اصول تربیت کودک در سیره و گفتار پیامبر اعظم(ص) 

اصول تربیت کودک در سیره و گفتار پیامبر اعظم(ص) 

نویسنده : سید علی اکبر حسینی

منبع: دانش‌نامه پژوهه

(۱)

واژه تربیت، مصدر باب تفعیل از ماده «ربی یربو» به معنای رشد بوده و در کتب لغت به معنای رشد دادن استعمال شده است؛۱ و در اصطلاح فراهم آوردن زمینه برای پرورش استعدادهای درونی هر موجود و به ظهور و فعلیت رسانیدن امکانات بالقوه موجود در درون او را تربیت گفته‌اند.۲

در منابع اسلامی رهنمودهای گسترده‌ای از سوی پیامبراکرم(ص) در باب اصول و مبانی تربیت کودکان در ابعاد مختلف جسمانی و روحانی بیان شده ‌است. در خصوص مراحل تربیت و ویژگی‌های هریک، از ازدواج و آداب آن و توصیه‌های دوران بارداری و شیرخوارگی گرفته تا محبت وعدالت‌ورزی نسبت به کودکان و رعایت موازین دیگر پرورشی که هریک فصلی از تربیت اسلامی را تشکیل می‌دهند، روایات بسیاری از وجود شریف نبی‌اکرم(ص) نقل شده‌است. در اینجا برآنیم که به پاره‌ای از این روایات اشاره کرده سیره آن بزرگوار(ص) را در این باره برشماریم:

ادوار تربیت کودک از نظر پیامبراکرم(ص)

از نظر رسول‌خدا(ص) دوره تربیت کودک به دو دوره پیش از تولد و پس از تولد تقسیم می‌شود دوره پیش از تولد که دربردارنده دوره‌های انتخاب همسر و آداب زناشویی و مراقبت‌های ایام بارداری می‌شود مقدمه و زمینه‌ساز و اساس تربیت کودک در بعد تولد است از این‌رو مورد تأکید و توصیه فراوان آن حضرت قرار گرفته، مسلمانان و علی‌الخصوص جوانان به این امر بسیار مورد سفارش قرار گرفته‌اند.۳

قبل از تولد

امروزه از لحاظ علمی نقش پدر و مادر در انتقال صفات ظاهری و باطنی که از آن به عنوان «عامل وراثت» در تربیت کودک نام می‌برند، بر کسی پوشیده نیست از آنجا که فرزندی که در وجود مادر شکل می‌گیرد از صفات ظاهری و معنوی پدر و مادرش بهره می‌برد و پدران و به خصوص مادران اصل و ریشه کودکان به شمار می‌آید. انتخاب همسرانی مناسب و شایسته می‌تواند گامی اساسی در تربیت فرزندانی صالح و سالم در آینده به حساب آید از این‌رو پیامبر(ص) ضمن تشویق جوانان به ازدواج، بدان‌ها توصیه می‌کنند که در انتخاب همسر بیشتر دقت کنند تا فرزندانی صالح و شایسته به ثمر برسانند. در حدیثی از رسول‌‌خدا(ص) روایت شده که فرمودند: «بنگر که فرزندت را در کدام رحم قرار می‌دهی؛ چرا که [اصل و]ریشه تأثیرگذار است».۴ و در حدیثی دیگر از ایشان آمده: «برای نطفه‌های خود بهترین رحم‌ها را برگزینید؛ چرا که زنان فرزندانی همانند برادران و خواهران خود به دنیا می‌آورند».۵ ایشان جوانان را از ازدواج در خانواده‌های پست نهی کردند و فرمودند: «ایاک و خضراء الدمن. قیل: یا رسول‌الله(ص) و ما خضراء‌الدمن؟ قال: المرءه الحسناء فی منبت السوء؛۶ بر حذر باشید از آن گلی که در مزبله روئیده گفتند: یا رسول‌الله گلی که در مزبله روییده چه گلی است؟ فرمود: زن با جمال که در خانواده‌ای پست بزرگ شده است».

غذای حلال

رسول‌خدا(ص) لقمه حلال را نیز از عوامل بسیار مهم در شکل‌گیری شخصیت آینده کودک برشمرده‌اند، گرچه رعایت حلال و حرام الهی در تمام ادوار زندگی فرد لازم است؛ اما توجه به حلال و حرام در قبل و بعد از ایام بارداری از اهمیت بسیار بیشتری در شکل‌پذیری شخصیت آینده کودکان برخوردار بوده از این‌رو مورد تأکید بیشتری قرار گرفته است. رسول‌خدا(ص) در این باره می‌فرمودند: «و لا یدخل الجنه من نبت لحمه من السحت النار اولی له؛۷ داخل بهشت نمی‌شود کسی که گوشت و پوستش از مال حرام روییده باشد چنین کسی به آتش دوزخ[شقاوت] شایسته‌تر است[تا سعادت]». و در حدیثی دیگر آمده که ایشان به عبدالله بن مسعود می‌فرمایند: «ای پسر مسعود حرام مخور، حرام نپوش، از [راه] حرام [زن] مگیر و نافرمانی خدا مکن؛ چرا که خداوند به ابلیس می‌فرماید: با بانگ خویش هرکه را می‌توانی از جای برکن[هرچه عِده و عُده داری جمع کن] و با سوارگان و پیادگانت بر آنان[حرام‌خواران] بتاز و در اموال و فرزندان آنان شریک شو و به آنان وعده بده و [البته] شیطان جز فریب وعده‌شان نمی‌دهد».۸

