اشارهای به همسایه و حقوق او در گفتار نبوی
نویسنده : سید علی اکبر حسینی
منبع: پژوهشکده باقرالغلوم(علیهالسلام)
از آنجا که انسان موجودی اجتماعی است، لاجرم امر همسایه و همسایگی نیز جزئی لاینفک از زندگی او به شمار میآید. روابط فیمابین همسایگان مقررات و ضوابط خاصی را میطلبد که رعایت آن میتواند در تحکیم و استمرار هرچه بیشتر و بهتر زندگی اجتماعی، بسیار مؤثر باشد از اینرو انبیاء الهی عموما و پیامبر اسلام(ص) خصوصاً، به عنوان سفیران الهی، بر اهمیت و ضرورت رعایت حقوق همسایگی تأکید بسیار ورزیده، در زمینه معاشرت نیکو با همسایه، احادیث بسیار بیان داشتهاند.
حد همسایگی
در حدیثی از امام صادق(ع) روایت شده که رسولخدا(ص) حد همسایگی را تا چهل خانه عنوان کردهاند و فرمودند: «تا چهل خانه، خانههای پیشرو، پشتسر و سمت راست و چپ، همسایه فرد به حساب میآیند».۱
حقوق همسایگان
اهمیت همسایه و همسایهداری در آیین مقدس اسلام و لزوم انس و ألفت هرچه بیشتر میان همسایگان موجب شده است تا وظایف و حقوقی برای هریک از همسایگان در دین مترتب شود که پیامبر(ص) در ضمن حدیثی به برخی از این وظایف و حقوق اشاره داشتهاند؛ نقل است که روزی رسولخدا(ص) رو به اصحاب و یاران خود کرده فرمودند: «آیا میدانید حق همسایه چیست؟» اصحاب گفتند: «نه» پس پیامبر(ص) حقوق همسایه بر همسایه دیگر را برای یارانش چنین برشمردند:
«حق همسایه بر دیگر همسایگان آن است که اگر بیمار شد به عیادتش بروی و اگر از دنیا رفت در تشییع جنازهاش حاضر شوی و اگر از تو وام خواست به او قرض بدهی؛ در شادیهایش تهنیتش گویی و به وقت سوگ و مصیبت تسلیت و تعزیتش گویی؛ ساختمانت را از ساختمان او بلندتر نسازی که جریان باد را بر او ببندی؛۲ چون میوهای خریدی[مقداری از آن را] به او هدیه کنی و اگر هدیه نکردی مخفیانه به داخل خانه ببری و میوه را به دست فرزندت ندهی که با نشان دادن به کودک همسایه ناراحتش کند؛ با بوی غذایت همسایه خویش را آزار ندهی؛ مگر آنکه مقداری از آن غذا را برای او هم بفرستی».۳
پیامبراکرم(ص) همسایگان را به واسطه میزان حقی که بر یکدیگر دارند به سه گروه تقسیم کردند: «همسایهای که تنها یک حق دارد و حق او از همه همسایگان کمتر است و همسایهای که دو حق دارد و همسایهای که سه حق دارد.
همسایهای که دارای یک حق است همسایه مشرک غیر خویشاوند است او تنها حق همسایگی دارد. همسایهای که دارای دو حق است همسایه مسلمان است که هم حق مسلمانی بر همسایه دارد و هم حق همسایگی. همسایهای که دارای سه حق است همسایه خویشاوند مسلمان است که هم حق مسلمانی بر همسایهاش دارد و هم حق همسایگی و هم حق خویشاوندی».۴
وظایف همسایگان
رسولخدا(ص) همواره انجام وظایف همسایگی را به مسلمانان گوشزد کرده، آنان را به حسن همجواری و ملایمت و ملاطفت با همسایگان فرا میخواندند۵ و از بدی در حق همسایگان باز میداشتند؛ توصیههای مکرر جبرئیل به رسولخدا(ص)۶ درباره توجه و رعایت هرچه بیشتر حقوق همسایگی، خود، بیانگر توجه و التفات خاص خداوند به امر همسایگی بوده، موجبات تأکید بیشتر نبیاکرم(ص) را در این باب فراهم آورده بود تا حدی که امیرالمؤمنین علی(ع) در وصایای خود به توصیههای فراوان و مؤکد رسولخدا(ص) در رعایت حقوق همسایگان اشاره کرده، متذکر شدهاند که: «ما زالَ یُوصی بِهِمْ حتّى ظَنَنّا أنَّهُ سَیُوَرِّثُهُم؛۷ آن قدر پیامبر(ص) درباره همسایگان به ما سفارش کرد که ما گمان کردیم شاید دستور دهند که همسایگان از یکدیگر ارث ببرند.
