تفکر خلاق، مبنای شیوههای آموزشی پیامبر(ص)
نویسنده: سید حسام حسینی
منبع: دانشگاه اسلامی، سال دوازدهم، تابستان ۱۳۸۷، شماره۲(پیاپی۳۸)
دانشگاه از مهمترین بسترهای رشد خلاقیت در جامعه است؛ زیرا دانشگاه میتواند دانشجویان را برای بهتر اندیشیدن، ابتکار، نوآوری، مقابله با ناشناختههای علمی و اجتماعی و پرکردن خلاءهای علمی، آماده سازد و این امر تنها از طریق یک فرایند آموزشی پویا و برانگیزاننده با راهبردهای آموزشی فعال و مؤثر محقق میگردد. در عرصه خلاقیت و سازندگی فکری، هیچ هنرمند و صنعتگری به پای پیامبران نمیرسد و هیچ نظام فکری و عملیای، همچون اسلام بر تفکر خلاق و خلاقیت تأکید نداشته است. مسئله تفکر، تدبر و خلاقیت فکری در سیره پیامبر اعظم(ص) درخشش خاصی دارد. پیامبر اعظم(ص) همواره با شیوههای متعدد خلاقی همچون: استقلال فکری، گفتگو و مباحثه، داستان و عبرت آموزی، استدلالی، عملی، سمعی ـ بصری، تشبیه و همانندسازی و برانگیختن اذهان، مردم را به تفکر برمیانگیخت تا استعدادهای پنهان آنها از قوه به فعل درآید و زمینه حرکت آنها به سوی کمال فراهم شود. در این مقاله، تفکر خلاق به عنوان محور اصلی در روش آموزشی پیامبر(ص) معرفی میشود و سپس به شیوههایی که پیامبر(ص) جهت برانگیختن مردم به خلاقیت و تفکر خلاق به کار برده است، پرداخته و جایگاه تفکر خلاق در شیوه آموزشی پیامبر(ص) تحلیل شده است.
مقدمه
یکی از ویژگیهای منحصر به فرد انسان در میان تمامی موجودات، برخورداری از نیروی تفکر و مسئولیت ناشی از آن است؛ زیرا براساس قدرت تفکر و برخورداری از نیروی اراده و تصمیمگیری است که مسئولیت انتخاب و عمل بر عهده انسان گذاشته شده است. اهمیت و ضرورت خلاقیت و فرایند رو به رشد آن در عصر امروز، محققان و برنامهریزان آموزشی را متوجه تحلیل و بررسی خلاقیت از زاویه آموزشی کرده است. دانشگاهها با توجه به نوع برنامهها، اهداف و امکانات آموزشی، نقش مؤثری در فعال سازی یا تخریب توانایی خلاق افراد دارند. با توجه به سرعت تولید علم و آینده ناشناختهای که فراروی بشر قرار دارد، لازم است دانشگاه نیزبه صورت هماهنگ با این تحولات، به بازنگری در برنامهها و راهبردهای خود پرداخته و راهبردهای آموزشی خلاق و مبتنی بر مسئلهمداری را محور فعالیت آموزشی خویش قراردهد.
در باب معنی و مفهوم تفکر باید گفتکه تفکر۱ مستلزم دستکاری و انتقال اطلاعات موجود در حافظه است. این موضوع اغلب با شکل دادن به مفاهیم، استدلال، تفکر خلاق و انتقادی و حل مسئله همراه است.(سنتروک، ۱۳۸۵، ص۴۳۳)
از نظر «دیویی» تفکر عبارت است از: بررسی فعال، مداوم و دقیق هر عقیده یا هر شکل فرضی دانش با توجه به دلایلی که آن عقیده را تأیید میکند و نتایج بیشتری که این عقیده به آنها گرایش دارد.((Dewey,1933,p.6
«رابرت فیشر»۲ ضمن بررسی مقوله تفکر از زاویه فلسفی و روانشناسی، سه نوع تفکر را که قابل آموزش بوده و زمینه تعالی انسان را فراهم میآورند برمیشمارد که عبارتند از:
- تفکر فلسفی۳
- تفکر انتقادی۴
- تفکر خلاق۵
تفکر فلسفی ، برای اساسیترین سؤالاتی که مطرح میکنیم و همچنین قوانینی که عقاید ما را اداره میکنند، فرصتهایی را فراهم میکند و شخص را قادر میسازد تا بتواند در حیطه گسترده مسائل پیرامون خود تصمیم بگیرد. تفکر انتقادی نیز به او یاری میرساند که چه زمانی سؤال کند، چگونه سؤال کند، چه چیزی را یپرسد، چگونه استدلال کند و چه روش استدلالی را بهکار ببرد.(فیشر، ۱۳۸۵ب، ص۱۳۵). در نتیجه، این دو نوع تفکر، مقدمهای را برای جهش بزرگتر؛ یعنی خلاقیت فکری فراهم میآورند.
«آمابیل» و ««استین» تفکر خلاق را فرایندی که نتیجه آن کار تازهای باشد که توسط گروهی در یک زمان به عنوان چیزی مفید و رضایتبخش مقبول واقع شود، تعریف کردهاند.Stein,1962,p. 12& Amobil,) (1983,p.43
از نظر «پرینس»۶ تفکر خلاق نوعاً تفکری غیر معمول و غیر عادی است و حتی ممکن است به ظاهر غیر منطقی ______________________________________________________________________________
۱-Think
۲- Robert Fisher
۳- Pilosophical thinking
۴- Critical thinking
۵- Creative thinking
۶- prince
به نظر بیاید.(به نقل از: حسینس،۱۳۸۳،ص۲۴)
«رانکو» و «چاند»۱ (۱۹۹۵) ابراز داشتند فکری خلاق است که به اندیشه، راه حل و بینش ابتکاری منجر شود.
«گیلفورد»۲ (۱۹۶۴) خلاقیت را مجموعه ویژگیها و تواناییهای فردی میداند. خلاقیت از دیدگاه گیلفورد عبارت است از: تفکر واگرا؛ یعنی تفکر از جهات مختلف و ابعاد گوناگون. درحالی که محققانی دیگر از جمله هارینگتون(۱۹۹۰) و استرنبرگ۳(۱۹۸۹) به سبکهای فکری مختلفی که از فرضیه خود حکومتی به عنوان شالوده روشهای فکری گرفته شده است، اشاره دارند. طبق این دیدگاه، کسی که خود حکومتی فکری داشته باشد، بالقوه خلاقتر از دیگران است.
«آمابیل»(۱۹۸۹) و سیکزنتمی هالی۴(۱۹۹۹) خلاقیت را موضوعی کاملاً اجتماعی میدانند.
«تورنس» در یک تعریف جامع از فرایند تفکر خلاق، معتقد است که: تفکر آفریننده عبارت است از فرایند حس کردن مشکلات، مسایل یا شکاف در اطلاعات، عناصر گمشده چیزهای ناجور، حدس زدن و فرضیهسازی درباب این کمبودها و ارزیابی و آزمودن این فرضها، تجدید نظر کردن و دوباره آزمایی آنها و در نهایت، انتقال دادن نتایج.(Torrance, 1988,p.10)
به هر حال، تفکر خلاق، تفکری است که از نظر ساختار، روش و فرایند، با تفکر عادی همانند نیست.
