بسماللهالرحمنالرحیم
نویسنده: عبدالحسین فخاری
منبع: خبرآنلاین
پیامبران و پیشوایان الهی از تأثیرگذارترین شخصیت های جهانی هستند که در فرهنگ جوامع بشری نقشی موثر داشته اند.پیامبر ما، حضرت محمدبن عبدالله(ص) و فرزندش امام صادق(ع) از جمله این شخصیت ها هستند.
پیامبر(ص)، بنیانگذار اسلام است و امام ششم، پیشوای مذهب جعفری نام گرفته زیرا نقشی بسزا در تدوین میراث جدش ایفا نموده است. ما ضمن اعتقاد به نبوت حضرت محمد(ص) به همه پیامبران پیش از او معتقدیم و او را آخرین حلقه از رسولان الاهی و کتابش قرآن را معجزه جاوید و شریعتش را آخرین شریعت میدانیم. باور به نبوت او، چندان برایمان دشوار نبوده است زیرا آنچه از سیره او خواندیم، نشان از الهی بودن او داشت؛ کسی که امّی و مکتب نرفته بود اما به تعلیم الاهی معلم همه عالِمان تاریخ شد. سند نبوتش هم قرآن بود که هیچکس نتوانسته است در طول این چهارده قرن، مانندش را -و حتی سورهای از آن را- بیاورد. پدر و مادرش را در کودکی از دست داد و این یتیم قریش، پدر همه امّت شد. چنان مردم را دوست داشت و غم هدایتشان را میخورد که خویش را در این راه به مشقت و رنج میافکند. اخلاقش چنان نیکو بود که خداوند او را أُسوه و الگوی همه مؤمنان معرفی نمود. نام مبارکش در قرآن با عنوان محمد چهار بار و با عنوان احمد یک بار و با توصیفاتی چون نبی، رسول، امی، مبشّر، نذیر، داعی الی الله و سراج منیر و…آمده است. یک سوره هم در قرآن به نام محمد است و باید گفت قطب الخطاب تمامی قرآن، شخص شخیص اوست.
آن بزرگوار به تصدیق خدای مهربانش، اشرف مخلوقات و ممکنات بود و خدایش به وصفهائی او را ستود که دیگران را آنگونه نستود: «رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است و اصرار به هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است»١؛ «رسول خدا، الگوی نیکوئی برای شماست»٢؛ «همانا تو دارای اخلاق عظیمی هستی»٣؛ «سخنش جز وحی چیز دیگری نیست و از روی هوای نفس سخن نمیگوید»۴؛ «روح الامین،آن را بر قلب تو فرود آورده است»۵ ؛ «او رسول خدا و پایان بخش انبیاء است»۶؛ «و نفرستادیم تو را جز رحمتی برای جهانیان»٧ … و این مأموریتها را بر دوش او گذاشت: «بیرون آوردن مردم از ظلمات (جهل، شرک و تفرقه) به نور ایمان»٨؛ «تلاوت آیات الهی و تزکیه و تعلیم مردم»٩؛ «بخشیدن امت و طلب آمرزش برای آنان»١٠؛ «استقامت در راه مأموریت»١١؛ «رعایت عدالت در قضاوت»١٢؛ «امر به معروف و نهی از منکر»١٣؛ «دریافت زکات برای پاک کردن اموال و تأمین نیازهای ضروری جامعه»١۴؛ «دعوت مردم به توحید از راه حکمت و موعظه نیکو»١۵و …
نعمت وجود پیامبراکرم(ص) آنقدر عظیم است که خداوندی که به خاطر کل نعمتهای جهان بر بشر منت ننهاده، اما بر بعثت چنین پیامبری بر مؤمنان منت نهاده است.١۶ این نعمت عظیم، چنان مهربان به انسانها و حریص نسبت به هدایتشان بود که از جان خود تا سرحد مرگ برای آنها مایه میگذاشت. خداوند از این ویژگی پیامبرش اینگونه یاد میکند: «گویی ـ اگر آنها ایمان نیاورند ـ میخواهی خود را از غم و اندوه به جهت اعمال آنها، هلاک کنی!»١٧؛ در جای دیگر میفرماید: «ما قرآن را از آن بر تو نازل نکردیم که (از کثرت عبادت خدا و جهد و کوشش در هدایت خلق) خویشتن را به رنج و مشقت درافکنی!»١٨ آری،این بود که فرمود: «خدا بر مؤمنان منت نهاد که رسولی را از میان خود آنان برانگیخت تا آیات الهی را بر آنان تلاوت و ایشان را از گزند تیرگی و تباهی تطهیر، و به کتاب و حکمت آگاهشان کند، گرچه پیش از آن در گمراهی آشکار بودند»١٩…
