توکل (سیره نبوی)
منبع: ویکی فقه
توکل، از فضائل اخلاقی و منازل سیر و سلوک بوده و به معنای این است که انسان، خدا را تنها مؤثرِ در وجود بداند و تنها به او اعتماد کند و امور خود را به او واگذار کند. قرآن توکل را لازمه ایمان دانسته است. احادیث آن را از ارکان ایمان معرفی کردهاند.
برای تشخیص کاربردی معنای توکل میتوان به سیره پیامبر که در طول تاریخ بزرگترین سرمشق بشریت بوده است؛ رجوع کرد. زیرا پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پیش از این که با گفتار خود مربی و راهنمای مردم باشد، با رفتار شخصی خویش بهترین تربیت کننده و راهبر بود.
خداوند در قرآن کریم درباره پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرماید: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رسول اللَّهِ اُسْوَهٌ حَسَنَهٌ؛۱
برای شما در رسول خدا نمونه و سرمشق نیکویی برای پیروی است برای آن کسی که به خدا و آخرت امیدوار است و بسیار خدا را یاد میکند».
پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در طول تاریخ بزرگترین سرمشق بشریت بوده است؛ زیرا پیش از این که با گفتار خود مربی و راهنمای مردم باشد، با رفتار شخصی خویش بهترین تربیت کننده و راهبر بود. شخصیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، نمونهای برای یک روزگار، یک نسل، یک ملت، یک مذهب و یک مکان خاص نمیباشد، بلکه یک سمبل جهانی و همیشگی برای تمام مردم در همه زمانهاست.
معنای توکل در حدیث اینگونه بیان شده است:
۱. «التوکل التبری من الحول و القوه و انتظار ما یاتی به القدر؛۲ توکل، دوری جستن و چشم پوشیدن از حول و قوه غیر خدا و انتظار کشیدن برای پیش آمدهای مقرر است».
۲. از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده است که فرمودهاند:
«جبرئیل نزد او آمد و گفت: یا رسول اللَّه، خداوند مرا با هدیهای به سوی تو فرستاده که چنین هدیهای را پیش از شما به هیچ کس عطا نکرده است. رسول خدا فرمود: آن هدیه چیست؟ گفت: صبر، و نیکوتر از صبر. فرمود: آن چیست؟ گفت: رضا، و نیکوتر از آن. فرمود: آن چیست؟ گفت: زهد، و بهتر از آن. فرمود: آن چیست؟ گفت: اخلاص، و بهتر از آن. فرمود: آن چیست؟ گفت: یقین، و بهتر از آن. فرمود: گفتم: آن چیست، ای جبرئیل؟ گفت: نردبان آن توکل بر خداست. گفتم: توکل بر خدا چیست؟ گفت: دانستن آن که مخلوق (بدون خواست خدا) نه زیانی تواند زد و نه سودی تواند رساند. نه میتواند عطا کند و نه منع نماید. و نیز نومید بودن از مخلوق. هرگاه بنده چنین باشد دیگر برای هیچ کس جز خدا عملی انجام نمیدهد و جز خدا به کسی امید نمیبندد و از کسی نمیترسد و به هیچ کس جز خدا چشم طمع نمیدوزد؛ این است توکل».۳
۳ – توکل در سیره پیامبر
در باب توکل در سیره رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایاتی نقل شده است:
۱. مرد اعرابی به حضور رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شرفیاب شد، عرض کرد: یا رسول الله! شترم را رها و آزاد بگذارم و به خدا توکل کنم یا آنکه پایش را ببندم و توکل کنم؟ پیامبر: زانوی شتر را ببند و توکل کن (در کارها عزم خویش را جزم کرده و با توکل به خدا اقدام کن.)۴
۲.) وقتی رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از غزوهای باز میگشت، در هر بلندی سه بار تکبیر میگفت، آن گاه میگفت: «لاالهالاالله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد و هو علی کل شیء قدیر، آیبون عائدون ساجدون لربنا حامدون صدق الله وعده ونصر عبده و هزم الاحزاب وحده» یعنی: «نیست خدائی، مگر الله یگانه است، شریکی ندارد، ویژه اوست، ملک و ستایش و او بر هر چیزی توانا است، روندگان، بازگشتگان، سجدهکنندگان، برای پروردگار ما ستایشکنندگان، خداوند وعدهاش راست شد و بنده خود را یاری داد و احزاب را به تنهائی فراری نمود».۵
۳. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به ابوذر فرمود: آیا تو را به گنجی گزین از خزاین فردوس برین راهنمایی نکنم؟ گفت: پدر و مادرم به فدایت باد عنایت فرما.