(Hicks,1991, p.41)
راهبردهای آموزشی مبتنی بر تفکر خلاق
معمولاً روشهای یاددهی و یادگیری به دو دسته فعال و غیر فعال تقسیم میشود و طبیعی است که راهبردهای آموزشی مبتنی بر خلاقیت، مربوط به دسته اول است.
_____________________________________________________________________________
۱-Runco and Cand
۲- j.p.Guilford
۳- Harington & STEMBERG
۴- Amabil & Czikszentmihalyi
روشهای فعال آموزش میتوانند فرصت لازم را برای توسعه مهارتهای تفکر خلاق فراهم آورند. مهمترین این راهبردها عبارتند از:
- راهبرد پرسش و پاسخ
«دبلیو میلر»۱ اعتقاد دارد: مدرسان هرچه در مورد انواع مختلف سؤالات و نقشی که در تعلیم دانشجویان دارندبیشتر بدانند، بهتر میتوانند سؤالات مؤثری را برای موارد آموزشی مربوط طرح کنند. پژوهشهای انجام شده درمورد سؤال کردن در زمینههای آموزشی به خوبی نشان میدهد سؤالاتی که معمولاً مدرسان مطرح میکنند، چیزی جز یادآوری مطالب آموزش داده شده نیست. یکی از راههای پرهیز از سژالاتی که فقط تکرار مطالب حفظی است، آن است که سؤال را با کلمات یا جملاتی شروع کنیم که سبب شود دانشجو برای پاسخ دادن مجبور به تفکر شود؛ کلمات یا جملاتی مثل چرا؟ چطور؟ خلاصه کن و توجیه کن. (میلر، ۱۳۸۰، ص۱۷۸)
- راهبرد مشارکتی
رویکرد مشارکتی بهترین امکان برای تقابل دیدگاهها و رسیدن به دیدگاههای مناسبتر است. در این راهبرد، دانشآموزان با شرکت فعال و آزادانه و بدون هیچگونه ارزیابی، به بحث و گفتگو میپردازند. مدرس در این رویکرد به عنوان هدایتگر و رهبر گروه عمل میکند. روشهای مشارکت گروهی متعددند که از مهمترین آنها که با یادگیری خلاق ارتباط مستقیمی دارد، عبارتند از: الف) بارش مغزی یا یورش فکری؛ ب) ایفای نقش؛ ج) فرایند گروه اسمی.
- راهبرد مباحثه
در این روش، مدرس به جای آنکه خودبه ارائه نظریات بپردازد، از دانشجویان میخواهد که مطالب را ارائه دهند و او تنها به هدایت این جریان میپردازد. این روش، قدرت تفکر در دانشجویان را برمیانگیزد و سبب مشارکت فعال و همیاری شده و در نهایت به بهبود یادگیری میانجامد. از بعد عاطفی نیز ارتباط مناسبی بین دانشجویان با یکدیگر و با استاد برقرار میشود و دانشجویان با انگیزه بیشتری به یادگیری
______________________________________________________________________________
۱-Miller
پرداخته و امکان بروز خلاقیتهای ذهنی فراهم میگردد.
- راهبرد جستجو و حل مسئله
این راهبرد، فرایندی کامل از بررسی شامل مشاهده، طبقهبندی، استنباط، اندازهگیری، پیشبینی، فرضیه سازی، آزمایش، کنترل متغیرها، تحلیل دادهها و … میباشد. در این روش، مدرس از دانشجویان میخواهد از طریق جستجو یاد بگیرند؛ لذا آنها را به سمت ابزار لازم هدایت میکند.
دونالد اورلیچ معتقد است: مهمترین جنبه حیاتی روش جستجو آن است که به یادگیرنده و یاد دهنده اجازه میدهد درخواست کنندگان، جستجوگران، سؤال کنندگان و متفکرانی ثابت قدم باشند. از طریق این راهبرد، یادگیرندگان به دانشمندان، تاریخ دانها، بازرگانان، شعرا، نویسندگان یا محققانی تبدیل میشوند که به صورتی حیاتی بافرایندهای خلاقیت درگیر میگردند. از مهمترین الگوهای مناسب تدریس مربوط به این راهبرد، یادگیری اکتشافی و حل مسئله است.(اورلیچ، ۱۳۷۹، ص۴۸)
- راهبرد ادراکی
در این راهبرد، مربی باید به شکلها، رنگها، وزنها، بافتها و صداهای آنچه میخواهد به فراگیران آموزش دهد، دقت نظر داشته، از این طریق فراگیران را به سوی موضوع یادگیری جلب کند. بدین ترتیب برای دانشجویان خود، فرصتهایی فراهم آورد تا بسیاری از محتواها را خود ببینند و دریافت کنند. فرصتی که دانشجو بتواند لذت درک دنیایی را که در آن زندگی میکند بچشد.
- راهبرد استدلال کردن
این راهبرد به دانشآموزان کمک میکند برای نظرات و رفتارهای خود دلیل بیاورند؛ به این وسیله استنتاج و استدلال کنند و برای شرح افکار خود بیان صریحی داشته و با دلیل و گواه قضاوت و تصمیمگیری کنند.
میتوان گفت پرسشهایی همچون «از کجا میدانیم؟» و «آیا حقیقت دارد؟» دانشجویان را به این حقیقت رهنمون میسازد و شامل مهارتهای منطق و برهان، استدلال قیاسی و استقرایی است.
تفکر خلاق، محور آموزش پیامبر۰ص)
هیچیک از نظامهای فکری و عملی، مانند اسلام بر تفکر و تعقل و خلاقیت تأکید نداشته است. تأکید و برانگیختن انسانها به تفکر در مکتب اسلام چنان است که ساعتی تفکر بهتر از یک سال عبادت تلقی میشود؛ زیرا با گشودن درِ تفکر و خلاقیت برآدمی، درهای حکمت و راهیابی به حقیقت بر او گشوده میشود.
رسول اعظم(ص) به تفکر و تعقل از همان اوایل زندگی که در سرزمین اجیاد، در اطراف مکه به شبانی میپرداخت، اهتمامی ویژه داشت و با عزلت و تنهایی در آن سکوت صحرا ساعتها به تفکر فرو میرفت و در امر وجود و حیات و نظام خلقت و رسالت آیندهاش غور میکرد. او به واسطه این تفکر و تعقل، در دنیایی غیر از دنیای قوم خود میزیست که محصول آن، روی آوردن به آفریدگار با همه وجود، و تسلیم دربرابر او بود:
إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِیفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ(انعام، آیه۷۹)
به راستی من خالصانه، روی دل به سوی کسی داشتهام که آسمانها و زمین را آفرید و من از مشرکان نیستم.
