خرد ورزی در مکتب پیامبر (ص)

خرد ورزی در مکتب پیامبر (ص)

نویسنده: غلامرضا صالحی                          مجله فرهنگ کوثر، بهار ۱۳۸۷ شماره۷۳

یکی از بزرگترین نعمت‌های الهی، نیروی عقل و خردورزی انسان است که او را از میان سایر موجودات عالم متمایز می‌سازد. خداوند متعال این گوهر گرانبها را یکی از بالاترین مزیّت‌های انسان می‌داند و بهترین بندگانش را کسانی می‌داند که از این نیروی عظیم خدادادی بهره می‌جویند و دائماً در حال تفکر و تدبر در دنیای پیرامون خود هستد؛ چنان که در قرآن کریم چنین می‌خوانیم:

إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لآیَاتٍ لِّأُوْلِی الألْبَابِ الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَیَ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ…۱؛ «در آفرینش آسمان‌ها و زمین و رفت و آمد شب و روز، نشانه‌های روشنی برای صاحبان عقل و خرد است؛ آنان که خدا را در حال ایستاده و نشسته و آن‌گاه که بر پهلو خوابیده‌اند یاد می‌کنند و در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند».

تأکید اساسی پیامبر اکرم(ص)، هماره بر پرورش و تربیت عقل و منطق مردم بود. او کوشش می‌کرد که مسلمانان را خردورز و کنجکاو تربیت کند. این یکی از شاخص‌ها و ویژگی‌های کلیدی دین مقدّس اسلام است که می‌تواند الگوی صحیح تربیت و مترقی برای همه حقیقت جویان عالم باشد.

مفهوم عقل

عقل در لغت به معنای ربط و اتّصال آمده است و در اصطلاح همان بستن جهل و دورکردن آن از خود است. عقل بر نیرویی که حقیقت را درک می‌کند، اطلاق شده است. نفس انسان مانند حیوان وحشی است که اگر پابند به آن زده نشود، متحیر و سرگردان می‌تازد و آدمی را به هر سو که بخواهد، می‌کشاند و به وسیله نیرویی که حقیقت را درک می‌کند، باید عقال شود و به همین جهت به نیروی درک کننده حق و حقیقت، عقل گفته می‌شود. پیامبر اکرم(ص) در تعریف عقل، آن را بزرگترین ابزار برای طرد جهالت می‌دانند و می‌فرمایند:

اِنَّ العَقلَ عِقالٌ مِنَ الجَهْلِ وَ النَفس مِثلُ اَخْبَثِ الدوابِّ فَانْ لَمْ تُعقَلْ حارَتْ فَالعَقلُ عِقالٌ مِنَ الجَهْلِ۲؛ «همانا عقل بستن جهل است و نفس اماره مثل فرومایه‌ترین جنبدگان است. پس اگر پای‌بند نداشته باشد، متحیّر و سرگردان می‌گردد. پس عقل پای‌بند جهل است.»

بدیهی است که وقتی فردی به اندیشیدن بپردازد، آرام آرام قوه تفکرش تقویت می‌شود؛ زیرا انسان هر یک از قوای خود را بیشتر به کار گیرد، در همان زمینه بیشتر رشد و پرورش می‌یابد. ما با اندیشیدن و تفکّر می‌توانیم به تدریج وجود حیوانی خود را به وجود عقلانی تبدیل کنیم و به تکامل و سعادت و تمامی خیرات برسیم. پیامبر اکرم(ص)، توسل به عقل و به کار گرفتن آن را در زندگی موجب نایل شدن به تمامی خوبی‌ها و خیرّات، معرفی می‌کند و چنین می‌فرماید:

إنما یُدرَکُ الخیرُ کُلُّه بِالعَقلِ۳؛ «همه خیرات در پرتو عقل گرایی به دست می‌آید.»

آن حضرت در روایت زیبای دیگری، شاکله اساسی و ستون فقرات زندگی آدمی را، بسته به میزان استفاده او از این نیروی خدادادی می‌داند و چنین می‌فرماید:

قِوامُ المَرِء عَقْلُهُ۴؛ «اساس وجود انسان، وابسته به عقل او است.»