فرمود: پیوسته بگو «لا حول و لا قوه الا بالله» «هیچ حرکت و نیرویی در عالم جز به نیروی الله نیست».۶
۴. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به عبدالله بن مسعود فرمود: آیا تو را به معانی این کلمات «لا حول و لا قوه الا بالله» واقف نگردانم؟ گفت: پدر و مادرم به فدایت باد. عنایت فرما. فرمود هیچ نیرویی بر ترک گناهان نیست جز به یاری خواستن از خود او، و هیچ قوتی بر طاعتش نیست جز به یاری خواستن از خود او.۷
۴ – توکل در احادیث نبوی
درباره موضوع توکل در احادیث نبوی به روایت متعددی بر میخوریم؛ از آن جمله میتوان به احادیثی که در ذیل از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بیان شده اشاره کرد:
۱. اگر به شایستگی بر خدای تعالی توکل نمایید، خداوند روزی شما را میرساند، چنانچه مرغان را روزی میدهد؛ که صبح گرسنهاند و شب سیر.۸
۲. همچنین فرمودهاند: هر که از همه چیز بریده و به خدا بپیوندد، خداوند تمام مخارج او را تأمین مینماید و از جایی که گمان نمیبرد، روزیاش میدهد و هر که (از خدا بریده و) به دنیا بپیوندد، خداوند او را به دنیا واگذار میکند.۹
۳. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرمایند: اگر به شایستگی بر خدای تعالی توکل نمایید، خداوند روزی شما را میرساند چنانچه مرغان را روزی میدهد؛ که صبح گرسنهاند و شب سیر.۱۰
۴. روزی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پرسیدند خوبان کیستند؟ پاسخ فرمود: خوبان شما خردمندان شمایند. پرسیدند خردمندان ما کیستند؟ فرمود: خوشخویان، اندیشمندان، نیکوکاران در حق خویشاوندان و اهل مهر و رحمت بر پدر و مادر و خیر رسانان به همسایگان، فقیران و یتیمان؛ آنان که نیازمندان را اطعام میکنند و به اشاعه صلح و سلام در جهان میکوشند و آن گاه که تمامی مردم شبانگاهان در خوابند بیدارند و به نماز شبانه قیام میکنند.۱۱
۵. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در شب معراج، از درگاه خداوند پرسید: بهترین اعمال چیست؟ خداوند متعال فرمود: «لَیس شَیءٌ أفضَلَ عِندی مِنَ التَّوَکُّلِ علَیَّ، و الرِّضا بما قَسَمتُ؛ هیچ چیز در نزد من بهتر از توکل بر من و خشنودی به آنچه قسمت کردهام نیست.» چنانکه در این روایت تدبر میکنیم، در مییابیم که توکل به خدا، توام با کار و تلاش است، چرا که میفرماید: «بهترین کارها»، نه تنبلی و دست روی دست بگذارد و در ذهن خود به خدا توکل نماید.۱۲
۶. «ای ابوذر! اگر دوست میداری که نیرومندترین مردم باشی، بر خدا توکّل کن! اگر میخواهی گرامیترین فرد باشی، از خدا بترس! و اگر میخواهی غنیترین و بینیازترین انسانها باشی، به آنچه نزد خداست، امیدوارتر باش از آنچه در دست داری! ای ابوذر! اگر همه مردم این آیه را به کار گیرند، برایشان بس است، آنجا که خداوند میفرماید: هر کس از خدا پروا کند، خداوند برایش گشایش و روزی بیحساب میبخشد، و هر کس بر خدا توکل کند، خداوند، او را بس است. آری… تقوا و توکّل، هر دو روی آوردن به سوی خداست. در یکی، زمینهسازی برای ترک گناه است، در دیگری، استمداد از پشتوانه عظیم الهی. آن که این دو عامل را دارد، نه در دام گناه و وسوسههای ابلیس میافتد، و نه در شداید و مشکلات و مواجهه با دشمن، احساس ضعف و بیپناهی میکند.۱۳
هجرت رسولالله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یکی از مهمترین وقایع تاریخ مسلمانان است که مبدا تحولات بزرگی در جهان اسلام شده که تا کنون ادامه دارد.