استدلال، تفکر و دوراندیشی از برجستهترین صفات و ویژگیهای آموزشی پیامبر(ص) است که در کارکردهای فردی و اجتماعی آن حضرت(ص) در طول زندگی پر برکتشان کاملاً نمایان است. محدث قمی به نقل از ابن ابیهاله آورده است: رسول خدا(ص) پیوسته در اندوه و تفکر بود و هرگز استراحت و آسایش نداشت.(قمی، ۱۴۰۸، ص۷۹).
تفکر خلاق، به عنوان یکی از محورهای تفکر، همواره مد نظر پیامبر(ص) و محور آموزش و محور دعوت ایشان بود. پیامبر(ص) اساس ارزش و عظمت انسانی را به میزان بهرهمندی او از تفکر خلاق و تعقل دانسته و میفرماید: «إِذَا رَأَیْتُمْ الرَّجُلَ کَثِیرَ الصَّلَاهِ کَثِیرَ اَلصَّوْمِ فَلَا تُبَاهُوا بِهِ حَتّى تَنْظُرُوا کَیْفَ عَقْلُهُ؛ به افزونی نمازگذاردن و زیاد روزه گرفتن کسی مباهات نکنید تا آنکه بنگرید عقلش به چه میزان است».(قمی، ۱۴۰۴،ص۲)
با مطالعه و اندیشه درباره وضع قوم رسول خدا(ص) و وضعیتی که در آغاز بعثت داشتند و موقعیتی که در پرتو رهبری الهی و خردمندانه پیامبر خدا(ص) و آیین و دستورات دینی همسو با خرد و تفکر و اندیشه خلاق او پیدا کردند، میتوان فهمید که آن حضرت(ص) خردمندترین و دوراندیشترین مردم جهان بوده است.
ایشان(ص) مردمی را که در پرتگاه جهل و خرافات غلتیده بودند و جز خشونت، فخر فروشی، غارت، تندخویی و بادیه نشینی کارنامهای نداشتند، چنان تربیت و رهبری کرد که پرچمدار عدالت، آزادی، دانش و خردمندی شدند.(دلشاد تهرانی،۱۳۷۲، صص۲۷-۲۲)
در قرآن کریم، هم صلاح وابسته به تفکر صحیح معرفی و مکرراً به تفکر خلاق دعوت شده و هم از تبعیت کورکورانه و بدون تفکر پرهیز شده است.(طباطبایی، ۱۳۹۳، صص۲۵۵-۲۵۴)
کسانی که در حیات خود تفکر و تعقل ندارند نتایج مفیدی را در زندگی نخواهند داشت؛ چرا که «الانسن بعقله؛ انسان به عقلش است».(آمدی، ۱۴۰۵، ص۲۰) و «دِعَامَهُ اَلْإِنْسَانِ اَلْعَقْلُ؛ ستون وجود آدمی عقل است».(صدوق، ۱۳۸۵، ص۱۰۳). به همین دلیل است که پیامبر(ص) فرمود: همه نیکیها به وسیله تفکر یافته میشود. آن که عقل ندارد، دین ندارد.(ابن شعبه حرانی، ۱۳۹۴، ص۳۸) و تفاوتی با چهارپا ندارد.
سیره پیامبر(ص) سرشار از روشها و برنامههای تربیتی مبتنی بر تفکر خلاق است. از مختصات برجسته این سیره، منطق عملی آن است؛ بدین معنا که در اسلام محمد(ص) اصول محکم مانند اصول برهانی در ابعاد مختلف رفتاری (رفتار فردی، اجتماعی، خانوادگی، مدیریتی، تبلیغی، فرهنگی، آموزشی و غیره) وجود دارد. به عبارت دیگر؛ در همه این محورها دارای سیره است، سبک مخصوص به خود دارد و همچنان از واژه سبک، مفهوم صلابت، محکمی و استواری، بقا و دوام برداشت میشود، این سیرهها نیز اصولی پابرجا، باثبات و مستحکم دارند.(ابن منظور، ۱۴۰۸، ص۱۶۲)
امروزه باتوجه به سرعت تولید علم و آینده ناشناختهای که فراروی بشر قراردارد، لازم است دانشگاههای ما به صورتی هماهنگ با این تحولات با تأسی از رهنمودهای پیامبر اعظم(ص) به بازنگری در برنامهها و راهبردهای آموزشی خود پرداخته و راهبردهای آموزشی خلاق و مبتنی بر مسئلهمداری را محور فعالیت آموزشی خود قراردهند. لذا باتوجه به اهمیت موضوع لازم است به بررسی این موضوع پرداخته شود که پیامبر(ص) از چه شیوههایی برای آموزش تفکر خلاق بهره میبرد؟ و چگونه میتوان از این شیوهها در فرایند آموزش بهره گرفت؟
روشهای تفکر خلاق در سیره پیامبر(ص)
- روش استقلال فکری
در فرهنگ اسلام، آیات و احادیث بسیاری درباره تشویق و ترغیب انسان به استقلال اندیشه و تدبر جهت نگریستن در آفرینش موجودات عالم و کسب بینش صحیح از آنها آمده است؛ زیرا بر کسی پوشیده نیست که استقلال فکر و اندیشه، کلید انوار معرفت و سرآغاز آشنایی و روزنهای است به سوی آفرینش علوم و آگاهیها.(غزالی، بی تا، ج۴، ص۳۷۶)
پیامبر(ص) در سیره تربیتی خود همواره بشریت را به استقلال فکری و تدبر در آفریدههای ایشان در دلها شکل گیرد؛ چون خداوند به ایشان توصیه فرموده است که:
ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ (نحل، آیه ۱۲۵)
[ای پیامبر] دعوت کن مردم را به سوی پروردگارت به حکمت و موعظه و جدال احسن
نکته قابل تأمل این است که پیامبر(ص) همواره توصیه فرموده که از تفکر در امور ماورای اندیشه آدمی که جمود و انحراف و تحجر را درپی دارد، پرهیز شود. ابن عباس گفته است:
روزی پیامبر(ص) به جماعتی که درباره خداوند میاندیشیدند، فرمود: «تَفَکَّرُوا فِی خَلْقِ اَللَّهِ وَ لاَ تَفَکَّرُوا فِی اَللَّهِ فَإِنَّکُمْ لَنْ تَقْدِرُوا قَدْرَهُ (اصبهانی، ۱۴۰۶، ص۲۳۸)؛ درباره آفرینش خداوند بیندیشید، اما درباره خداوند میندیشید؛ زیرا شما هرگز نمیتوانید به کنه ذات اقدس او پی ببرید.
بنابراین، یادگیرنده در پرتو این استقلال فکری که مدً نظر پیامبر اکرم(ص) است، به نوعی اکتشاف علمی نائل میشود؛ تفکری که میتواند منجر به درک شهودی و ایجاد انگیزه در یادگیرندگان گردد. یکی اذ مهمترین جنبههای یادگیری اکتشافی این است که یادگیرنده به ساختار موضوع دست مییابد. دستیابی به طرح و اصول اساسی موضوع مورد مطالعه، باعث میشود که یادگیرنده بتواند آنچه یادگرفته است، در موارد جدید به کارگیرد.