پاداش بر اساس تعقّل

یکی از مزیّت‌های دین اسلام این است که معیار و میزان در اجر و پاداش، کمیّت و بسیاری اعمال نیست تا هر کس که اعمال بیشتری دارد، پاداش او بیشتر باشد، بلکه به کیفیّت عمل توجه می‌شود. اگر سطح خرد و عقل انسان در حد پایین باشد، به همان مقدار به او پاداش داده می‌شود و اگر از نظر عقلی رشد کامل یافته و از این نعمت به شکل شایسته‌ای بهره برده باشد، پاداش اعمال او نیز متعالی خواهد بود. پیامبر عظیم الشان اسلام نیز ارزش انسان را به میزان عقل و فکر او می‌دانست و تعقّل آدمی را ملاک سنجش اعمال معرفی می‌کرد. از رسول خدا سؤال شد که اگر مردی روزها روزه بدارد و شب‌ها به عبات بپردازد و حج و عمره به جای آورد و در راه خدا صدقه دهد و در جهاد خدا شرکت کند و به عیادت بیماران بپردازد و تشییع جنازه کند و یار ضعیفان باشد، روز قیامت چه منزلتی نزد پروردگار دارد؟ پیامبر اکرم(ص) فرمود: إنَّما یُجزى عَلی قَدرِ عَقلِهِ۵؛ همانا به میزان خرد و عقل و فکرش به او پاداش داده می‌شود.

آسیب‌های حماقت و دوری از عقل

بی شک انسان هر چه از رشد عقلی بیشتری برخوردار باشد، خوشبختی او در دنیا و آخرت بیشتر از دیگران خواهد بود و هر چه از این نعمت کمتر بهره بگیرد، در دنیا و آخرت بدبختی و فلاکت را برای خود به ارمغان می‌آورد. فرد عاقل ممکن است که مرتکب گناه و لغزش شود، ولی عقل و خردش او را از غوطه ور شدن در آلودگی‌ها بازمی‌دارد و در پرتو عقل و هوشش، راه توبه و بازگشت را در پیش می‌گیرد، ولی شخص احمق، وقتی به لغزش و انحراف روی آورد، آن چنان در عصیان و نافرمانی غوطه‌ور می‌شود که علاوه بر بسته شدن راه‌های بازگشت و دشواری مسیر توبه، زیان فراوانی را بر وجود خویش وارد می‌سازد. پیامبر اعظم(ص) در روایتی، گرفتاری انسان احمق را بزرگ‌تر از فاجر می‌داند. در نزد رسول خدا(ص) از مردی تعریف و تمجید کردند. حضرت رسول(ص) پرسید: خرد و عقل او چقدر است؟ دیگران گفتند: «ما از عبادت و فضیلت او سخن می‌گوییم». حضرت بار دیگر از عقل و خرد او سؤال کرد و فرمود: «شخص احمق در پرتو حماقت خود از آنچه فاجر و گناهکار ضرر و زیان می‌برد، بیشتر لطمه و صدمه می‌خورد و حقیقت این است که انسان‌ها به مقدار عقل و خردشان به خدا نزدیک می‌شوند»۶

آن حضرت افعال و رفتار اندک انسان عاقل را چون که از علم و دانش سرچشمه می‌گیرد، برتر از عبادت جاهل می‌داند: «ما قَسَّم اللهُ للعِباد شَیْئاً اَفضَلُ مِنْ العِقَلِ، فَنَومُ العاقِلِ اَفضَلُ مِنْ سَهَرِ الجاهِلِ وَ اِقامَهِ العاقِلِ أفضَلُ مِنْ شُخُوصِ الجاهِلِ۷؛ «خداوند هرگز چیزی را پرفضیلت‌تر از عقل بین بندگان خود تقسیم نکرده است. پس خواب عاقل برتر از شب زنده داری جاهل است و درنگ و وقوف عاقل، از جنگ و ستیز جاهل در راه خدا برتر و بالاتر است.»

دین و عقل گرایی

تمامی آموزه‌های پیامبران به ویژه پیامبر اکرم (ص) بر اساس عقل و تدبیر بوده است و نمی‌توان از دستورهای آنان در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و … چیزی برخلاف موازین عقل بشر یافت و همگی آنها راه خیر و سعادت را برای انسان به ارمغان آورده‌اند. پیامبر اکرم(ص) یکی از بزرگ‌ترین ویژگی‌های پیامبران را عقل‌گرایی و تبیین مسائل بر اساس حکمت می‌داند:

ولا بَعَثَ اللهُ نَبیّاً وَ لا رسولاً حتی یسَتَکمِلَ العَقلَ وَ یَکوُنُ عقلُه افضَلَ مِنْ جَمیعِ أمَّتِه۸؛ خداوند متعال هیچ پیامبر و رسولی را نفرستاد، مگر اینکه عقل او را کامل کرد و عقل او کامل‌تر از جمیع مردم و امت او بود.