رعایت آداب زناشویی

سپس رسول خدا(ص) بر نقش رعایت آداب زناشویی به عنوان عوامل مؤثر در سلامت روحی و جسمی کودکان و عاملی در تربیت‌پذیری آنها در آینده اشاره کرده بر لزوم رعایت آن تأکید می‌ورزیدند. ایشان به نقش حالت‌ها و زمان‌ها در بسته شدن نطفه‌ها اشاره کرده زوج‌ها را به رعایت آن توصیه می‌فرمودند. منابع روایی معتبر شیعه و سنی روایات بسیاری را در این باب از رسول‌خدا(ص) نقل کرده‌اند.

مراقبت‌های ایام بارداری

دوران حمل از سرنوشت‌سازترین و حساس‌ترین دوران زندگی کودک است؛ در این دوره شالوده سعادت و شقاوت شخص در شکم مادر پی ریخته می‌شود، چنانچه در حدیثی از رسول‌خدا(ص) آمده که «السعید مَن سعدفی بطن امه و الشقی مَن شقی فی بطن امه؛۹ فرد خوشبخت در شکم مادرش خوشبخت شده و بدبخت در شکم مادرش بدبخت شده است». از این‌رو والدین بخصوص مادران، به توجه و مراقبت بیشتر در این دوره و دوری از گناهان توصیه شده‌اند.

اهمیت تغذیه در تربیت کودک

با توجه به اهمیت تغذیه در این دوره حضرت سفارشاتی را به مادران جوان کرده، دادن غذاهایی مثل کندر۱۰ و به۱۱ و خرما۱۲ و… را در شکل‌گیری برخی خلقیات و روحیات و برآمدن برخی صفات شایسته در کودک مؤثر بیان کردند و به آن توصیه می‌فرمودند.

مراحل تربیت کودک بعد از تولد

در خصوص مراحل تربیت و ویژگی‌های هر یک روایت متعددی از رسول‌خدا(ص) به دست ما رسیده‌است. رسول‌خدا(ص) مراحل تربیت کودک را به سه دوره هفت ساله تقسیم کرده فرمودند: «الولد سیّد سبع سنین و عبد سبع سنین و وزیر سبع سنین؛۱۳ هفت سال اول دوران آقایی کودک است، هفت سال دوم دوران اطاعت[از مربیان] است و هفت سال سوم دوران وزارت و همکاری است.۱۳ از نظر رسول‌خدا(ص) هفت سال اول زندگی فرزند، دوران سیادت و سروری کودک است بدین معنا که کودک در هفت سال آغازین زندگی باید در خانواده آقایی و فرماندهی کند، از این‌رو هر چه می‌خواهد در صورتی که برای او زیانبار نباشد و در توان پدر و مادر باشد، حتی‌المقدور باید تأمین گردد. این دوره که دوره خودمداری است، دورانی است که کودک باید آزاد باشد و مسئولیتی متوجه او نشود، از این رو در روایات آمده‌ است که هفت سال اول، کودک را برای بازی رها سازید.۱۴ از نظر ایشان(ص) هفت سال دوم زندگی فرزند، دوره اطاعت و فرمانبرداری است. حالت عبودیت و بندگی کودک نسبت به پدر و مادر نتیجه همان اعتمادی است که در هفت سال آغاز زندگی نسبت به آنها پیدا کرده‌است. پیدایش این حالت در کودک با عنایت به این که این ایام دوران تعلیم و تربیت اوست فوق‌العاده برای سازندگی او اهمیت دارد.

پس از سپری شدن هفت سال دوم زندگی کودک، دوران وزارت او در خانواده فرا می‌رسد. این مرحله، مرحله شکوفایی فکری و خود مدیری است که در این مرحله عواملی چون مشورت و تبادل افکار می‌تواند در رشد عقلی جوان نقش مؤثری ایفا کند. این دوره ایجاب می‌کند که او همانند وزیر خانواده مورد مشورت قرار گیرد و کارهایی که از او برمی‌آید به وی واگذار گردد تا مسئولیت‌پذیر شود و بدین‌سان مسئولیت خانواده در تعلیم و تربیت کودک به پایان می‌رسد.