او پیامبر ما و الگوی ما در زندگی است. میپرسید: چگونه کسی که در چهارده قرن قبل میزیسته، میتواند الگوی انسان امروزی باشد؟ میگویم: بسیاری از ویژگیهای انسانی، ثابت است و زمان در آنها تأثیری ندارد مثل اعتقاد، اخلاق و سلوک با دیگران. مطالعه زندگانی پیامبر ما نشان میدهد که آن بزرگوار، بهترین الگو برای کسانی است که میخواهند در راه خدا گام بردارند و به سعادت برسند. آن حضرت همه صفات خوبی را که یک انسان میتواند داشته باشد در خود داشتند و در ابعاد سه گانه اعتقادات، اعمال و کمالات اخلاقی، الگوی نیکو( اسوه حسنه)برای همه انسانهابودند. اندیشه توحیدی آن حضرت، ایمان، توکل، اخلاص، شجاعت، پاکی، صداقت، کار و کوشش، نظم و نظافت، زهد و تقوا، محبّت و مهربانی، عفو و بخشش، همت عالی، استقامت و شکیبایی، هوشیاری و درایت، توجّه به خدا، تسلّط بر حوادث، پایداری در سختیها و…از جمله اموری است که مسلمانان باید از پیامبر خود الگو و سرمشق بگیرند….
آری، الگوی شخصیتی ما پیامبراکرم(ص) است. انسان، به اخلاق است که انسان است وگرنه انسان نیست آن کس که چهره آدمی دارد، اما از آدمیت نشانی ندارد. صفات درونی و بیرونی انسان که در او نهادینه شده و شخصیت او را میسازد ، اخلاق نام میگیرد؛ هم خویهای نیکو و پسندیده مانند جوانمردی و دلیری و هم خویهای زشت و ناپسند همچون فرومایگی و بزدلی؛ هم اخلاق فردی همچون صبر و شجاعت و هم اخلاق اجتماعی مثل تواضع و ایثار. هدف بعثت پیامبران، اصلاح اخلاق انسانهاست تا آنها را به مکارم اخلاق مزین کنند. پیامبر(ص) در احادیثی، خود را مأمور به مکارم اخلاق، معرفی نموده است٢٠؛ و در روایات اهل بیت(ع) نیز از مکارم الأخلاق، سخن به میان آمده است٢١؛از این رو اخلاق، جایگاهی بس متعالی یافته است. اصولاً اخلاق با آموزهها و عمل پیامبر(ص)به کمال رسید به طوریکه وقتی بخواهند از اخلاق کسی تعریف کنند میگویند: اخلاقش، محمدی است! سعدی هم به نیکی در باره او گفته: حَسُنَتْ جَمیعُ خِصالِهِ/صلّوا علیه و آلِه٢٢ همه خصال او زیبا و نیکو بود، براو واهل بیتش درود فرستید!
گوشهای از سجایای اخلاقی آن حضرت: کارهای شخصیاش را خود انجام میداد: خود کفش خود را میدوخت و لباس خود را وصله میزد وگوسفند را خود میدوشید؛ با بردگان، هم غذا میشد؛ بر زمین مینشست؛ حیا مانعش نمیشد که نیازهای خود را از بازار تهیه کند؛ به توانگران و فقرا دست میداد و دست خود را نمیکشید تا طرف دست خود را بکشد؛ به هرکس میرسید، چه بزرگ و چه کوچک، سلام میکرد؛ اگر چیزی تعارفش میکردند، آنرا تحقیر نمیکرد، اگرچه یک خرمای پوسیده بود؛ کم خرج، کریم الطبع و خوش معاشرت بود؛ بدون اینکه قهقهه کند، همیشه تبسّمی بر لب داشت؛ بدون اینکه چهره درهم کشیده باشد، همیشه اندوهگین به نظر میرسید؛ بدون اینکه از خود ذلتی نشان دهد، همواره متواضع بود؛ بدون اینکه اسراف ورزد، سَخیّ بود؛ بسیار دل نازک و مهربان بود؛ هرگز دست طمع بسوی چیزی دراز نکرد؛ هنگام بیرون رفتن از خانه، خود را در آینه میدید؛ هیچ وقت به خاطر ظلمی که به او میشد در صدد انتقام بر نمیآمد٢٣…
راز اخلاق الاهی، پروا داشتن از خداست؛ انسان هماره در معرض غفلت و فراموشی خداست، یک تذکر او را هوشیار میکند که خدا را مراقب باش(راقب الله)؛ بدان که در محضر خدایی و او تو را میبیند؛ در محضر او، دغل مکن؛ ریا مَوَرز؛ خطا مَرو؛ جفا مکن! به هوش باش که خدایت تو را به تزکیه نفس فرا خوانده و فرموده است: «قَد اَفلَحَ من زَکّیها و قَد خاب من دسّیها»٢۴؛ رستگار شد هرکس نفس خود را تزکیه کرد و نومید و محروم گشت آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخت. حسن خلق آن چنان دارای اهمیت است که گاهی در تعریف دین قرار میگیرد.کسی خدمت پیامبر خدا(ص)آمد و پرسید: یا رسول الله! دین چیست؟ فرمود: حُسن خُلق. از سمت راست آمد و پرسید: دین چیست؟ فرمود: حُسن خُلق. پس از سمت چپ و از پشت سر آمد و همان سؤال را تکرار کرد و حضرت همان جواب را داد.٢۵ و در حدیثی دیگر فرمود: خوش اخلاقی، نیمی از دین است٢۶(اَلخُلُقُ الحَسَنُ نِصفُ الدّینِ).