رسول اکرم(ص) یکی از وظایف اصلی انبیا را، رفتار بر اساس عقل و منطق با مردم معرفی می‌کند و می‌فرماید:

إنّا مَعاشِرُ الأنبیاءِ اُمِرْنا أنْ نُکَلِّمَ الناسَ عَلی قَدْرِ عُقُولِهِمِ؛۹ به درستی که ما گروه پیامبران، مأمور هستیم که با مردم بر اساس عقل آنها صحبت کنیم.»

عقل، بزرگ‌ترین ثروت

هرکس که از نیروی خرد و تعقّل برخوردار است، در واقع تمامی سعادت‌ها به او داده شده است و انسان‌هایی که از این نیرو بهره نمی‌برند، دچار فقر و فلاکت مادی و معنوی خواهند شد. رسول اکرم(ص) خطاب به حضرت علی(ع)، عقل و تفکّر را بالاترین سرمایه زندگی می‌داند و جهالت و دوری از خرد را تقبیح می‌کند:

یا عَلی لافَقْرَ أشَدُّ مِنَ الجَهْلِ وَ لا مَالَ أعْوَدُ مِنَ العَقَلِ۱۰؛ «یا علی! هیچ فقری بالاتر از جهالت نیست و هیچ ثروتی سودمندتر از عقل نیست.»

عقل و دایره تکلیف

در اسلام، دایره مسئولیت و تکلیف انسان بر اساس عقل است. هرچه میزان عقل در انسان بیشتر باشد، وظیفه و مسئولیت او نیز به مراتب سنگین‌تر از دیگران خواهد بود و همین طور به هر مقدار که آدمی از دایره بینش و عقل در حد پایین قرار گیرد، تکلیف او نیز سبک‌تر است. پیامبر اکرم(ص) اولین شرط تکلیف و مسئولیت انسان را عاقل بودن می‌داند و انسان‌هایی را که قدرت تعقّل ندارند، از مدار مسئولیت خارج می‌داند.

رُفِعَ القَلَمُ عَنِ الصَّبِی و المَجنُونِ۱۱؛ «قلم تکلیف و مسئولیت از کودک و دیوانه برداشته شده است.»

آن حضرت در حدیث نورانی دیگری عقل را موجب رسیدن به عبادت واقعی پروردگار می‌داند و می‌فرماید: و ما اَدَیّ العَبدُ فرایضَ الله حَتّی عَقلَ مِنهُ وَ لا بلَغَ العَابِدوُنَ فی فَضلِ عِبادَتهِم ما بَلَغَ العاقِلُ وَ العُقَلاءُ أوُلوالْأبابِ اَلَّذینَ قال الله تعالی: وَ ما یَتَذَکَّر اِلاّ اوُلواالباب۱۲؛ «هیچ‌گاه بنده فرایض خدا را به خوبی به جای نمی‌آورد تا این‌که آن را با عقل دریابد و همه عابدان در فضیلت عبادتشان به عاقلان نمی‌رسند و عاقلان همان صاحبان خرد هستند که خداوند در مورد آنها می‌فرماید: و وَأُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ۱۳.

رابطه تنگاتنگ علم و عقل

علم چراغ فروزانی فرا روی انسان های عاقل و پر واضح است که اگر عقل در خدمت علم و دانش قرار گیرد، بهتر و کامل تر می تواند به ایفای نقش خود بپردازد. خداوند متعال افراد جاهل را همانند مرده تلقی کرده است و جهل را مثل تاریکی های وحشت آور دانسته و فقط انسان های عالمی را که از نیروی تعقّل خود استفاده می کنند، دارای حیات واقعی معرفی می کند: وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا یَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ۱۴. «و ما این مثال‌ها را برای همه مردم آوردیم، ولی تنها دانشمندان هستند که با عقل و خرد، آنها را درمی‌یابند». پیامبر اکرم(ص)، پی جویی علم و دانش را یکی از بزرگ‌ترین وظایف انسان‌های عاقل می‌داند و می‌فرماید:

اُطْلُبُ العِلْمَ مِنَ المَهدِ اِلی اللَحْدِ؛۱۵. «علم را از دوران کودکی تا مرگ فرابگیر.»