اصل تکریم شخصیت کودک

از نظر رسول‌خدا(ص) کودک چون کودک است، نباید تحقیر شود و احساس بی‌ارزشی و یا کم‌ارزشی کند؛ هر‌چند کودک بیشتر محتاج محبت است؛ ولی این بدان معنی نیست که شخصیت کودک نباید محترم شمرده شود کودکی که با ارزش قلمداد می‌شود و شخصیت او محترم شمرده می‌شود به احساس خود ارزشمندی دست می‌یابد و کسی که برای خود ارزش قائل باشد خود را به زشتی‌ها آلوده نمی‌سازد؛ چرا که «من کرمت علیه نفسه لم‌یهنها بالمعصیه؛۱۵ کسی که برای خودش ارزش قائل است خود را به واسطه گناه خوار نمی‌سازد».۱۵ کرامت نفس محور و اساس اخلاق و تربیت اسلامی است و مهم‌ترین راه آن تکریم انسان در دوران کودکی است. یکی از مهم‌ترین نکات تربیتی که در تکریم شخصیت کودک باید مورد توجه قرار گیرد، جدی گرفتن احساسات کودک در هفت سال نخست زندگی است.

سیره نبی‌اکرم(ص) در تکریم و محبت به کودکان

محبت از دیگر اصول تربیت کودک از دیدگاه پیامبراکرم(ص) است، در سیره نبوی(ص) محبت به شدت مورد توجه و تأکید قرار گرفته و از دریغ ورزیدن محبت نسبت به کودکان به شدت نکوهش شده‌است؛ اما در عین حال از افراط در محبت نیز نهی شده‌است.

ایشان مسلمانان را به دوست داشتن و محبت به کودکان تشویق می‌کردند و می‌فرمودند: «اگر کسی کودک گریانش را خشنود کند تا آرام گیرد خداوند عزوجل آن قدر از نعمت‌های بهشت به او عطا می‌کند تا خشنود شود».۱۶ و در حدیثی دیگر فرمودند: «کسی که دختر بچه خود را شادمان کند مانند کسی است که بنده‌ای از فرزندان اسماعیل ذبیح(ع) را آزاد کرده باشد و آن کس که پسر بچه خود را مسرور سازد و دیده او را روشن کند مانند کسی است که چشمش از خوف خداوند اشک فرو ریزد».۱۷

رسول‌خدا(ص) خود نیز پیوسته کودکان را مورد تفقّد و محبت خویش قرار می‌دادند و در این محبت الگویی شایسته برای دیگر مسلمانان بودند نقل است که «مردم کودکان خود را جهت دعا و نام‌گذاری نزد رسول‌خدا(ص) می‌آوردند، گاه پیش می‌آمد که کودکی را نزد پیامبرخدا(ص) می‌آوردند حضرت طفل را می‌گرفت و برای گرامی داشتن خانواده‌اش او را بر دامان خویش می‌نشاند، بسیار اتفاق می‌افتاد که آن طفل بر روی دامان پیامبر(ص) ادرار می‌کرد و در این هنگام صدای فریاد مردم بلند می‌شد. پیامبر(ص) می‌فرمود: «ادرار او را قطع نکنید» پس اجازه می‌داد که ادرار طفل تمام شود بعد برای او دعا می‌کرد یا آن که نامی برای اوبرمی‌گزید».۱۸ می‌فرمود: «اکرموا اولادکم و احسنوا ادبهم یغفرلکم؛۱۹ کودکانتان را تکریم کنید و آنان را خوب تربیت کنید تا خدا شما را ببخشد».

گفته شده «کان رسول‌الله(ص) من أفکه الناس مع الصبی؛۲۰ رسول‌خدا(ص) شوخ طبع‌ترین و بذله‌گوترین مردم با کودکان بودند». ایشان هرگاه بر کودکان می‌گذشتند به آنان سلام می‌کردند۲۱ و این کار را یکی از پنج عملی عنوان می‌کردند که تا هنگام مرگ آن را ترک نمی‌کنند تا پس از ایشان سنت گردد.۲۲

رسول‌خدا(ص) هرگاه از سفر برمی‌گشت، نخست با کودکان خانواده‌اش دیدار می‌کردند.۲۳ رفتار خوب و صمیمانه ایشان با کودکان به قدری کودکان مدینه را مجذوب و شیفته‌شان کرده بود که هنگامی که حضرت از سفری برمی‌گشت به شدت از سوی کودکان مورد استقبال قرار می‌گرفت.۲۴  کودکان گرد ایشان را می‌گرفتند، رسول‌خدا(ص) به خاطر آنان می‌ایستاد و سپس از آنان می‌خواست که بالا بیایند برخی از آنان از جلو و از پشت ایشان بالا می‌رفتند، پیامبر(ص) از همراهان خود نیز می‌خواستند که کودکان دیگر را حمل کنند؛ چه‌بسا پس از این ماجرا کودکان افتخار می‌کردند و به هم می‌گفتند، پیامبرخدا(ص) مرا در آغوش خود گرفت و تو را بر پشت خود سوار کرد، برخی هم می‌گفتند که رسول‌خدا(ص) از همراهان خود خواست که تو را به پشت خود سوار کند.۲۵