به نظر نگارنده، برای دسترسی شایسته به این ایده(تفکر آمادهگر) و آمادگی برای جهش بزرگ، نوآوری و خلاقیت و تولید علم، باید زمینه مناسب را برای حضور استقلال فکری که مدً نظر پیامبر(ص) بوده، به عنوان مقدمه این جهش فراهم کرد.
- روش گفتگو و مباحثه
پیامبر(ص) از این شیوه در خلاقیت فکری مسلمین بهره میجست و تردیدی وجود ندارد که یکی از هدفهای پیامبر(ص) در بهرهگیری از این روش، وحدت نوع بشر بوده است. از این روست که ایشان باب گفتگو را بر روی مردمان سایر ادیان الهی میگشاید و فرستادگانی را به سایر ممالک میفرستد و در گفتگوی با آنها میخواد که درآنچه او میگوید تفکر و تدبر کنند.
محمد(ص) در میان اعراب بادیه ظهور کرد؛ اعرابی که نسبت به عقاید و ایدههایشان بسیار متعصب عمل میکردند و عقایدشان را نمیشد از آنها گرفت مگر با ارائه عقیدهای قویتر و مؤثرتر.
بنابراین، پیامبر اکرم(ص) به گفتگو و مباحثه با قوم خود برآمد و ابتدا از خانواده خویش شروع کرد و سپس باب گفتگو و مباحثه را بر روی سایر اعراب گشود تا در خلقت و آفرینش خود تفکر کنند؛ در پرستش بتهایی که از سنگ و چوب ساخته بودند بیندیشند و به اشتباه خود پی برده، به حقیقت نایل آیند.
پیامبر(ص) به این روش اهتمام خاصی داشتند. ابن شعبه حرانی روایت میکند که پیامبر(ص) فرمودند: «تَعَلَّمُوا اَلْعِلْمَ فَإِنَّ تَعَلُّمَهُ حَسَنَهٌ وَ مُدَارَستَهُ تَسْبِیحٌ وَ اَلْبَحْثَ عَنْهُ جِهَادٌ..(ابن شعبه حرانی، ۱۳۹۴، ص۲۸)؛ علم بیاموزید؛ زیرا آموختن علم نیکوست و بحث و گفتگو کنید، زیرا تسبیح است برای جهاد….
یعنی هرچه کوشش فراگیران در امر آموزش و یادگیری بیشتر شود، ارزش آن نیز افزایش مییابد؛ چنانکه حسنه (کار نیک) خوب است، اما تسبیح خدا از آن بهتر و جهاد در راه خدا از آن دو نیز بهتر است.
امروزه هدف برنامه آموزش تفکر، بهره گرفتن از سائقههای اجتماعی دانشجویان و استفاده از گفتگو به عنوان وسیلهای برای پرورش خلاقیت فکری آنهاست. بنابراین، روش گفتگو و مباحثه موجب تحریک تفکر خلاق، تواناییها و علایق، تقویت قدرت استدلال و سنجش و قضاوت میشود. لذا مربیان باید در برنامههای آموزشی خود، برای پرورش قدرت آفرینندگی و استدلال شاگردان، این روش را مدً نظر قراردهند.(فیشر،۱۳۸۵الف، ص۲۶)
گفتگو و مباحثه با شاگردان، آنها را به بالاترین قله تربیت و ساختار فکری و خلاقیت میرساند؛ چون در پرتو چنین تربیتی است که فراگیرنده میتواند درباره حقوق خود سخن بگوید و این امکان به او داده شود تا راجع به امور مجهول و مسائل ناشناخته سؤال کند و سپس در ادامه، حرکت و تتبع فکری و خلاق در او شکل گیرد.
- روش داستان و عبرت آموزی
در سیره پیامبر(ص) میتوان داستانهای زیادی را یافت که آنها را برای اصحاب بزرگ و کوچکی که در حضور ایشان بودند بازگو و تعریف میکرد و آنان نیز با توجه بسیار و با آمادگی و بیداری کامل بدانها گوش فرا میدادند.
پیامبر(ص) برای ایشان داستانها و قصههایی چالش برانگیز، راجع به حوادث و رویدادهای گذشتگان تعریف میکرد تا هم افراد حاضر در آنجا و هم نسلهای بعدی را تا روز قیامت، آگاه و بیدار سازد و به وسیله آنها پند و عبرت بگیرند.
لازم به ذکر است که این داستانهای نبوی بر حقایق مسلًمی متکی است که در زمان گذشته روی دادهاند و دور از خرافات و اساطیر میباشند، بلکه آنها قصههایی هستند که اعتماد و اطمینان کامل به تاریخ را در وجود فراگیر برمیانگیزند. به همین سبب است که بعضی از علمای سلف گفتهاند: «قصههای مفید و حکایتهای آموزنده، لشکری از لشکریان خدا میباشند که به وسیله آنها قلوب مردان راه خدا ثلبت و استوار میگردد»(نور سوید، ۱۳۷۸، ص۴۸۴). دلیل این عده، قرآن کریم است که میفرماید:
وَکُلًّا نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَکَ وَجَاءَکَ فِی هَذِهِ الْحَقُّ وَمَوْعِظَهٌ وَذِکْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ(هود، آیه۱۲۰)؛ این همه از اخبار پیامبران را برتو بازمیخوانیم که به وسیله آن تو را بر جای و استوار بداریم و برای تو در ضمن این(سوره و اخبار مذکور در آن، بیان) حق آمده است و برای مؤمنان پند و یادآوری مهمی ذکر شده است.
واضح است که نقل قصههای مفیدو بازگویی داستانهای آموزنده در تقویت توجه و دقت نگرش و در بیداری فکری و عقلی فراگیران، نقش حائز اهمیتی دارد و به خاطر بهرهمند شدن و لذت بردن از آنها، سایر اسلوبها و روشهای فکری مؤثر را در عقل و اندیشه فراگیر، تحتالشعاع خود قرار میدهد و آنها را به تصرف درمیآورد. فراگیران با درگیر شدن در داستانهای چالش برانگیز و برقراری ارتباط با شخصیتهای داستان(ایفای نقش)، زمینههای تقویت و پیدایش ایدههای خلاق و نوآور را در خود فراهم میآورند که این امر، تمرینی برای خلاقیت است.
پارهای از قصههایی که پیامبر(ص) از آنها برای آموزش تفکر خلاق و به تعقل واداشتن مسلمین استفاده میکرد از این قرار است: داستان اصحاب اخدود، قصه جریح عابد، قصه آن سه نفر محبوس شده در غار، قصه اویس قرنی، قصه حضرت ابراهیم و اسماعیل و مادر حضرت اسماعیل(ع)، قصه ذالکفل، قصه آن سه نفر(اقع، ابرص و اعمی) و قصه فرد بدهکار هزار دینار، که به طور کلی مجموع آنها به هشت قصه میرسد و از آنها میتوان برای برانگیختن فراگیران به تفکر بهره جست.(نور سوید، ۱۳۷۸، ص۴۸۵)
- روش استدلالی
سیره تربیتی پیامبر(ص) بر استدلال مبتنی است؛ یعنی در مقام یک مربی، متربیان را به سوی آتچه با فطریات واقع بین و بی آلایش خود درک میکنند، هدایت میکند، نه این که نخست مواد اعتقادی خود را به آنان تحمیل و تلقین کرده، سپس برای دفاع از آنها دلیل و برهان بیاورد.