این واقعه مهم از جهات زیادی قابل بررسی است از جمله آن، بُعد اخلاقی این واقعه است.
زمانی که دشمنان دین خدا با خشونت تمام به سوی رسول خدا حملهور شدند و در این راه از هیچ جنایتی صرف نظر نکردند، حتی بعضی از یاران رسول خدا را به جرم مسلمانی زیر شکنجه به شهادت رساندند و کار را به جایی رساندند که کمر به قتل رسول خدا بستند.
در چنین شرایط حساس که رهبر یک جامعه با تعداد کم یاران و تعداد انبوه دشمنان مواجه است به جای صلح و کوتاه آمدن راه مبارزه را در پیش میگیرد و به آن شخصی که همراهش بود که از ترس ممکن بود جای رسول خدا را لو دهد، رسول خدا با کمال آرامش به او میگوید: لاتحزن ان الله معنا؛ که این اوج توکل و اعتماد به خدا است که مصداق بارز و من یتوکل علیالله فهو حسبه است که خداوند متعال به نحو معجزه آسایی آنها را نجات داد.۱۴
خداوند در قرآن از این توطئه پرده بر میدارد: ای رسول ! بیاد آر آن زمانی که دشمنان توطئه نمودند تو را از طرح اهداف باز دارند و یا تو را بکشند و یا از وطن خود آواره نمایند، تلاش و ترفندهای دشمنان کار ساز نشد و خدای سبحان رسول ش و یاران وفادارش را از مکر آنها مصون داشت.۱۵
- احزاب/ سوره۳۳، آیه۲۱.
- حلی، حسن بن سلیمان، مختصر بصائر الدرجات، نجف، المطبعه الحیدریه، ص۱۴۰
- طباطبائی، محمدحسین، سنن النبی، ج۱، ص۱۰۸.
- ابن عدی، عبدالله بن عدی، الکامل فی ضعفا الرجال، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۳۵۲.
- نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر، ج۴، ص۱۶.
- نوری، حسین بن محمد، مستدرک الوسائل، قم، موسسه آل البیت، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۳۷۴.
- الهندی، المتقی، کنز العمال، بیروت، موسسه الرساله، ج۱، ص۴۵۵.
- ابن ابی جمهور، حسن ابن ابراهیم، عوالی اللئالی، قم، مطبعه سید الشهدا، ۱۴۰۳، ج۴، ص۵۷.
- الهندی، المتقی، کنز العمال، بیروت، موسسه الرساله، ج۳، ص۱۰۳.
- علی بن بابلان فارسی، علالدین، صحیح ابن حبان، قاهره موسسه الرساله، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۵۰۹.
- نوری، حسین بن محمد، مستدرک الوسائل، قم، موسسه آل البیت، ۱۴۰۸ق، ج۶، ص۳۳۴.
- الحر العاملی، محمد بن حسن، جواهر السنیه، قم، مکتبه المفید، ۱۱۰۴، ص۱۹۱.
- نوری، حسین بن محمد، مستدرک الوسائل، قم، موسسه آل البیت، ۱۴۰۸ق، ج۱۱، ص۲۱۶.
- یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، تحقیق علی اکبر غفاری، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۴، ج۲، ص۳۹-۴۰.
- انفال/ سوره۸، آیه۳۰.