نقل است که روزی پیامبر‌خدا(ص) با یارانش نشسته بودند که حسن(ع) و حسین(ع) در حالی که خردسال بودند، به سوی ایشان رفته و از سر و دوش ایشان بالا می‌رفتند، رسول‌خدا(ص) گاهی سرشان را برای آنان پایین می‌آورد و گاهی آنان را می‌گرفت و می‌بوسید در این حال یکی از هم‌نشینان ایشان که با شگفتی به این رفتار نگاه می‌کرد به رسول‌خدا(ص) گفت: «ای پیامبرخدا(ص) به یاد ندارم، هیچ گاه فرزندی را گرفته و بوسیده باشم». پیامبرخدا(ص) چنان از گفته آن مرد برآشفت که رنگش برگشت، پس به آن مرد فرمود: «اگر خداوند مهربانی را از قلب تو گرفته من با تو چه کنم؟ کسی که به کودکان ما مهر نورزد و بزرگان ما را گرامی ندارد از ما نیست».۲۶ شبیه این ماجرا روایتی است که در آن بیان شده اقرع بن حابس در محضر پیامبر(ص) بود که دید حضرت فرزندش حسین(ع) را می‌بوسید. عرض کرد: «من ده فرزند دارم و تاکنون حتی یکی از آنان را نبوسیده‌ام» پیامبر(ص) فرمود: «کسی که رحم نکند مورد رحمت قرار نمی‌گیرد».۲۷

از امام صادق(ع) نیز روایت شده که فرمود: «مردی خدمت حضرت رسول(ص) رسید و گفت: هرگز کودکی را نبوسیده‌ام؛ وقتی آن مرد باز گشت پیامبرخدا(ص) فرمود: این کسی است که در نظر من از اهل آتش است».۲۸

منابع:

