سنن ابیداوود، ج۷، ص۲۱۴، تحقیق سعید محمد اللحام، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۰
- بخاری، محمد بن اسماعیل، الادب المفرد، ص۲۴۳، بیروت، چاپ اول، ۱۹۸۶
- ابنابیجمهور، محمد بن علی، عوالی اللالی، ج۱، ص۱۴۳، قم، سیدالشهداء (علیهالسّلام)، ۱۴۰۵
- ابنحنبل، احمد، مسند احمد، ج۱۰، ص۲۴۳
- بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح، ج۸، ص۶۱
- طبرسی، علی بن حسن، مشکاه الانوار، ص۲۰۴، نجف، کتابخانه حیدریه، ۱۳۸۵ق
- اصفهانی، ابنمنده، ابوعبدالله، الفوائد، ص۳۷، تحقیق مسعد عبد الحمید طنطا، دارالصحابه للتراث، چاپ اول، ۱۴۱۲
- بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۸، ص۶۱
- ابنحنبل، احمد، مسند احمد، ج۸، ص۳۵۸
- حمیدی، عبدالله بن زبیر، مسند حمیدی، ج۱، ص۵۳۹
- طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۳۹۳، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴
- ورام، ابنابیفراس مجموعه ورام، ج۲، ص۱۷۲، قم، مکتبه الفقیه، بیتا
- طبرسی، علی بن حسن، مشکاه الانوار، ص ۳۶۰
- متقی هندی، علاءالدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۹، ص۱۴۲، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹
- ابنحنبل، احمد، مسند احمد، ج۳۶، ص۵۱۵
- سجستانی، ابناشعث، سنن ابیداوود، ج۴، ص۳۵۴
- کوفی، ابنابیشیبه، المصنّف، ج۵، ص۲۵۳۵
- متقی هندی، علاءالدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۹، ص۱۵۲، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹
- طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۵۳۸، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴و ورام، ابنابیفراس مجموعه ورام، ج۲، ص۶۵، قم، مکتبه الفقیه، بیتا
- دیلمی، حسن بن ابیحسن، اعلام الدین، ص۲۰۲، آل البیت (علیهالسّلام)، قم، ۱۴۰۸
- ابنحنبل، احمد، مسند احمد، ج۲۸، ص۱۲۱
- سجستانی، ابناشعث، سنن ابیداوود، ج۴، ص۳۵۳
- طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۱۹، ص۳۵۱، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، بیجا، داراحیاء التراث العربی
- طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۴۷۱، قم، شریف رضی
- حلی، ابنفهد، عده الداعی، ص۲۲۹
- سید بن طاووس، علی بن موسی، فلاح السائل، ص۱۲۴، قم، دفتر تبلیغات، بیتا
- نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۳۷۱، قم، آل البیت (علیهالسّلام)، ۱۴۰۸
- ورام، ابنابیفراس مجموعه ورام، ج۱، ص۹۸، قم، مکتبه الفقیه، بیتا
- متقی هندی، علاءالدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۹، ص۱۴۴، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹
- ابنحجر، عسقلانی، فتح الباری، ج۱۱، ص۸۲
- طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۵۳۷، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴
- ورام، ابنابیفراس مجموعه ورام، ج۲، ص۶۵، قم، مکتبه الفقیه، بیتا
- دیلمی، حسن بن ابیحسن، اعلام الدین، ص۲۰۲، آل البیت، قم، ۱۴۰۸
- ابنحنبل، احمد، مسند احمد، بیتا، ج۳، ص۳۴۳، بیروت، دارصادر
- بیهقی، السنن الکبری، ج۱۰، ص۲۴۷، دارالفکر، بیتا
- کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۹۷، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
- حلی، ابن فهد، عده الداعی، ص۲۳۱، دارالکتاب الاسلامی، ۱۴۰۷
- طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۲۷۵، قم، شریف رضی
- قسطلانی، احمد بن محمد، المواهب اللدینه بالمنح المحمدیه، ج۲، ص۶۷۲، قاهره، المکتبه التوفیقیه، بیتا
- صالحی دمشقی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیره خیر العباد، ج۱۲، ص۴۲۰، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۴
- نووی دمشقی، یحیی بن شرف، ریاض الصالحین من کلام سید المرسلین، ص۱۲۶
- سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، ج۲، ص۵۲۲، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱
- متقی هندی، علاءالدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال، ج۹، ص۱۳۶ و الافعال، تصحیح صفوه السقا، بیر وت، الرساله، ۱۹۸۹
- ابنحنبل، احمد، مسند احمد، ج۱۶، ص۴۰۰
- سجستانی، ابناشعث، سنن ابی داوود، ج۴، ص۲۶۹
- مجلسی، محمد باقر، ج۱۶، ص۲۴۱، بحارالانوار، تهران، اسلامیه، بیتا
- طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۲۶، قم، شریف رضی
- نهج الفصاحه، تحقیق و ترجمه ابوالقاسم پاینده، ص۵۰۲
- راوندی، قطبالدین، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۸۸۶، قم، مؤسسه امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف)، چاپ اول، ۱۴۰۹