پیامبر(ص) در جواب کسی که خواست او را نصیحت کند، فرمود: «فإنّی اُوصیکَ إذا أنتَ هَمَتَ بأمْرٍ فتَدبَّرْ عاقِبَتَهُ، فإنْ بِکَ رُشْدا فأمْضِهِ ، و إنْ بِکَ غَیّا فانْتَهِ عَنهُ»(کلینی، ۱۳۸۸، ج۲، ص۱۴۹)؛ من تو را سفارش و نصیحت میکنم به اینکه هر زمان تصمیم به انجام کاری گرفتی، در عاقبت آن کار بیندیشی. پس چنانچه عاقبت آن رشد بود(وکار درست و صحیحی بود) انجامش بدهی و اگر عاقبت آن گمراهی و تباهی بود، از آن دست بکشی و آن را رها کنی.
این بالاترن نصیحت است که انسان را به استدلال فکری خلاق رهنمون میسازد و موجبات تبیین رشد از غی(ر.ک.به: بقره، آیه ۲۵۶) را برای او فراهم میسازد.
خداوند متعال در قرآن کریم در بتب استدلال و رسیدن به معرفتی از طریق معرفت و شناختی دیگر میفرماید:
«أَلَمْ تَرَ إِلَى رَبِّکَ کَیْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَلَوْ شَاءَ لَجَعَلَهُ سَاکِنًا ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَیْهِ دَلِیلًا، ثُمَّ قَبَضْنَاهُ إِلَیْنَا قَبْضًا یَسِیرًا(فرقان، آیه ۴۶-۴۵)؛ آیا ندیدی که لطف خدا چگونه سایه را با آن که اگر خواستی ساکن کردی، بر سر عالمیان بگسترانید. آنگاه آفتاب را بر آن دلیل قراردادیم».
یعنی خورشید دلیل و نشانه سایه است. درواقع اگر شمس نبود، وجود سایه معلوم نمیشد.
تفکر خلاق، اساس و مبنا دارد و بر استدلال استوار است؛ درحالی که عقایدی وجود دارد که هیچ مبنای فکری ندارند و مبنایشان عادت، تقلید، یبعیت کور و هوس است.
اسلامی که پیامبر اکرم(ص) آورد، هدفش این بود که غل و زنجیرهای اسارت را بگشاید:
«وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ(اعراف، آیه ۱۵۷)؛ و غل و زنجیرهایی را که برگردن دارند، برمیدارد.»
و نیامده است تا مهر تأییدی را بر اندیشههای باطل بزند. بنابراین، این عقیده را که انسان ساخته خودش را بپرستد، نفی میکند:
«قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ(صافات، آیه ۹۵)؛ آیا چیزی را میپرستید که خود به دست خود میسازید؟».
پیامبر(ص) مردم را از قید عبادت خدایان ساختگی رها ساخت و این واسطههای بیمعنی را که به غلط میان مردم و خدای یگانه حایل شده بودندف درهم شکست. در تعلیمات ایشان(ص) هبل و لات و عزًی، آتش و خورشید و ستارگان و مقدسان و آدم و فرشته و پری، هیچکدام میان انسان و خدا واسطه نیستند، فقط در پیشگاه خدای بی انباز از کار بد و خوب انسان پرسش و بازخواست میشود و جز اعمال او شفیع و واسطهای درکار نیست. وجدان انسان، میزان اعمال اوست و روزی که هرکاری را پاداش میدهند، کارهای ما را بدان میسنجند. استدلال فکری از این کاملتر و بهتر چیست؟۰هیکل، ۱۳۷۶، ص ۲۰۶)
اهمیت روش استدلالی در دانشپژوهان جوان در این است که با بهره گیری از این روش، فراگیران میتوانند تجارب خود را بیان کنند، آنها را بررسی نمایند و نتایج چنین بیانی را به صورت یادگیری نوآفرین۱ و ابتکاری مدً نظر قراردهند.
- روش عملی
پیامبر(ص) در سیره عملی خویش در بسیاری مواقع برای این که مسلمانان به خوبی بعضی احکام را یاد
________________________________________________________________
- Innovative Learning
بگیرند، خود دربرابر چشم آنها آن عمل را به گونهای کامل انجام میدادند.
کلینی از امام صادق(ع) روایت میکند که:
روزی پیامبر(ص) در بیابانی خشک و بی آب و علف توقف کرد و به اصحاب فرمود: بروید هیزم بیاورید! اصحاب کفتند: یا رسولالله، در این بیابان هیزم پیدا نمیشود. پیامبر(ص) فرمود: هرکس به اندازهای که میتواند، هرچند اندک، هیزم جمعآوری کند. اصحاب در بیابان به دنبال هیزم گشتند و هرکس مقداری هیزم آورد و بر روی هم انباشتند و هیزمها به صورت پشتهای درآمد. پیامبر(ص) فرمود: گناهان نیز اینگونه جمع میشود؛ سپس فرمود: «ایّاکُم وَ الْمُحَقَّراتِ مِنَ الذُّنوبِ؛ از گناهان کوچک بپرهیزید. برای هر نفر مأموری هست که گناهان او را مینویسد و این گناهان رفته رفته مانند این هیزمها، پشته میشوند.»(کلینی، ۱۳۸۸، ج۲، ص۲۸۸)
از بخاری روایت شده است هنگامی که پیامبر(ص) میخواست نماز را به مسلمانان بیاموزد به مکان مرتفعی رفت تا همه او را ببینند. آنگاه به آنان فرمود: «اینگونه که من نماز را به جای میآورم شما هم به جا بیاورید».(بخاری، ۱۴۰۷، کتاب الجماعت، ص۳۲)
امام علی(ع) میفرماید: حضرت(ص) روزی حریر را در دست چپ و طلا را در دست راست خود گرفت. بعد دستانش را بلند کرد و فرمود: این دو بر مذکرهای امت من حرام و بر مؤنثهای امت من حلال است. (مجلسی، ۱۴۰۳، ج۱، ص۵۶)
یکی دیگر از شیوههایی که پیامبر(ص) از آن بهره میجست تا مفاهیم در فکر جا بگیرد، کمک گرفتن از اعضای بدن همراه با گفتن بود. ابو موسی اشعری میگوید: روزی حضرت فرمود: مؤمن برای مؤمن، بسان مصالح ساختمان است؛ همدیگر را محکم نگه میدارند. سپس انگشتانشان را در یکدیگر فرو بردند. (همان، ۲۲۴)
در مواردی که لازم است ایده خلاق از مواد مناسب تشکیل شود، داشتن طرح ذهنی، آماده سازی ارزشمندی برای طراحی عملی به حساب میآید. امتیاز این شیوه در تقویت حافظه دیداری است و موجب فرایند جذب و درونی سازی از طریق احساسات ادراکی میشود و این بیان تصویری، در رشد فرایند تفکر خلاق بسیار مفید است.