  1. ابن‌منظور؛ لسان العرب، بیروت، دارصادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴،ج۱، ص۴۰۱.
  2. محمد حسن رحیمیان و محمد تقی رهبر؛ اخلاق و تربیت اسلامی، تهران، انتشارات سمت، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۵، ص۶.
  3. برداشتی از کلیه احادیث درباره تربیت کودک مانند جلد۲۱ وسائل الشیعه و جلد۱۰۱ بحارالانوار و….
  4. المتقی الهندی؛ کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تحقیق شیخ بکری حیانی، تصحیح شیخ صفوه السقا، بیروت، مؤسسه الرساله، ۱۹۸۹،ج۱۵، ص۸۵۵ و ابن سلامه؛ مسند شهاب، تحقیق حمدی عبدالحمید السفی، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ دوم،ج۱، ص۳۷۰.
  5. ابن ابی جمهور؛ عوالی اللئالی، قم، انتشارات سید الشهداء(ع)، ۱۴۰۵،ج۱، ص۲۵۹.
  6. کلینی؛ اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش،ج۵، ص۳۳۲ و شیخ صدوق؛ من لا یحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، ج۳، ص۳۹۱ و….
  7. ورام بن ابی فراس؛ مجموعه ورام، قم، مکتبه الفقیه،ج۱، ص۶۱ و احمد بن حنبل؛ مسند، بیروت، دار صادر،ج۳، ص۳۹۹.
  8. طبرسی، حسن بن فضل؛ مکارم الاخلاق، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲، ص۴۵۳.
  9. اصول کافی، پیشین،ج۸، ص۸۱ و من لایحضره الفقیه، پیشین،ج۴، ص۴۰۲ و شیخ صدوق؛ امالی، قم، کتابخانه اسلامیه، ۱۳۶۳ش، ص۴۸۷ و و طبرانی؛ معجم الاوسط، تحقیق قسم التحقیق بدار الحرمین، دارالحرمین للطباعه و النشر، ۱۹۹۵،ج۳، ص۱۰۷.
  10. اصول‌کافی، پیشین، ج۶، ص۲۳ و شیخ طوسی؛ التهذیب، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۷، ص۴۴۰.
  11. راوندی، قطب الدین؛ الدعوات، قم، مدرسه امام مهدی(عج)، ۱۴۰۷، ص۱۵۱ و محدث نوری؛ مستدرک الوسائل، قم، آل البیت، ۱۴۰۸، ج۱۵، ص۱۳۵.
  12. اصول کافی، پیشین،ج۶، ص۲۲ و التهذیب، پیشین،ج۷، ص۴۴۰.
  13. عاملی، شیخ‌حر؛ وسائل الشیعه، تحقیق عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، دار التراث العربی،ج۲۱، ص۴۷۶ و معجم الاوسط، پیشین،ج۶، ص۱۷۰ و مکارم الاخلاق، پیشین، ص۲۲۲.
  14. وسائل الشیعه، پیشین، ص۴۷۳-۴۷۵ و مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار، تهران، انتشارات اسلامیه، ج۱۰۱، ص۹۵.
  15. مستدرک الوسائل، پیشین،ج۱۱، ص۳۳۹.
  16. ری‌شهری، محمد؛ حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۳۸۶، ج۷، ص۲۹۷.
  17. امالی صدوق، پیشین، ص۵۷۷ و مکارم الاخلاق، پیشین، ص۲۲۱.
  18. مکارم الاخلاق، پیشین، ص۲۵.
  19. مسند ابن‌ماجه، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، دار الفکر، ج۲، ص۱۲۱۱ و مسند شهاب، پیشین، ج۱، ص۳۷۹.
  20. بیهقی، ابوبکر؛ دلائل النبوه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۵، ج۱، ص۳۳۱.
  21. دلائل النبوه، پیشین، ص۳۳۰ و سیوطی، جلال الدین؛ الجامع الصغیر، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱، ج۲، ص۳۹۵.
  22. شیخ صدوق؛ علل الشرایع، قم، انتشارات مکتبه الداوری،ج۱، ص۱۳۰ و امالی صدوق، پیشین، ص۷۱ و شیخ صدوق؛ الخصال، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۳،ص۲۷۱.
  23. صحیح مسلم، بیروت، دار الفکر،ج۷، ص۱۳۲ و بیهقی؛ السنن الکبری، دار الفکر،ج۵، ص۳۶۰.
  24. مسند حنبل، پیشین، ج۴، ص۵.
  25. کاشانی، ملا محسن؛ المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء، تحقیق علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ج۳، ص۳۶۷-۳۶۶ و مسند احمد بن حنبل، پیشین، ج۴، ص۵.
  26. ابن شهرآشوب؛ مناقب، قم، انتشارات علامه، ۱۳۷۹ش، ج۳، ص۳۸۳ و مسند حنبل، پیشین، ج۲، ص۱۸۵.
  27. مناقب، پیشین، ج۴، ص۲۰ و فتال نیشابوری، محمد بن حسن؛ روضه الواعظین، قم، انتشارات رضی، ج۲، ص۳۶۹.
  28. اصول کافی، پیشین، ج۶، ص۵۰ و التهذیب، پیشین، ج۸، ص۱۱۳.

 

(۲)

عدالت بین فرزندان

از جمله تأکیدات رسول‌خدا(ص) به والدین رعایت عدالت میان فرزندان بخصوص در زمان دادن هدایاست. عدالت‌ورزی نسبت به فرزندان می‌تواند آثار تربیتی بسیار مهمی را به همراه داشته باشد. نقل است که روزی پیامبر(ص) با یارانش سخن می‌گفت کودکی وارد شد و در گوشه‌ای از مسجد نزد پدرش رفت پدر دستی بر سر کودک کشید و وی را بر زانوی راست خود نشاند اندکی بعد، دختر او آمد و رفت تا این که به پدر رسید؛ آن مرد بر سر او نیز دست کشید؛ اما وی را روی زمین نشانید. پیامبر(ص) که شاهد این ماجرا بود او را خطاب قرار داده فرمودند:«چرا او را بر زانوی دیگر ننشاندی؟» آن مرد دختر خود را نیز بر زانوی دیگر نشاند آن‌گاه رسول‌خدا(ص) فرمودند: «هم‌اکنون عدالت ورزیدی».۱

هم‌چنین روایت شده که زنی به همراه دو کودکش نزد عایشه همسر رسول‌خدا(ص)رفته بود؛ عایشه به رسم مهمان‌نوازی سه خرما نزد آن زن گذاشت آن زن خرماها را گرفته به هریک از آن بچه‌ها یک خرما داد و سپس خرمای سوم را نیز نصف کرده به هر یک از آنان نیمی از آن داد. بعد از رفتن این زن،پیامبر(ص) وارد خانه شدند؛ عایشه ماجرای پیش آمده را تعریف کرد پیامبر(ص) فرمود: «چیز عجیبی نیست که خداوند بخاطر لطف این زن به فرزندانش، او را مورد رحمتش قرار دهد».۲

خشونت در تربیت کودک

پیامبر خدا(ص) مسلمانان را از خشونت در تربیت کودکان، بر حذر داشته، آن را نهی می‌فرمودند. در سیره آن بزرگوار(ص) نیز آمده که هیچ‌گاه کسی را با دست خویش نزد مگر آن هنگام که در حال جهاد در راه خدا بود.۳