آن حضرت در جای دیگر، علم جویی را موجب قرب به خداوند معرفی می‌کند و می‌فرماید:

طَلَبُ العِلْمَ فَریضهٌ عَلی کُلّ مُسلِمٍ ألا إن اللهَ یُحِبُّ بُغاهَ العِلم؛۱۶ «به دست آوردن دانش بر هر مسلمانی واجب است. آگاه باشید که خداوند طالبان علم را دوست دارد»

ویژگی‌های انسان عاقل

همَ موجودات مادی و مجرد دارای آثار و نشانه‌هایی‌اند که در پرتو آن آثار می‌توان به وجودشان پی برد. انسان عاقل نیز در زبان پیامبر(ص) چنین نشانه‌ها و علائمی دارد:

الف) خاموشی به جا

یکی از نشانه‌های آشکار و بارز شخص عاقل، کم سخنی و سکوت است. روان شناسان اعتقاد دارند که وقتی آدمی فکر می‌کند، به ناچار از سخن گفتن باز می‌ماند؛ پس هرگاه فردی از سخن گفتن باز ماند، به یقین به اندیشیدن خود کمک کرده است. پیامبر اکرم(ص) سکوت و خاموشی به موقع را موجب سلامتی انسان ذکر می‌کند و چنین می‌فرماید:

اَلْزِم الصَمْتَ تَسْلم؛۱۷ «به خاموشی خوگیر تا سلامت خود را حفظ کرده باشی»

البته نباید فراموش کرد که اولاً، سکوت در هر جا به خصوص هنگامی که بیان حقایق ضرورت دارد، مناسب نیست. ثانیاً، می‌بایست سکوت نیز همراه با تفکر و درس آموزی باشد. حضرت علی(ع) یکی از حالات خوب رسول الله(ص) را سکوتی بیان می‌کند که در آن، درس آموزی و ادب وجود داشت:

کَلامُهُ بیانٌ وصَمْتُه لِسانٌ؛۱۸  «کلام آن حضرت بیان لطیف بود و سکوت و خاموشی او نوعی سخن گفتن (پنهان) بود.»

ب) دوراندیشی

شخص عاقل هرگاه بخواهد سخنی به زبان آورد و یا دست به کاری بزند، اول تمام ابعاد و زوایای آن سخن و فعل را مورد بررسی و تدبیر قرار می‌دهد و بعد از ارزیابی مصالح و مفاسد آن و تاییدات عقلی، به انجام آن کار اقدام می‌کند. حضرت همیشه مردم را به تفکر و تدبر قبل از هر کاری فرا می‌خواند و آن را از نشانه‌های عقل می‌دانست. حضرت در این باره چنین می‌فرماید:

أوصیکَ اِذا أنْتَ هَمَمْتَ بَأمرٍ فَتَدَبَّر عاقِبَهِ فأنْ یَکُ رُشداً فامضِهِ وِ إن یِکُ غَیاً فانته منهُ؛۱۹ «من تو را سفارش می کنم که هر گاه قصد انجام کاری را داشتی، پایان و نتیجه آن را در نظر بگیر. اگر پایان کار، رشد و هدایت بود، به انجام آن کار اقدام ورز واگر گمراهی و ضلالت بود، از انجام آن دوری کن.»

ج) کسب تجربه

واضح است که هر انسان عاقلی باید بکوشد که از گذشته‌های خود استفاده کند و چندین باره از حوادث تلخ و سخت گذشته، آسیب نپذیرد. پیامبر اکرم(ص) یکی از ویژگی‌های مؤمن را عبرت از گذشته می‌داند و کسب آموخته‌های گذشته را یکی از عوامل رشد عقلی معرفی می‌کند و می‌فرماید:

المُؤمِنُ لایُلدَغُ مِن جُحرِ مَرَّتَین؛۲۰ «انسان مؤمن و زیرک هرگز دوبار دستش از سوراخ مار گزیده نمی‌شود.»