اهمیت همسایه نزد رسولخدا(ص) به حدی بود که ایشان(ص) در بدو ورود به مدینه در پیماننامه معروفی که با ساکنین مدینه به امضاء رسانده بودند، در یکی از بندهای این قراردادنامه به اهمیت همسایه در اسلام اشاره کرده چنین متذکر شدهاند: «همسایه هرکس، مانند خود اوست زیان و بدی نباید به او برسد».۸ توصیهها و سفارشات پیامبرخدا(ص) به مسلمانان در رعایت حقوق و وظایف همسایگی، مختص به همسایه مسلمانشان نبود، بلکه همسایه غیر مسلمانشان را نیز شامل میشد؛ چنانکه در سفارشات رسولخدا(ص) به علی(ع) آمده: «یَا عَلِیُّ أَکْرِمِ اَلْجَارَ وَ لَوْ کَانَ کَافِراً».۹
از رسولخدا(ص) نقل است که فرمودند: «کسی که به خدا و روز جزا ایمان دارد باید به همسایگان احترام بگذارد»؛۱۰ ایشان بهترین یاران و بندگان در نزد خداوند متعال را کسانی معرفی کردند که نسبت به همسایگانشان بهترین باشند.۱۱ از اینرو به یار دیرین و صحابی ارزشمند خود ابوذر توصیه میفرمودند که «ای ابوذر چون خورشتی بپزی در آبش بیفزای و ملازم همسایگانت باش».۱۲
ایشان حرمت همسایه را بر همسایه مانند حرمت مادر بر فرزندش عنوان کردند۱۳ و برای همسایه حق شفعه قائل شده۱۴ همسایه را در خرید خانه همسایه بر دیگر مردم مقدم دانستند.۱۵ توصیههای ایشان درباره همسایه تا بدانجا بود که فرمود: «هرکه در دفاع از همسایه به ستم کشته شود شهید است».۱۶
عدم تأمین نیاز همسایه
پیامبراکرم(ص) پیوسته از مسلمانان میخواستند از اوضاع و احوال همسایگان خود غفلت نورزند و نسبت به آنان بیتفاوت نباشند و در برآوردن حاجاتشان حتی الامکان دریغ نورزند. ایشان(ص) میفرمودند: «هرکس کالایی را از همسایه خود دریغ کند خداوند در روز رستاخیز خیر خود را از او دریغ خواهد کرد و او را به خودش وا خواهد گذاشت، چه بد وضعی دارد کسی که خداوند او را به حال خودش وا گذارد».۱۷
روایت شده که مردی از رسولخدا(ص) پرسید: «ای رسولخدا(ص) آیا جز زکات در مال و دارایی، حقی منظور شده است» فرمود: «بله؛ به خویشانی که از تو بریدند نیکوییکردن و به همسایه رسیدگی نمودن».۱۸ همچنین فرمودند: «لَیْسَ اَلْمُؤْمِنَ اَلَّذِی یَشْبَعُ وَ جَارُهُ جَائِعٌ إِلَى جَنْبِهِ؛۱۹ ایمان ندارد آنکه شب با شکم سیر بخوابد و همسایه مسلمانش گرسنه باشد.۱۹ و در حدیثی دیگر از ایشان نقل شده که «به من ایمان نیاورده آنکه همسایهاش برهنه باشد».۲۰
اول همسایه بعد خرید خانه
رسولخدا(ص) از همسایه خوب بعنوان نعمتی ارزشمند یاد کرده داشتن همسایه خوب را از سعادتهای فرد مسلمان در دنیا بر شمردند.۲۱
نظر به اهمیت همسایه در مناسبات فیمابین همسایگی، رسولخدا(ص) به مسلمانان سفارش میکردند که قبل از خرید خانه، پیش از هرچیز در پی همسایه باشند.۲۲ از امیرالمؤمنین علی(ع) روایت شده که روزی مردی خدمت پیامبرخدا(ص) آمد و عرض کرد: «یا رسولالله! میخواهم خانهای خریداری کنم به نظر شما در کدام منطقه خانه بخرم؟ رسولخدا(ص) فرمودند: قبل از هر چیز همسایه خوب پیدا کن سپس خانه بخر».۲۳
نهی از همسایه آزاری