- سمعی- بصری
پیامبر اکرم(ص) برای بیان مقصود خویش، تنها به گفتار بسنده نمیکردند، بلکه از ابزارهای آموزشی نیز بهره میگرفتند. ابن مسعود روایت میکند:
روزی رسول خدا مربعی کشید و خطی در وسط آن ترسیم کرد و خطهای کوتاهی از سمت یکی از اضلاع مربع به سوی خط میانی ترسیم نمود. سپس خطاب به صحابه فرمود: این خط که در وسط ترسیم شده است انسان است و مربعی که آن را دربر گرفته مرگ اوست و این خطوط کوتاه، حوادث روزگارند که او را نشانه گرفتهاند و اگر یکی از آنها به وی نرسد، دیگری به او خواهد رسید. (همان) مطابق شکل زیر:
انسان |
حوادث
در کتب تفسیر آمده است که وقتی رسول خدا(ص) اراده کرد آیه ۱۵۳ سوره مبارکه انعام را برای یارانش توضیح دهد، ابتدا با دست مبارک خویش، خطی راست ترسیم کرد و فرمود: این خط مستقیم راه خداست، پس از آن خطهایی از راست و چپ برآن کشید و پفت: بر سر هریک از این راهها شیطانی کمین کرده است و مردم را به سوی آن میخواند. آنگاه آیه مبارکه را قرائت فرمود:
وَ أَنَّ هذا صراطی مُسْتَقیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبیلِهِ ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ؛ (صفار، ۱۳۸۵، ص۱۸۲) این راه مستقیم من است، از آن پیروی کنید و از راههای دیگری که شما را از این راه منحرف میسازند پیروی مکنید».
مطابق شکل زیر:
راه خدا
راههای شیطان
این روش در میان راهبردهای تفکر خلاق در راهبرد ادراکی قرار میگیرد که پیامبر(ص) درنظر داشت از این طریق، توجه فراگیران را به سوی موضوع یادگیری جلب کند. بدین ترتیب برای دانشجویان خود، فرصتهایی فراهم آورد تا بسیاری از محتواها را خود ببینند و دریافت کنند.
- روش تشبیه و همانندسازی
این روش، یکی از روشهای خلاق پیامبر(ص) بود که آسانترین روش برای بهرهگیری از قدرت تفکر خلاق و فهماندن مطلب به مخاطب در هر سطحی است.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «دین باوری که قرآن میخواند، همان ترنج است؛ بویی خوش و طعمی خوش دارد. مؤمنی که قرآن نمیخواند، بسان گلی است خوشبو؛ اما طعمی زهرآگین دارد. شخص ناپاکی که قرآن نمیخواند، نظیر حنظل است؛ بی بو با طعمی تلخ».(مبارک فوری، ۱۳۷۰، ص۴۱۴).
یا اینکه پیامبر(ص) برای ایجاد همبستگی و اتحاد میان مسلمین، دو برادر دینی را به دو دست تشبیه فرمود که یکدیگر را شستشو میدهند.
در روایت دیگری پیامبر(ص) در تبیین خطر حب دنیا، آن را به گرگی تشبیه میفرماید که از سرِ شب تا صبح در گله گوسفندی بیفتد: «یا اَباذَرٍّ: حُبُّ الدًنیا وَ الشَّرَفِ اَذْهَبُ لِدینِ الرَّجُلِ مِنْ ذِئْبَیْنِ ضارِیَیْنِ فى زَرْبِه الغَنَمِ فَاَغارا فیها حَتّى اَصْبَح فَماذا اَبْقَیا مِنْها(همان)؛ ای اباذر! دلبستگی به دنیا و مقام برای دین انسان از دو گرگ درندهای که به آغل گوسفندان حمله کنند و همه را از بین ببرند، به گونهای که هیچیک از آنها را باقی نگذارند، نابودکنندهتر است.
این روش نیز همانند روشهای ۵ و ۶ از راهبردهای ادراکی است.
- روش برانگیختن اذهان
پیامبر(ص) در یکی از شیوههای خلاق خود، از سؤال برای تحول فکری متربیان خود بهره میجست. ایشان با طرح سؤالاتی توجه مخاطب را به خود جلب و از این طریق ذهن او را درگیر مسئله مورد نظر میکرد.
حرٌ عاملی میگوید: پیامبر(ص) فرمود: «أَلاَ أَدُلُّکُمْ عَلَى سِلاَحٍ یُنْجِیکُمْ مِنْ أَعْدَائِکُمْ وَ یُدِرُّ أَرْزَاقَکُمْ؟ قَالُوا بَلَى. قَالَ تَدْعُونَ رَبَّکُمْ بِاللَّیْلِ وَ اَلنَّهَارِ فَإِنَّ سِلاَحَ اَلْمُؤْمِنِ اَلدُّعَاءُ(حر عاملی، ۱۳۷۶، ج۴، ص۱۰۹۵)؛ آیا شما را از سلاحی که از دشمن نجاتتان میدهد و روزی را بر شما سرازیر میسازد، آشنا نسازم؟ عرض کردند: بفرمایید. فرمود: شب و روز پروردگار خود را بخوانید، زیرا سلاح مؤمن دعاست».
و گاه مطلب را به گونهای بیان میفرمود که در ذهن مخاطب موجب شکلگیری سؤال شود. در این صورت، مخاطب با طرح سؤال وارد بحث میشد و به صورت کامل به سخنان ایشان گوش فرامیداد.
نوریالطبرسی روایت میکند: پیامبر فرمود: «أکثِروا مِن ذِکرِ هادِمِ اللَّذّاتِ، فقیلَ: یا رسولَ اللّهِ، فما هادِمُ اللَّذّاتِ؟ قالَ: المَوتُ، فإنّ أکیَسَ المؤمنینَ أکثَرُهُم ذِکرا للمَوتِ، و أشَدُّهُم لَهُ استِعدادا(نوری طبرسی، ۱۴۰۹، ج۲، ص۱۰۰)؛ از نابود کننده لذتها بپرهیزید! عرض شد: نابود کننده لذتها چیست؟ فرمود: مرگ؛ همانا زیرکترین مؤمنان کسی است که بیش از همه به یاد مرگ و بهتر از همه، آماده مرگ باشد.»
امام صادق(ع) نیز روایت میکند که پیامبر(ص) فرمودند: «همانا بهترین شما صاحبان عقلند. عرض شد: صاحبان عقل چه کسانی هستند؟ فرمود: آنان کسانی هستند که دارای اخلاق نیکو و حلم همراه با وقارند، صله ارحام میکنند و با مادران و پدران خود به نیکی رفتار میکنند و بافقرا و همسایگان و یتیمان هم پیمانند».(کلینی، ۱۳۸۸، ج۲، ص۲۴۰)
در سیره تربیتی پیامبر(ص) سؤال خوب از جایگاه حائز اهمیتی برخوردار است. پیامبر(ص) در این زمینه میفرماید: «حُسنُ السؤالِ نِصفُ العِلمِ(محمدی ریشهری، ۱۳۷۲، ص۲۶۷)؛ پرسش خوب، نیمی از علم است».
