کتاب «آنک آن یتیم نظرکرده» رمان تاریخی نیست

کتاب «آنک آن یتیم نظر کرده» رمان نیست و زندگی‌نامه داستانی است و نویسنده در پرورش عنصر خیال دستش کاملا بسته است. برای همین من تاکید دارم قدری از زندگی‌نامه‌ها فاصله بگیرم تا نوشتن از پیامبر برای نسل امروز جذاب‌تر باشد.

765

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)  

 

نقد و بررسی زندگی‌نامه داستانی «آنک آن یتیم نظرکرده»

کتاب «آنک آن یتیم نظرکرده» رمان تاریخی نیست/ برخی روایت‌های نادرست تاریخی مشکل‌ساز است

کامران پارسی‌نژاد گفت: کتاب «آنک آن یتیم نظر کرده» رمان نیست و زندگی‌نامه داستانی است و نویسنده در پرورش عنصر خیال دستش کاملا بسته است. برای همین من تاکید دارم قدری از زندگی‌نامه‌ها فاصله بگیرم تا نوشتن از پیامبر برای نسل امروز جذاب‌تر باشد. 

 

کامران پارسی‌نژاد گفت: کتاب «آنک آن یتیم نظر کرده» رمان نیست و زندگی‌نامه داستانی است و نویسنده در پرورش عنصر خیال دستش کاملا بسته است و خودش را مقید به بیان رویدادها می‌کند. در این زندگی‌نامه ما صرفا شاهد بیان رویدادها هستیم. این ضعف نویسنده نیست بلکه در حقیقت قالب نویسنده را به سمتی می‌برد که نتواند از عناصر داستانی به حد کفایت استفاده کند و به نظرم تاثیرگذاری آن کمتر از رمان است. 

او با اشاره به محدویت قالب زندگی‌نامه تاریخی افزود: سرشار روی فضاسازی حوادث خوب کار کرده است به این معنی که یک کار پژوهشی طولانی مدت درباره زندگی پیامبر انجام داده است. همان‌طور که اشاره کردم نکته‌ای که در اینجا مطرح است قالب رمان یک هارمونی و فضای جدا از حقایق تاریخی دارد، یعنی شما حتی یک واقعیت مطلق تاریخی را که بارها اتفاق افتاده است بعضی مواقع که می‌خواهید در رمان بیان کنید دستتان بسته است و نمی‌توانید روایت کنید. چون باید براساس یک روایت علت و معلولی از قبل زمینه پیدایش آن اتفاق را داشته باشد. 

این پژوهشگر بیان کرد: لذا کتاب «آنک آن یتیم نظرکرده» چون به لحاظ زندگی‌نامه داستانی دست نویسنده بسته است و بعد هم اکثرا روایت‌هایی از زندگی پیامبر نقل می‌شود که همه درباره آن شنیده‌اند به همین دلیل یک مقدار حالت کشش و تعلیق را در این کار متاسفانه کمتر می‌بینیم. این هم ناخواسته اتفاق می‌افتد، یعنی به نوعی ما مواجه می‌شویم با رویدادهایی که قبلا شنیدیم باز اگر سعی شود در روایت تاریخ گوشه‌های پنهان تاریخ جلو بیاید جای پروراندن دارد و روایت آن برای مخاطب کشش بیشتری ایجاد می‌کند.

پارسی‌نژاد گفت: در تاریخ کلا یکسری رویدادها مطرح می‌شود اما همه جزئیات را در برنمی‌گیرد برای مثال درباره جنگ‌هایی که پیامبر داشته است که وقتی به تاریخ مراجعه می‌کنید بخش‌های مهمی از حوادث جنگ از جمله تعداد کشته‌ها، محل روی دادن جنگ و  سال آن را بیان می‌کند اما نکات ریزی که در کنار عقبه جنگ اتفاق می‌افتد، شاید در گوشه‌هایی از تاریح ثبت شده باشد اما مخاطب نداند. اگر آنها را نویسنده‌ها بگیرند و بپروراند کار بهتری است و من تاکید دارم قدری از زندگی‌نامه‌ها فاصله بگیرم تا نوشتن از پیامبر برای نسل امروز جذاب‌تر باشد.   

سعید طاووسی مسرور نیز گفت: علی‌رغم این‌که روی جلد کتاب نوشته شده رمان زندگی‌نامه پیامبر اما این اثر محمدرضا سرشار رمان نیست. همان‌طور که اشاره شد اساس کتاب بر بیان روایت‌های تاریخی استوار است تنها در مواقعی که روایت تاریخی در میان نیست یا خیلی خشک است نویسنده از قلم خودش استفاده کرده است اما در اصل اساس کتاب با تکیه بر منابع تاریخی جلو می‌رود. حتی می‌توان گفت این اثر کتاب تاریخی است که یک ادیب نوشته است.

او ادامه داد: در حالی که هنگام نوشتن رمان دایره خیال بسیار زیاد است به همین دلیل نویسنده احساس می‌کند اگر سراغ خود معصوم برود، کار دشوار و از جهاتی دستش بسته شود، از کنارش رد می‌شود. برای مثال شما جزئیات هجرت پیامبر به مدینه و سفر به حبشه را می‌دانید و اطلاع دارید که قرار است چه اتفاقی بیفتد و اصلا تعلیق شکل نمی‌گیرد. 

این پژوهشگر تاریخ اسلام عنوان کرد: کتاب‌هایی مثل «آنک آن یتیم نظرکرده» که دیده و خوانده می‌شوند به نظرم توقع می‌رود که نویسنده آن را به روز یا بازنویسی کند. وقتی فهرست منابع این کار را می‌بینید؛ در نگاه نخست اگر به شکل رمان نوشته شده است اصلا نباید فهرست منابع داشته باشد. زیرا فهرست منابع برای کتاب تاریخی است نه رمان تاریخی. 

او افزود: در فهرست منابعی که آورده نامی از کتاب‌های بعد از ۷۷ اسمی برده نشده است. وقتی کتاب نوشته شده بعد از نشر علی‌رغم تجدید چاپ اصلا بازنگری نشده است. در حالی که طی سال‌های اخیر خیلی کارهای خوبی نوشته شده است از جمله «تاریخ صدر اسلام» غلامحسین زرگری‌نژاد. در پاسخ شاید نویسنده بگوید من کتابم را در آن دوره کار کردم در همان دوره هم کتاب‌های خوبی نوشته بود که نویسنده می‌توانست از آنها بهره بگیرد، اما این کار را نکرده است؛ مثلا کتاب «سیره رسول خدا» رسول جعفریان چاپ سال ۷۳ که نویسنده آن را ندیده است. همچنین کتاب «تاریخ تحلیلی اسلام» اثر سید جعفر شهیدی در سال ۶۲ به بازار نشر آمده بود به این کتاب می‌شد مراجعه کرد، اما نویسنده از این اثر هم بهره نگرفته است.  

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: به نظرم به منابعی که برشمردم مراجعه کنیم خیلی بهتر است تا این‌که خودمان برویم سراغ «تاریخ بلعمی» یا کتاب «نهایه المسئول فی الروایه الرسول» یا «الکامل فی‌التاریخ» اثر ابن اثیر و … چون این اثار متن خام هستند و هزار دنگ و فنگ جاری، حدیثی و محتوایی و نقد درونی و بیرونی و مسائل دیگر دارند که استفاده از آنها بسیار دشوار است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.