ه) پیروی از دستور الهی

جوهره اصلی عقل، اطاعت و پیروی از دستورهای الهی است. روح اطاعت از دستورهای خداوند در هر کسی بیشتر باشد، عقل او نیز از دیگران کامل‌تر خواهد بود؛ زیرا نسبت عقل به اطاعت همانند نسبت علّت به معلول است و خردمند کسی است که از گناهان پرهیز کند و از عیوب خویش مبرّا گردد. پیامبر اکرم(ص) در این باره چنین می‌فرماید:

إذا رأیتم الرَجلَ کَثیرَ الصلاه و کَثیر الصیام فلا تُباهوا به حتی تَنْظُروا کَیفَ عَقْلُه۲۱؛ «هرگاه مردی را دیدید که زیاد نماز می‌خواند و زیاد روزه می‌گیرد، به او مباهات نکنید تا از عقل او مطلع شوید.»

آن حضرت در حدیث دیگری، یکی از خصوصیات انسان عاقل را معرفت الهی و عمل به دستور او معرفی می‌کند و چنین می‌فرماید:

قَسَّم اللهَ العَقلَ عَلی ثلاثهِ أجزاء فَمَن کَانَت فیِه کَمُلَ عَقلُه و مَنْ لَم یَکُن فیه فلا عَقْلَ لَهُ حُسنُ المعرفه بِالله عَزَّوجَل و حُسنُ الطاعَهِ لله و حُسنُ الصَّبِر علی أمِرِه؛۲۲ «خداوند عقل را به سه جزء تقسیم کرد. هرکس که این اجزا در او باشد، عقلش کامل است و کسی که فاقد آن باشد، صاحب عقل درست نیست و آن سه جزء عبارت اند از: شناخت صحیح خدا، عبادت درست خدا، صبر ورزیدن در امر خدا.»

حاصل سخن

با توجه به نقش و جایگاه تعقل و خردورزی در دین مقدس اسلام، می‌توان بزرگترین ذخیره گنجینه انسان را نیروی عقل و معرفت دانست که خداوند متعال آن را در وجود انسان به ودیعت نهاده است. به عبارت دیگر، فرماندهی وجود انسان برعهده عقل است و هر قدر امّت اسلام دارای عقول پرتوان‌تر باشند، در برخورد با مشکلات و دشواری‌های زندگی و محیط پیرامون، بیشتر از نابودی و هلاکت برکنار خواهند ماند و سلامت و سعادت خود را به منصه ظهور خواهند گذاشت؛ چنان که پیامبر اکرم(ص) در این باره چنین می‌فرماید:

دِعامَهُ الانسانِ العَقْلُ؛۲۳ «ستون وجودی انسان عقل و خرد اوست.»

پی‌نوشت‌ها

  1. آل عمران/۱۹۰و۱۹۱.
  2. تحف العقول، بخش مواعظ النبی، چاپ سوّم، ص۱۶.
  3. رشد عقلی، مجید رشید پور، چاپ سوم، ص۱۵.
  4. همان.
  5. بحارالانوار، ج۱، ص۸۴.
  6. رشد عقلی، مجید رشید پور، به نقل از محجه البیضاء، باب عقل، ص۳۵.
  7. مرآه العقول، ج۱، ص۳۷، کتاب عقل و جهل.

۸.. همان.

  1. همان، ص۷۶.
  2. همان، ص۸۴.
  3. سفینه البحار، ص۴۴۳.
  4. مرآه العقول، ج۱، ص۳۷.

۱۳.زمر ۱۸.

  1. عنکبوت ۴۳.
  2. سفینه البحار، ماده علم، ص۲۲۰.
  3. مرآه العقول، ج۱، ص۹۸.
  4. رشد عقلی، مجید رشید پور، ص۵۵، به نقل از سفینه البحار، ماده صحه.
  5. همان، ص۵۴.
  6. همان، ص۵۸، به نقل از سفینه البحار، ماده تدبر.
  7. همان، ص۶۱.
  8. مرآه العقول، ج۱، ص۸۵.
  9. رشد عقلی، مجید رشید پور، ص۱۵۳، به نقل از سفینه البحار، باب عقل.
  10. بحارالانوار، ج۱، ص۹۰، ح۱۷.

 

پیامبر اعظم(ص)خردورزیدر مکتب
Comments (0)
Add Comment