این نوع مهارت در زمره راهبرد پرسش و پاسخ از راهبردهای خلاقیت قرارمیگیرد.
بنابراین، طرح یک سؤال خوب، نوعی دعوت به تفکر خلاق است. سؤال خوب برانگیزاننده است؛ زیرا باز-پاسخ، دربردارنده مسائل فراوانی است. (فیشر، ۱۳۸۵الف، ص۱۳۴).
از اینرو، سؤالهایی را برای متربیان فراهم میکند تا بین دانستههای خود و مطالبی که باید برحسب نقطهنظرهای خود مورد بررسی قراردهند و درباره آن بیندیشند، ارتباط برقرارکنند. سؤال کردن به تحریک، گسترش و تقویت تفکر خلاق فراگیران کمک میکند. (Burns. 1985,p.14-16)
جدول مقایسه نتایج حاصل از شیوههای آموزشی خلاق پیامبر(ص) با راهبردهای آموزشی تفکر خلاق و کاربرد این شیوهها در آموزش
شیوه آموزشی خلاق پیامبر(ص) | راهبردهای آموزشی تفکر خلاق | کاربرد این شیوهها در آموزش |
استقلال فکری | جستجو و حل مسئله
(اکتشافی) |
اکتشاف و درک شهودی متغیرهای یادگیری |
گفتگو و مباحثه | مباحثه | تقابل دیدگاههای استاد و دانشجو |
داستان و عبرت آموزی | مشارکتی | ایفای نقش دانشجو با موضوعات چالش برانگیز استاد |
استدلالی | استدلال کردن | برقراری ارتباط بین موضوعات چالش برانگیز و تجارب شخصی دانشجویان |
عملی | ادراکی | جلب توجه مخاطب به سوی موضوع یادگیری |
سمعی و بصری | ادراکی | جلب توجه مخاطب به سوی موضوع یادگیری |
تشبیه و همانند سازی | ادراکی | جلب توجه مخاطب به سوی موضوع یادگیری |
برانگیختن اذهان | پرسش و پاسخ | فراهم کردن فرصتی برای فراگیران جهت بیان ایدههای خود و برقراری ارتباط با موضوعات یادگیری |
بحث و نتیجهگیری
یکی از فرایندهای اساسی در نظام آموزش عالی، فرایند یاددهی و یادگیری است؛ زیرا تحقق یادگیری به عنوان هدف اصلی هر نظام آموزشی از طریق این فرایند انجام میگیرد. لذا ارتقای کیفیت این فرایند، اهمیت زیادی در بهبود وضعیت کلی نظام آموزش عالی دارد. فرایند یاددهی و یادگیری باتوجه به دگرگونیهای فزایندهای که با آن مواجهیم، باید زمینههای نواندیشی، تحولگرایی و اصلاح طلبی را فراهم آورد.
پایهها و مبانی اساسی مکتب اسلام بر تفکر و تعقل استوار است و پیامبر اکرم(ص) نیز که پرورش یافته این مکتب است و تربیتش تربیت قرآن و معلمش خداوند، سعی داشت بنیاد منطقی را بر تعلیم و تربیت، خداشناسی، انسان شناسی و خودشناسی انسانها حاکم کند. از این رو، انسانها را به تفکر خلاق و تدبر دعوت میفرمود و از آنان میخواست هیچ چیز را بدون استدلال و استنتاج نپذیرند؛ زیرا میدانست که اگر پیش از فهم هدف اصلی دین، وارد پروژه دین شویم، به یک سلسله احکام پراکنده بیربط و غیر قابل جمع عملی دست خواهیم یافت.
بنابراین، اساس دعوت نبوی(ص) دعوت با روش اندیشهورزی و خلاق محور است. پیامبر(ص) با بینش عمیق خویش این نکته را دریافتند و با بهرهگیری از شیوهها و روشهای متنوع و متعدد در آموزش مسئله محور و خلاق محور که در این مقاله مورد بررسی قرارگرفت، در این مهم کوشیدند. از این رو، لازم است همه نظریههای اجتماعی، اخلاقی، تربیتی و آموزشی و عبادی در دانشگاهها و به خصوص دانشگاه اسلامی در همین راستا حرکت کنند؛ زیرا اگر این نظریهها به خوبی تغذیه نشوند، به یک ایدئولوژی و مکتب ضعیف، تحریف شده و آسیب پذیر میرسیم که نمیتواند جامعه را بسازد و با استکبار و به ویژه استکبار فکری، دست و پنجه نرم کند. لذا دانشگاه که متولی اصلی فرهنگ سازی و آموزش در جامعه است، باید کل برنامههای آموزشی و تربیتی خود را در جهت تفکرمحوری و اندیشهمداری با تأکید بر خلاقیت هدایت کند.
پیشنهادها
- باتوجه به اینکه تحقق اهداف والای تربیتی در هر نظام تربیتی مستلزم پرورش ذهنهای خلاق، متفکر و آموزش شیوههای صحیح استدلال است و از آنجا که هدف اصلی برنامه چهارم توسعه کشور، توسعه با محور دانایی است، لذا پیشنهاد میشود جهت گام نهادن هرچه مؤثرتر در این زمینه، با محور قراردادن شیوههای آموزش تفکر خلاق پیامبر(ص)، در تمامی مقاطع آموزشی به خصوص نظام آموزش عالی، اصلاحات اساسی صورت گیرد.
- روشهای آموزشی تفکر خلاق پیامبر(ص) باید به مثابه یک بخش مهم در دروس دورههای تربیت معلم وجود داشته، جدی تلقی شود. همچنین آموزش مهارت تفکر میتواند به عنوان درسی مجزا درمیان دروس دانشگاه ارائه گردد.
- باید نگاه دقیق، اصولی، آگاهانه و علمی به بحث تفکر و روشهای خلاق و تفکر محور پیامبر(ص) در سیره نبوی(ص) داشت. لذا ضروری است که در نظام آموزش عالی و روشهای طراحی آموزشی، طراحی برنامه درسی و کتب درسی، تفکر خلاق به عنوان محور اصلی به رسمیت شناخته شده، تدوین و ترویج شود.
- اگر نگاهی اجمالی به نظام آموزشی خود داشته باشیم، مشاهده میکنیم که دانشگاههای ما با آنچه از آنها انتظار میرود فاصله زیادی دارند. لذا بازنگری در برنامهها و به خصوص راهبردهای آموزشی تدریس برای به کارگیری راهبردهای آموزشی مبتنی بر مشکلگشایی خلاق و روشهای نوین تدریس، از اهم مسائل جامعه امروز ما است.