نگاه به جلوهها و نمادهای برجسته اخلاقی و الگو گرفتن از آنان، از بهترین شیوههای تربیت اخلاقی است؛ از همین رو خداوند همه چشمها را به سوی پیامبر(ص)خیره میکند و میفرماید در اخلاق به او تأسّی کنید که او بهترین الگوست: «لقدکان لکم فی رسول الله أُسوه حسنه»٢٧؛ آیا اگر کسی از نظر اخلاقی واجد والا منشی و نیک سیرتی آن هم در مقیاسی بزرگ نمیبود، میتوانست چنین تحول عظیمی را در جهان به وجود آورده و آئینش پانزده قرن ادامه یافته و اکنون نزدیک دو میلیارد پیرو داشته باشد؟! بیهوده نیست که خدایش، او را اینگونه میستاید: « إنّک لَعلی خُلُقٍ عظیم؛ همانا تو دارای خُلقهای عظیمی هستی»٢٨.این نشان دهنده جایگاه محوری اخلاق نیکو در اسلام است. چنانچه امام حسن مجتبی(ع) فرمود: «بهترین خوبی، اخلاق خوب است٢٩. گاهی هم حسن خلق در تعریف ایمان قرار میگیرد. امام باقر(ع)فرمود: «إنَّ أکمَلَ المُؤمنینَ إیماناً أحْسَنَهُم خُلْقاً؛ کاملترین مؤمنین از جهت ایمان نیکوترین آنان از نظر اخلاق است»٣٠ و امام صادق(ع) فرمود: «چهار خصلت است اگر در کسی باشد ایمانش کامل میشود، اگرچه از سر تا پایش گناهانی باشد، این گناهان چیزی از او نمیکاهد؛ فرمود: و آن چهار چیز: صدق و ادای امانت و حیا و حسن خلق است»٣١…میراثی که او برای بشریت به جا گذاشت، چنان عظیم است که در توصیف نمیگنجد.
———————
١.توبه/ ۱۲۸ ۲. احزاب/۲۱ ٣.قلم/۴. ۴.نجم/٣و۴. ۵.شعراء/۱۹۳ ۶.احزاب/۴٠. ٧.انبیاء/۱۰۷ ۸..ابراهیم/۱ ٩.جمعه/٢. ١٠.آل عمران/۱۵۹ ۱۱.هود/۱۱۲ ۱۲.مائده/۴۲ ۱۳.اعراف/۱۵۷ ۱۴.توبه/۱۰۳ ۱۵.نحل/١٢۵. ١۶.آل عمران/۱۶۴ ۱۷.شعراء/۳. ۱۸.طه/٢. ١٩.آل عمران/١۶۴. ٢٠.قلم/۴. ٢١.مجمع البیان طبرسی۱۰/۳۳۳ ۲۲.سعدی، گلستان. ٢٣.طباطبائی، سیره النبی(ص). ٢۴. شمس/۹-۱۰. ۲۵.میزان الحکمه، ح۵۰ ۲۶.خصال۱.۱۷. ۲۷. احزاب/٣٣. ٢٨. قلم/۴. ٢٩.خصال/۲۹ ۳۰.کافی٩٩/٢، باب حسن خلق. ٣١.همان.