- اندلسی، قاضی عیاض، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج۱، ص۲۶۳، عمان، دارالفیحاء، چاپ دوم، ۱۴۰۷
- راوندی، نجمالدین، شرف النبی، ج۴، ص۳۴۵، تهران، بابک، ۱۳۶۱ش
- ابنسیدالناس، محمد بن محمد، عیون الاثر، ج۲، ص۴۰۲، بیروت، دارالقلم، چاپ اول، ۱۴۱۴
- ابن شهر آشوب، مناقب فی آل ابی طالب، ج۱، ص۱۲۷
- سجستانی، ابنالاشعث، سنن ابیداوود، ج۱، ص۵۸۴، تحقیق سعید محمد اللحام، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۰
- بیهقی، السنن الکبری، ج۳، ص۳۴۵، دارالفکر، بیتا
- نسائی، السنن الکبری، ج۳، ص۳۰، تحقیق عبدالغفار سلیمان البنداری و سید کسروی حسن، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۱
- دیلمی، حسن بن ابیحسن، ارشاد القلوب، ج۱، ص۳۲، قم، انتشارات رضی، ۱۴۱۲
- دیلمی، حسن بن ابیحسن، ارشاد القلوب، ج۱، ص۳۷۵
- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷۴، ص۲۳، تهران، اسلامیه، بیتا
- محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۲۳۷، قم، آل البیت (علیهالسّلام)، ۱۴۰۸
- حاکم نیشابوری، المستدرک، ج۴، ص۳۶۸
- سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، ج۱، ص۴۰
- متقی هندی، علاءالدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۶، ص۴۶۹، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹
- طبری، عماد الدین، بشاره المصطفی، ص۳۴۲
- حلی، ابنادریس، مستطرفات السرائر، ص۶۵۱، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۱
- شیخ مفید، الحکایات، ص۹۶، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳
- قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۳۸۲، تحقیق محمد فواد عبدالباقی، دارالفکر، بیتا
- طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۱۵۶، بیروت، دارالمعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۲
- آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۸، ص۲۵۰، تحقیق علی عبدالباری عطیه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵
- بغوی، حسین بن مسعود، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۸۸، تحقیق عبدالرزاق المهدی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۰
- کهف/سوره۱۸، آیه۲۸
- انعام/سوره۶، آیه۵۲
- شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۶۲
- آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۸، ص۲۵۰، تحقیق علی عبدالباری عطیه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵
- هویزی، ابن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج۳، ص۲۵۸، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق
- راوندی، نجمالدین، شرف النبی، ص۸۳، تهران، بابک، ۱۳۶۱ش
- طبرسی، حسن بن فضل، ص۱۷، مکارم الاخلاق، قم، شریف رضی
- محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۳۸، قم، آل البیت (علیهالسّلام)، ۱۴۰۸
- کاشانی، ملامحسن، محجهالبیضاء فی تهذیب الاحیاء، ج۴، ص۱۲۵، تحقیق علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشاراتاسلامی، چاپ دوم
- کلینی، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۶۷۱
- عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۴۳، قم، آل البیت (علیهالسّلام)، ۱۴۰۹
- ابنعساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۳۵۰، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵
- صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا (علیهالسّلام)، ج۱، ص۲۸۴
- ابنشهرآشوب، محمد بن علی، مناقب فی آل ابیطالب، ص۱۴۶، قم، علامه، ۱۳۷۹
- بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه فی معرفه الصحابه، ج۱، ص۲۸۸، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۵
- اندلسی، قاضی عیاض، ص۳۱۱، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، عمان، دارالفیحاء، چاپ دوم، ۱۴۰۷
- طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۲۶، قم، شریف رضی
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۶۶۲، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
- طبرسی، علی بن حسن، مشکاه الانوار، ص۳۵۷
- طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۱۵۵، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، بیجا، داراحیاء التراث العربی
- ابنسعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۲۶، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۸
- صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا (علیهالسّلام)، ص۲۸۴
- طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۲۵، قم، شریف رضی
- پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، تحقیق و ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج۴، ص۵۵۷، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش
- طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۹۵، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، بیجا، داراحیاء التراث العربی
- هیثمی، نورالدین، مجمع الزوائد، ج۸، ص۴۰، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۸۸
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۶۶۲، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
- حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۴، قم، آل البیت (علیهالسّلام)، ۱۴۰۹
- ابنسلامه، محمد، مسند الشهاب، ج۱، ص۳۷، تحقیق حمدی عبد المجید السلفی، بیروت، الرساله، بیتا
- سیوطی، جلالالدین، الجامع الصغیر، ج۱، ص۴۸۷۵
- متقی هندی، علاءالدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۹، ص۱۴۰، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹
- عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۰۴، تهران، چاپخانه علمیه، ۱۳۸۰ق
- نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۰۷، قم، آل البیت (علیهالسّلام)، ۱۴۰۸
- طبرسی، حسن بن فضل، ص۲۱، مکارم الاخلاق، قم، شریف رضی
- طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۶، ص۲۲۷، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، بیجا، داراحیاء التراث العربی
- سید بن طاووس، علی بن موسی، مهج الدعوات، ص۱۲۳، قم، دارالذخائر، چاپ اول، ۱۴۱۱
- طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۲۲، قم، شریف رضی
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۳۶، تهران، اسلامیه، بیتا
- طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۶، قم، شریف رضی
- نسائی، احمد بن شعیب، السنن الکبری، ج۹، ص۱۶۴
- سجستانی، ابناشعث، سنن ابیداوود، ج۴، ص
- ابنحجر، عسقلانی، فتح الباری، ج۱، ص۴۸۸
- طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۶، قم، شریف رضی
- نسائی، احمد بن شعیب، السنن الکبری،ج۵، ص۳۷۶
- سجستانی، ابناشعث، سنن ابی داوود، ج۱، ص۳۱۶
- عسقلانی، ابنحجر، فتح الباری، ج۱، ص۱۱۶، بیروت، دارالمعرفه، چاپ سوم، بیتا
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۵۰۴، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
- حلی، ابنفهد، عده الداعی، ص۲۵۰
- طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۳۱۳، قم، شریف رضی
- پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، تحقیق و ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج۱، ص۲۵۱، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش
- دیلمی، حسن بن ابیحسن، ارشاد القلوب، ج۱، ص۱۶۵
- ابنابیجمهور، محمد بن ابراهیم، عوالی اللالی، ج۱، ص۱۵۹، قم، سیدالشهداء (علیهالسّلام)، ۱۴۰۵
- صالحی دمشقی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیره خیر العباد، ج۷، ص۱۵۵، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۴
- صالحی دمشقی، محمد بن یوسف، سبل الهدی و الرشاد فی سیره خیر العباد، ج۷، ص۱۵۷، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۴
- عامری، عمادالدین یحیی، بهجه المحافل و بغیه الاماثل، ج۲، ص۳۹۲، بیروت، دارصادر
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۲، ص۴۶۷، تهران، اسلامیه، بیتا
- نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۵، ص۲۹۰، قم، آل البیت (علیهالسّلام)، ۱۴۰۸
- طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۲، ص۱۳۹، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، بیجا داراحیاء التراث العربی
- متقی هندی، علاءالدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوه السقا، ج۹، ص۱۵۱، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹
- ابنعساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۳۴۷، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵
- صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا (علیهالسّلام)، ج۲، ص۲۸۴
- صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص۸۲ – ۸۳، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۱ش
- طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۴ – ۱۵، قم، شریف رضی
- طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۱۵۸، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، بیجا، داراحیاء التراث العربی
- ابنحبان، محمد، الثقات، ج۲، ص۱۴۹ – ۱۵۰، حیدرآباد، چاپخانه مجلس دائره المعارف العثمانیه، مؤسسه الکتب الثقافیه
منبع: ویکی فقه