علاوه بر تغییرات اساسی در برنامه و روش تدریس پیشنهاد میشود با بهرهگیری از مؤلفههای مناسب، کلاسهای درس دانشگاه را با کمی تلاش متحول کرد. بعضی از این موارد عبارتند از:
- شروع درس با سؤالی ترغیب کننده برای ورود به بحث؛
- توجه به ابتکار و نوآوری و خلق ایدههای تازه؛
- طرح سؤالات بحث برانگیز و واگرا؛
- ایجاد پیچیدگی و ابهام در مسائل برای دانشجو؛
- ایجاد روح تحقیق و جستجو؛
- آموزش مبتنی بر فعالیت دانشجو؛
- توجه به مسائل از چشماندازهای متعدد و متفاوت؛
- اصالت دادن به فرایند و چگونگی یادگیری؛
- توجه به یافتهها و پدیدههای جدید علمی؛
- توجه به تجارب دانشجویان در مباحث آموزشی؛
- ایجاد انگیزه درونی برای یادگیری؛
- استقبال از سؤالات دانشجو؛
- اصالت به نحوه تفکر و استدلال دانشجو؛
- بهرهگیری کامل از بحث و گفتگو؛
- تبیین ارتباط مسائل آموزشی با مسائل واقعی زندگی؛
- بهرهگیری از منابع متعدد آموزشی.
منابع
- قرآن کریم
- آمدی، عبدالواحد التمیمی(۱۴۰۵ق)؛ غررالحکم و دررالکلم، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات.
- ابن شعبه حرانی، ابومحمد الحسن بن علی بن الحسین(۱۳۹۴ق)؛ تحف العقول عن آل الرسول(ص)، قم، داراحیاء مکتنه بصیرتی.
- ابن منظور، جمالالدین محمدبن مکرم(۱۴۰۸ق)؛ لسان العرب، بیروت، دار احیاءالتراث العربی.
- اصبهانی، ابونعیم(۱۴۰۶ق)؛ حلیهالاولیاء و طبقات الافیاء، بیروت، دارالفکر.
- اورلیج،دونالد(۱۳۷۹)؛ راهبردهای تدریس، ترجمه سیامک رضا مهجور، شیراز، ساسان.
- بخاری الجعفی، ابوعبدالله محمدبن اسماعیل(۱۴۰۷ق)؛ صحیح بخاری، شرح و تحقیق قاسم الشماعی الرفاعی، بیروت، دارالقلم.
- حر عاملی، محمدبن حسین(۱۳۷۶ق)؛ وسائلالشیعه، تهران، انتشارات اسلامیه.
- حسینی، افضلالسادات(۱۳۸۳)؛ ماهیت خلاقیت و شیوههای پرورش آن، تهران، قدس، چ سوم.
- دلشاد تهرانی، مصطفی(۱۳۷۲)؛ سیره نبوی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
- سنتروک، جان دبلیو(۱۳۸۵)؛ روانشناسی تربیتی، ترجمه دکتر مرتضی امیدیان، یزد، دانشگاه یزد.
- صدوق، ابوجعفر محمدبن علی بن حسین بن بابویه القمی(۱۳۸۵ق)؛ علل الشرایع، بیروت، دار احیاء تراث العربی.
- صفار، سالم(۱۳۸۵)، سیره پیامبر(ص) در رهبری و انسان سازی، ترجمه غلامحسین انصاری، تهران، چاپ و نشر بینالملل.
- طباطبایی، سید محمد حسین(۱۳۹۳ق)؛ المیزان فی تفسیرالقرآن، قم، دارالکتاب اسلامی.
- غزالی، ابوحامد(بی تا)؛ احیاء علوم الدین، بیروت، دارالقلم.
- فیشر، رابرت(۱۳۸۵الف)؛ آموزش تفکر به کودکان، ترجمه مسعود صفایی مقدم و افسانه نجاریان، تهران، نشر رسش.
- فیشر، رابرت(۱۳۸۵ب)؛ آموزش و تفکر، ترجمه فروغ کیانیان، تهران، نشر رسش.
- قمی، عباس(۱۴۰۴ق)؛ کحل البصر فی سیره السیدالبشر، قم، انتشارات رسول مصطفی(ص).
- قمی، عباس(۱۴۰۸ق)؛ قصارالجمل، قم، انتشارات رسول مصطفی(ص).
- کلینی، ابو جعفر محمدبن یعقوب(۱۳۸۸ق)؛ الکافی، تصحیح و تعلیقات علی اکبر غفاری، تهران، دارالمکتب الاسلامیه.
- مبارک فوری، صفی الرحمن(۱۳۷۰)؛ باده ناب در سیره پیامبر خاتم، ترجمه محمد بهاءالدین حسینی، سنندج، انتشارات کردستان.
- المجلسی، محمد باقر(۱۴۰۳ق)؛ بحارالانوارالجامعه لعلوم الائمه الاطهار، الطبعهالثلاثه، بیروت، دارالتراث العربی.
- محمدی ریشهریم محمد(۱۳۷۶)؛ العلم والحکمه فیالکتاب والسنه، قم، دارالحدیث.
- میلر، دبلیو(۱۳۸۰)؛ راهنمای تدریس در دانشگاهها، ترجمه ویدا میری، تهران، سمت.
- نور سوید، محمد(۱۳۷۸)؛ تربیت فرزندان از دیدگاه پیامبر(ص)، ترجمه محمد صالح سعیدی، سنندج، انتشارات سنندج.
- نوری طبرسی، میرزا حسین(۱۴۰۹ق)؛ مسترک الوسائل و مستنبط المسائل، بیروت، موسسه آل بیت احیاءالتراث.
- هیکل، محمدحسین(۱۳۷۶)؛ زندگانی حضرت محمد(ص)، ترجمه ابوالقاسم پاینده، سنندج، چاپخانه علی اکبر علمی.
- Amabile Teresa M (1983). The social psychologi of creativity spring Verlag, New York.
- Amabile Teresa M(1989). Personality processes and individual differences, journal of personality and socials psychology vo145, No2PP 8-24
- . Burns, Marilyn (1985). The Role of Questioning Arithmetic Teacher. Psychology vol3. No2.P 59-62.
- Ciskszentinihalyi (1999). Acreativedialog, psychology, vol.
۳۲, No.4, P.59-62. 32. Dewey, John (1933). How we Think, Helth & Company.
- Guilford, J. P; (1964). Basic Problem In Teaching For Creativity, University Of Southern California 43
- Harrington, David, M (1990). The Ecology of Human Creativity, A. Psychological. Psychological Perspectives Cambridge University Press.
- Hicks, Michael J (1991). Problem Solving in Business and Management. London, Chapman and Hall.
- Runco, M.A & Chand, I (1995). Cognition and creativity. Educational psychology review,vol 18, No 7, p243- 267.
- Stein, Morris (1962). Creativity as an inter – personal process in parnes, Sidney. J, source book creative thinking, Charles, Scribner, New York 38. Strenberg, Robert. J (1989). A Three fact model of creativity in Sternberg R. J;The Nature of Creativity Centum pirare.
- Torrance, E.P (1998). An Interview with E. paul Torrance: About Creativity. Educational psychology Review, vol10 No 3, p441-452.