از امام صادق(ع) روایت شده که رسول‌اکرم(ص) فرمودند: «خدا رحمت کند کسی را که به فرمانبری از خدا یاری کند. پرسیدند چگونه او را به فرمانبری یاری‌کند؟ فرمود آن‌چه را در توانش بوده بپذیرد و از آن‌چه در توانش نیست بگذرد و او را به آن‌چه که نمی‌تواند وا ندارد و بر او سخت نگیرد؛ چرا که میان او و ورود در قلمروی از قلمروهای کفر چیزی جز این نیست که وارد نافرمانی[والدین] و یا بریدن ارتباط خویشاوندی شود.۴

ابن حنبل نیز با سلسله سندش از عمری ابورافع بن عمرو غفاری روایت کرده که می‌گفت: «من کودک بودم که به درخت خرمای انصار سنگ می‌پراندم، پیامبر(ص) که آمد به ایشان گفتند: در این‌جا کودکی هست که به درخت خرمای ما سنگ می‌زند پس مرا نزد پیامبر(ص) بردند؛ ایشان به من فرمودند: ای پسر چرا به درخت خرما سنگ می‌اندازی؟ گفتم:سنگ می‌زنم تا از آن‌ بخورم فرمود: به درخت سنگ نینداز و هر چه پایین آن ریخت بخور، سپس دست بر سر من کشید و دعا کرد».۵

وفای به عهد

وفای به عهد نیز از جمله اموری بود که رسول‌خدا(ص) بر آن پیوسته تأکید می‌ورزیدند، بخصوص عهدی که والدین با فرزندشان بسته‌اند. هرچند خلف وعده نهی عام دارد؛ ولی درباره کودک به جهت شرایط سنی و تربیتی خاصی که دارد از اهمیت ویژه‌‌‌‌‌‌‌ای برخوردار بوده، تأثیر پایدار و عمیق بر شخصیت وی می‌گذارد به گونه‌ای که بعدها اصلاح آن غیر ممکن یا بسیار مشکل خواهد بود.

از پیامبر(ص) نقل است که فرمودند: «کودکان را دوست بدارید و با آنان مهربان باشید و هرگاه چیزی به آن‌ها وعده داده‌اید بدان وفا کنید زیرا آنان باوری جز این ندارند که شما روزی آنها را می‌دهید».۶

عبدالله بن عامر نقل کرده که «پیامبر(ص) به خانه ما آمد و من در حالی که کودکی خردسال بودم رفتم تا بازی کنم. مادرم به من گفت: عبدالله بیا چیزی به تو بدهم. پیامبر(ص) فرمود: چه می‌خواهی به او بدهی؟ گفت: می‌خواهم به او خرما بدهم. پیامبر(ص) فرمود: آگاه باش که اگر چنین نکنی برای تو دروغی نوشته می‌شود».۷

توجه به روحیات کودکان

امروزه تفاوت‌های شخصیتی و روحیات متفاوت دختران و پسران نسبت به هم بر کسی پوشیده نیست؛ دختران لطیف‌تر و از احساسات قوی‌تری نسبت به پسران برخوردارند، در حالی‌که پسران منطقی‌تر و خشن‌تر و آینده‌نگرترند.

پیامبر(ص) با توجه به این مسأله[تفاوت‌های فردی دختران و پسران نسبت به هم] نسبت به فرزندان دختر، حس محبت و دل‌سوزی بیشتری نسبت به پسران داشتند. ایشان دختران را دل‌سوز و مددکار و با برکت و اهل نظافت و پاکیزگی معرفی کرده۸ فرمودند: «هرکس دختری داشته باشد خداوند آن دختر را پوششی برایش از دوزخ قرار می‌دهد و هرکس دو دختر داشته باشد به خاطر آنان وارد بهشت می‌شود و هرکس سه دختر داشته باشد یا مانند آن خواهر داشته باشد جهاد و صدقه [استحبابی] از او برداشته می‌شود».۹

ایشان به پدران توصیه می‌کردند که در دادن اشیاء خریداری شده به فرزندان، دختران را از پسران مقدم بدارند و می‌فرمودند: «هرکس وارد بازار شود و چیزی بخرد و آن را برای خانواده‌اش ببرد مانند کسی است که صدقه‌ای را برای گروهی نیازمند می‌برد و باید پیش از پسران از دختران آغاز کند؛ چرا که هرکس دختری را شاد کند گویا برده‌ای از فرزندان اسماعیل(ع) را آزاد کرده است و هرکس چشم پسری را روشن کند گویا از ترس خداوند گریسته است و هرکس از ترس خداوند بگرید خداوند او را وارد بهشت‌های پر نعمت می‌سازد».۱۰

تربیت جنسی

غریزه جنسی کودک از ۶یا ۷ سالگی شروع به بیدار شدن می‌نماید، از این‌روی برای جلوگیری از انحرافات احتمالی و تربیت صحیح جنسی باید پیشگیری‌هایی را اعمال نمود از ویژگی‌های دیدگاه اسلام این است که علاوه بر سلامت جنسی به عفت جنسی نیز می‌اندیشید و تدابیری را برای عفت جنسی را ارایه می‌دهد.