پیامبر(ص) مسلمانان را از آزار و اذیت همسایگان بر حذر داشته همسایه آزاری نکردن را یکی از بیست خصلتی برشمردند که اگر در مؤمن باشد ایمانش کامل است.۲۴ ایشان همسایه آزاری را یکی از دو امری برشمردهاند که باعث میشود خداوند به سبب آن در روز قیامت به نظر رحمت به او ننگرد.۲۵
رسولخدا(ص) همواره از همسایه بد به خدا پناه میبردند، «همسایهای که چشمانش تو را ببیند و قلبش مراقب توست اگر تو را در خوشی ببیند ناراحت شود و اگر تو را در سختی ببیند خوشحال و شادمان گردد همسایه بدی را که اگر نیکی ببیند پنهانش کند و اگر بدی ببیند آشکارش سازد».۲۶ ایشان همسایه بد را یکی از چهار چیز کمرشکن معرفی کرده از آن به خدا پناه بردند.۲۷
میفرمودند: «آنکه همسایه از شر و بدی او در امان نباشد و حقش را ضایع کند، خداوند استشمام بوی بهشت را بر او حرام میکند».۲۸ پیامبرخدا(ص) چنین همسایهای را مورد نفرین قرار دادند۲۹ و فرمودند: «لَیسَ المؤمِنُ الًذییَأمَنُ جارَه بِوائِقَهَ؛۳۰ ایمان ندارد آن کس که همسایه از شرش در امان نیست».
نقل است مردی انصاری خانه جدیدی در یکی از محلههای مدینه خریداری کرده بود و به آنجا منتقل شده بود؛ بعد از گذشت مدتی، متوجه شده بود که همسایه بدی نصیب او شده است به همین خاطر خدمت پیامبر اکرم(ص) آمد و عرض کرد: «یا رسولالله! من در فلان محله در میان افراد فلان قبیله خانهای خریدهام و اینک به آنجا منتقل شدهام؛ اما بعد از گذشت مدتی متأسفانه متوجه شدهام که نزدیکترین همسایه من شخصی است که نه تنها وجود او برای من خیر و سعادتی ندارد؛ بلکه از شر او نیز در امان نیستم و اطمینان ندارم که موجبات زیان و آزار مرا فراهم نسازد.» پیامبرخدا(ص) به علی(ع) و سلمان و ابوذر و مقداد فرمود تا در مسجد با صدای بلند اعلام بدارند که آن کس که همسایهاش از شر او در امان نباشد ایمان ندارد؛ آنها سه بار این مطلب را جار زده به اطلاع عموم رساندند.۳۱
تنبیه همسایه آزار
روایت شده که مردی خدمت رسولخدا(ص) آمد و از دست همسایه مردم آزارش به آن حضرت شکایت کرد پیامبرخدا(ص) به او فرمودند: «صبر داشته باش و شکیبایی پیشه کن.» آن مرد رفت و بعد از مدتی باز خدمت رسولخدا(ص) رسید و از دست همسایهاش شکایت کرد؛ پیامبر(ص) باز هم به او فرمود صبر داشته باش. آن مرد رفت و بعد از گذشت مدتی برای بار سوم خدمت رسولخدا(ص) رسید و از دست همسایه خود شکایت کرد. پیامبر(ص) این بار به او فرمودند: «روز جمعه که مردم به سوی نماز جمعه میآیند اسباب و اثاثیهات را بر سر راه بگذار تا هرکسی که به نماز جمعه میرود آنها را ببیند. هنگامی که از تو پرسیدند چرا اسباب اثاثیهات را بیرون ریختهای موضوع را برای مردم بازگو کن» آن مرد رفت و طبق فرموده رسولخدا(ص) عمل کرد؛ همسایه مردم آزارش که وضع را چنین دید و آبروی خود را در خطر دید بیدرنگ به سوی او شتافت و ملتمسانه از او خواست که وسایلش را به خانه برگرداند و با او عهد کرد که دیگر آنگونه رفتار نکند و او را نیازارد.۳۲
هدیه به همسایه بهتر