تدابیر لازم برای عفت جنسی۱۱

  1. پنهان بودن روابط زناشویی والدین:

آگاهی فرزندان از روابط زناشویی والدین از عوامل بسیار تأثیرگذار در انحراف جنسی است. از دیدگاه احادیث این عامل تأثیر تقریباً حتمی و غیر قابل انکاری دارد و برای جلوگیری از آن دو راه‌کار اندیشیده شده‌ است: یکی اجازه خواستن کودک برای ورود به خلوت والدین و دیگری انجام گرفتن روابط زناشویی در خارج از محل حضور کودک. پیامبر(ص) فرمودند: «سوگند به کسی که جانم به دست اوست اگر کسی با همسرش درآمیزد و در اتاق کودکی بیدار باشد که آنان را ببیند و سخن گفتن و صدای نفس آنان را بشنود هرگز رستگار نمی‌شود؛ اگر پسر باشد مردی زنا کار و اگر دختر باشد زنی زناکار می‌گردد».۱۲

  1. پوشاندن عورت کودکان:

چه کودک عورت دیگران را ببینید و چه دیگران عورت وی را ببینند قبح این کار را از میان می‌برد و موجب بی‌مبالانی و بی‌پروایی می‌گردد و هرزگی را نهادینه می‌کند از این‌رو پیامبر‌اکرم(ص) آن را روا نمی‌شمردند و از آن نهی می‌‌کردند می‌فرمودند: «برای پدر و مادر روا نیست که به شرمگاه فرزند نگاه کنند و برای فرزند روا نیست که به شرمگاه پدر و مادر نگاه کنند».۱۳ روایت شده که ایشان در میان جمعی کودکی را دیدند که عورتش پیدا بود فرمود: «عورتش را بپوشانید؛ چرا که حرمت عورت کودک همانند عورت بزرگسال است…».۱۴

  1. نبوسیدن کودک توسط نامحرم:

اثر منفی بوسیده شدن کودک توسط نامحرم پوشیده نیست. ارتباط بوسه‌ای نامحرم با کودک در روح او نقش می‌بندد و در آینده روابط با نامحرم را تسهیل می‌کند و حفظ عفاف را با مشکل روبرو می‌سازد.۱۵ از این‌رو نامحرمان به نبوسیدن کودکان توصیه شده‌اند. رسول‌خدا(ص) در این باره فرمودند: «دختر چون شش ساله شد. او را نبوسید و پسر نیز چون از هفت سالگی گذشت زن او را نبوسد».۱۶

  1. دا سازی بستر کودکان:

یکی بودن بستر کودکانی که به سن تمییز رسیدند ممکن است به تحریک جنسی زود هنگام و بلوغ زودرس منجر شود. یکی از تدبیرهای دین برای جلوگیری از این آسیب جداسازی بستر کودکان از یکدیگر است. پیامبر می‌فرمودند: «هر گاه کودکانتان به هفت سالگی رسیدند بسترهایشان را جدا کنید».۱۷

توجه به بازی و سرگرمی کودکان

بازی برای کودک جدی‌ترین موضوع حیات و بستر رشد و تکامل اوست. دوران بازی کودک دوران شکوفایی استعدادهای او از طریق بازی است از این‌رو توصیه شده به کودکان خود اجازه بازی بدهید؛ چرا که «عرامه الصبی فی صغره زیاده فی عقله فی کبره؛۱۸ بازی‌گوشی کودک در کودکی مایه فزونی عقلش در بزرگ‌سالی است».۱۸

این امر حاکی از نقش اساسی بازی در رشد و تعالی شخصیتی کودک است. رسول‌خدا(ص) نیز خود به مکرر کودکان را به بازی می‌گرفتند و گاه در بازی‌هایشان مشارکت می‌کردند.۱۹

پیامبراکرم(ص) علاوه بر بازی کودکان به سرگرمی و اوقات فراغت فرزندان نیز تأکید می‌ورزیدند و می‌فرمودند: «به پسرانتان شنا و تیراندازی و به دخترانتان ریسندگی بیاموزید».۲۰