مردی خدمت رسولخدا(ص) رسید و عرض کرد: «یا رسول الله(ص) دو همسایه دارم که میخواهم به یکی از آنان هدیهای بدهم به کدامیک هدیه بدهم؟» فرمود: آنکه درِ خانه او به تو نزدیکتر و از جهت خویشاوندی رعایتشان واجبتر باشد و اگر هر دو یکسان باشند به آن کس که بهتر رعایت همسایگی کند»>۳۳
پیامدهای خوب همسایهداری کردن
روابط پیوسته و مداوم همسایگان اگر با تعاملات شایسته و مناسب همسایگان با یکدیگر و رعایت حقوق و بایستههای همسایگی توأم باشد میتواند با نزدیک کردن دلها و ایجاد انس و الفت زندگیای شاد و فرحبخش را برای اجتماع به ارمغان آورد. از اینرو رسولخدا(ص) خوب همسایهداری کردن را سبب آبادانی شهرها و درازی عمرها معرفی کردهاند.۳۴
نیکی به همسایه از اموری بود که جعفر بن ابیطالب در خطبهاش نزد نجاشی از آن به عنوان یکی از آموزههای عزتآفرین رسولخدا(ص) نام برد.۳۵
منابع:
- شعیری، تاج الدین؛ جامع الاخبار، قم، انتشارات رضی، ۱۳۶۳ش، ص۱۳۹ و کلینی؛ اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۶۶۹ و عاملی، شیخ حر؛ وسائل الشیعه، تحقیق عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، دارالتراث العربی، ج۱۲، ص۱۳۰.
- محدث نوری؛ المستدرک الوسائل، قم، آلالبیت، ۱۴۰۸، ج۸، ص۴۲۷.
- شهیدثانی؛ مسکن الفؤاد، قم، کتابخانه بصیرتی، ص۱۱۴.
- نهج الفصاحه، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش، ص۴۳۶ و جامع الاخبار، پیشین، ص۱۳۸ و ابن حجر؛ فتح الباری، دارالمعرفه، بیروت، چاپ دوم، ج۱۰، ص۳۶۹.
- نهج الفصاحه، پیشین، ص۳۵۰.
- احمد بن حنبل؛ مسند، بیروت، دارصادر، ج۵، ص۳۲ و طبرسی، حسن بن فضل؛ مکارم الاخلاق، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲، ص۴۸ و بخاری؛ صحیح، تحقیق عبدالعزیز عبدالله بن باز، بیروت، دارالفکر، ج۷، ص۸۷.
- نهج البلاغه حکمت، قم، دارالهجره، ص۴۲۱ و اصولکافی، پیشین، ج۷، ص۵۱ و شیخ صدوق؛ منلایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، ج۴، ص۱۸۹.
- ابن هشام؛ السیره النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دار المعرفه، بیتا، ج۱، ص۵۰۴ و ابن کثیر؛ البدایه و النهایه، بیروت، دار الفکر، ۱۹۸۶، ج۳، ص۲۲۵.
- شیخ صدوق؛ ثواب الاعمال، قم، انتشارات شریف رضی، ۱۳۴۴ش، ص۱۸۰.
- صحیح بخاری، پیشین، ج۷، ص۷۹ و مسند احمد بن حنبل، پیشین، ج۴، ص۳۱ و المستدرک الوسائل، پیشین، ج۸، ص۴۲۶.
- المستدرک الوسائل، پیشین، ج۸، ص۴۱۹ و صحیح ابن حبان، تحقیق شعیب الارنؤوط، چاپ دوم، الرساله، ۱۹۹۳، ج۲، ص۲۷۶-۲۷۷.
- مسند احمد بن حنبل، پیشین، ج۵، ص۱۶۱ و صحیح ابن حبان، پیشین، ج۲، ص۲۶۹.
- اصول کافی، پیشین، ج۲، ص۶۶۶ و المستدرک الوسائل، پیشین، ج۸، ص۴۲۲ و مکارم الاخلاق، پیشین، ص۱۲۶.
- المتقی الهندی؛ کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، بیروت، تحقیق شیخ بکری حیانی، تصحیح شیخ صفوه السقا، مؤسسه الرساله، ۱۹۸۹، ج۷، ص۷.
- ابن ابی جمهور؛ عوالی اللئالی، قم، انتشارات سیدالشهداء(ع)، ۱۴۰۵، ج۱، ص۵۸ و کنزالعمال، پیشین، ج۷، ص۶ و سیوطی، جلالالدین؛ الجامع الصغیر، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱، ج۱، ص۶۶.
- کنزالعمال، پیشین، ج۴، ص۴۲.
- من لا یحضره الفقیه، پیشین، ج۴، ص۱۳ و دیلمی، حسن بن ابی الحسن؛ اعلام الدین، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، ۱۴۰۸، ص۴۱۴ و شیخ صدوق؛ امالی، قم، کتابخانه اسلامیه، ۱۳۶۳ش، ص۴۲۹.
- شیخ طوسی؛ امالی، قم، انتشارات دارالثقافه، ۱۴۱۴، ص۵۲۰.
- امالی طوسی، پیشین، ص۵۲۰ و وسائل الشیعه، پیشین، ص۱۳۰ و اصول کافی، پیشین، ج۲، ص۶۶۸.
- عوالی اللئالی، پیشین، ج۱، ص۲۶۹ و المستدرک الوسائل، پیشین، ج۸، ص۴۲۹.
- الجامع الصغیر، پیشین، ج۱، ص۵۳۲ و شیخ صدوق؛ الخصال، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۳، ج۱، ص۱۸۳ و مکارم الاخلاق، پیشین، ص۱۲۶.
- ابن سلامه؛ مسند شهاب، تحقیق حمدی عبدالحمید السلفی، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ اول، ج۱، ص۴۱۲ و طبرانی؛ معجم الکبیر، تحقیق حمدی عبدالحمید السلفی، داراحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ج۴، ص۲۶۹ و نهج الفصاحه، پیشین، ص۲۴۶.
- کوفی، محمد بن محمد؛ الجعفریات، تهران، مکتبه نینوی الحدیثیه، ص۱۶۴ و المستدرک الوسائل، پیشین، ج۳، ص۴۷۱.
- کراجکی، ابوالفتح؛کنز الفؤاد، قم، دارالذخائر، ۱۴۱۰، ج۱، ص۸۶ و اعلام الدین، پیشین، ص۱۱۷ و اصول کافی، پیشین، ج۲، ص۲۳۲.
- کنزالعمال، پیشین، ج۳، ص۳۶۷ و الجامع الصغیر، پیشین، ج۱، ص۳۰ و نهج الفصاحه، پیشین، ص۱۶۵.
- اصول کافی، پیشین، ج۲، ص۶۶۹ و حمیری قمی، عبدالله بن جعفر؛ قرب الاسناد، تهران، انتشارات کتابخانه نینوی، ص۴۰ و مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار، تهران، اسلامیه، ج۷۱، ص۱۵۱ و سنننسائی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۳۰، ج۴، ص۴۶۰.
- وسائل الشیعه، پیشین، ج۱۲، ص۱۳۲ و اصولکافی، پیشین، ج۲، ص۶۶۸ و الخصال، پیشین، ص۲۰۶.
- من لایحضره الفقیه، پیشین، ج۴، ص۱۳ و امالی صدوق، پیشین، ص۴۲۷.
- وسائل الشیعه، پیشین، ج۱۱، ص۲۸۰ و کنزالفؤاد، پیشین، ج۱، ص۱۴۹ و سید محسن امین؛ اعیال الشیعه، تحقیق حسن الامین، بیروت، دارالمتعارف، ج۱، ص۳۰۳.
- مکارم الاخلاق، پیشین، ص۱۲۶ و شیخ صدوق؛ عیون اخبار الرضا(ع)، قم، انتشارات جهان، ۱۳۷۸، ج۲، ص۲۴ و اصول کافی، پیشین، ج۲، ص۶۶۶.
- اصول کافی، پیشین، ج۲، ص۶۶۶.
- اصول کافی، پیشین، ج۲، ص۶۶۸ و صحیح ابن حبان، پیشین، ج۲، ص۲۷۸.
- مسند ابن حنبل، پیشین، ج۶، ص۱۷۵ و صحیح بخاری، پیشین، ج۳، ص۴۷ و المستدرک الوسائل، پیشین، ج۸، ص۴۲۶.
- مسلم نیشابوری؛ صحیح ، بیروت، دارالفکر، ج۱، ص۴۹ و مسند احمد بن حنبل، پیشین، ج۲، ص۲۲۸ و وسائل الشیعه، پیشین، ج۱۲، ص۱۲۸ و اصول کافی، پیشین، ج۲، ص۶۶۸.
- ذهبی؛ تاریخ اسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۹۹۳، ج۲، ص۱۳۱