آموزش و تعلیم فرائض دینی به کودکان

از دیگر اموری که رسول‌خدا(ص) در امر تربیت کودکان بدان اشاره کرده‌اند آموزش فرائض و شعائر دینی است ایشان(ص) می‌فرمودند: «هرگاه کودکانتان زبان باز کردند کلمه لااله‌الاالله را به آنان بیاموزید و هرگاه دندان[شیری] آنها افتاد آنان را به نماز امر کنید».۲۱ وقتی از ایشان پرسیده شد کودک چه هنگام باید نماز بخواند؟ فرمودند: «هرگاه دست راستش را از دست چپش شناخت او را به نماز وا دارید».۲۲

روایت شده که ایشان به کودکانی که در کنارش بودند نگاهی کردند و فرمودند: «وای به حال فرزندان آخرالزمان از پدرانشان گفتند: یا رسول‌الله(ص) از دست پدران مشرکشان فرمودند: نه از پدران مؤمنی که فرزندان‌شان را چیزی از فرائض نمی‌آموزند و هرگاه فرزندان‌شان چیزی از فرائض و امور دینی بیاموزند از عمل به آن منع‌شان می‌کنند و برای‌شان به مقدار کمی از دنیا راضی می‌شوند پس من از آنها[آن پدران] بیزارم و آنان از من بیزارند».۲۳

منابع:

  1. ری شهری، محمد؛ حکمت نامه پیامبراعظم(ص)، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۶ش، چاپ اول،ج۷، ص۳۰۸.
  2. ذهبی؛ سیر اعلام النبلاء، تخریج شعیب الار نؤوط، تحقیق مأمون الطاغرجی، بیروت، الرساله،چاپ نهم، ۱۹۹۳،ج۴، ص۵۳۶.
  3. ترمذی، ابو عیسی؛ الشمائل المحمدیه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ص۱۹۷.
  4. کلینی؛ اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۶، ص۵۰ و التهذیب، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش،ج۸، ص۱۱۳ و شیخ صدوق؛ امالی، قم، کتابخانه اسلامیه، ۱۳۶۳ش، ص۲۸۸.
  5. ابن حنبل؛ مسند، بیروت، دارصادر،ج۵، ص۳۱ و بیهقی؛ السنن الکبری، دارالفکر،ج۱۰، ص۲.
  6. اصول کافی، پیشین،ج۶، ص۴۹ و شیخ صدوق؛ من لا یحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین،ج۳، ص۴۸۳.
  7. السنن الکبری، پیشین، ج۱۰، ص۱۹۸ و سیوطی، جلال الدین؛ الدار المنثور، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴،ج۳، ص۲۹۱.
  8. طبرسی، حسن بن فضل؛ مکارم الاخلاق، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲، ص۲۱۹ و محدث نوری؛ مستدرک الوسائل، قم، آل البیت، ۱۴۰۸،ج۱۵، ص۱۱۶.
  9. همان.
  10. امالی صدوق، پیشین، ص۲۷۷ و مکارم الاخلاق، پیشین، ص۲۲۱ و عاملی، شیخ حر؛ وسائل الشیعه، تحقیق عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، دارالتراث العربی،ج۲۱، ص۵۱۴.
  11. ری شهری و همکاران، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ۱۳۸۶، ج۷، ص۲۸۸- ۲۹۵.
  12. اصول کافی، پیشین، ج۵، ص۵۰۰ و وسائل الشیعه، پیشین،ج۲۰، ص۱۳۳.
  13. اصول کافی، پیشین،ج۵، ص۵۰۳ و وسائل الشیعه، پیشین، ج۲، ص۵۶.
  14. سیوطی، جلال الدین؛ جامع الصغیر، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱،ج۲،ص۲۰۰ و المتقی الهندی؛ کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تحقیق شیخ بکری حیانی، تصحیح شیخ صفوه السقا، بیروت، مؤسسه الرساله، ج۷، ص۳۳۰.
  15. حکمت نامه پیامبر(ص)(فارسی)، پیشین، ص۲۹۴.
  16. من لا یحضره الفقیه، پیشین، ج۳، ص۴۴۷ و مکارم الاخلاق، پیشین، ص۲۲۳.
  17. کنز العمال، پیشین،ج۱ ۶، ص۴۴۱.
  18. اصول کافی، پیشین، ج۶، ص۵۱.
  19. کنز العمال، پیشین، ج۷، ص۱۴۰ و جامع الصغیر، پیشین، ج۲، ص۳۹۶ و مستدرک الوسائل، پیشین، ج۱۴، ص۸۱ و….
  20. نهج الفصاحه، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش، ص۵۶۷.
  21. کنزالعمال، پیشین، ج۱۶، ص۴۴۰.
  22. همان.
  23. شعیری، تاج الدین؛ جامع الاخبار، قم، انتشارات رضی، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۶ و مستدرک الوسائل، پیشین،ج۱۵، ص۱۶۴.
   

 

اصول تربیت کودکسیره نبویکودک
Comments (0)
Add Comment