اصول تربیت کودک در سیره نبوی صلی الله علیه و آله و سلم
نویسنده: سید علی اکبر حسینی
منبع: پژوهشکده باقرالعلوم(علیه السلام)
واژه تربیت، مصدر باب تفعیل از ماده «ربی یربو» به معنای رشد بوده و در کتب لغت به معنای رشد دادن استعمال شده است؛۱ و در اصطلاح، فراهم آوردن زمینه برای پرورش استعدادهای درونی هر موجود و به ظهور و فعلیت رسانیدن امکانات بالقوه موجود در درون او را تربیت گفته اند.۲
در منابع اسلامی رهنمودهای گستردهای از سوی پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در باب اصول و مبانی تربیت کودکان در ابعاد مختلف جسمانی و روحانی بیان شده است.
در خصوص مراحل تربیت و ویژگیهای هریک، از ازدواج و آداب آن و توصیههای دوران بارداری و شیرخوارگی گرفته تا محبت و عدالت ورزی نسبت به کودکان و رعایت موازین دیگر پرورشی که هر یک فصلی از تربیت اسلامی را تشکیل میدهند، روایات بسیاری از وجود شریف نبی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است. در اینجا برآنیم که به پارهای از این روایات اشاره کرده، سیره آن بزرگوار(صلی الله علیه و آله و سلم) را در این باره برشماریم:
ادوار تربیت کودک از نظر پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)
از نظر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) دوره تربیت کودک، به دو دوره پیش از تولد و پس از تولد تقسیم میشود. دوره پیش از تولد که دربردارنده دورههای انتخاب همسر و آداب زناشویی و مراقبتهای ایام بارداری میشود، مقدمه و زمینهساز و اساس تربیت کودک در بعد تولد است. از این رو، مورد تأکید و توصیه فراوان آن حضرت قرار گرفته، مسلمانان و علی الخصوص جوانان به این امر، بسیار مورد سفارش قرار گرفتهاند.۳
قبل از تولد
امروزه از لحاظ علمی، نقش پدر و مادر در انتقال صفات ظاهری و باطنی که از آن به عنوان «عامل وراثت» در تربیت کودک نام میبرند، بر کسی پوشیده نیست. از آنجا که فرزندی که در وجود مادر شکل میگیرد، از صفات ظاهری و معنوی پدر و مادرش بهره میبرد و پدران و به خصوص مادران، اصل و ریشه کودکان به شمار میآید.
انتخاب همسرانی مناسب و شایسته میتواند گامی اساسی در تربیت فرزندانی صالح و سالم در آینده به حساب آید از این رو پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ضمن تشویق جوانان به ازدواج، بدانها توصیه میکنند که در انتخاب همسر بیشتر دقت کنند تا فرزندانی صالح و شایسته به ثمر برسانند.
در حدیثی از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده که فرمودند: «بنگر که فرزندت را در کدام رحم قرار میدهی؛ چرا که اصل و ریشه تأثیرگذار است»۴ و در حدیثی دیگر از ایشان آمده: «برای نطفههای خود، بهترین رحمها را برگزینید؛ چرا که زنان فرزندانی همانند برادران و خواهران خود به دنیا میآورند».۵
ایشان جوانان را از ازدواج در خانوادههای پست نهی کردند و فرمودند: «ایاک و خضراء الدمن. قیل: یا رسول الله! و ما خضراءالدمن؟ قال: المرءه الحسناء فی منبت السوء؛ بر حذر باشید از آن گلی که در مزبله روئیده. گفتند: یا رسول الله! گلی که در مزبله روییده چه گلی است؟ فرمود: زن با جمال که در خانوادهای پست بزرگ شده است».۶
غذای حلال
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)، لقمه حلال را نیز از عوامل بسیار مهم در شکلگیری شخصیت آینده کودک برشمردهاند، گرچه رعایت حلال و حرام الهی در تمام ادوار زندگی فرد لازم است، اما توجه به حلال و حرام در قبل و بعد از ایام بارداری، از اهمیت بسیار بیشتری در شکل پذیری شخصیت آینده کودکان برخوردار بوده از این رو، مورد تأکید بیشتری قرار گرفته است.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره میفرمودند: « لا یَدخُلُ الجَنّهَ منَ نَبَتَ لَحمُهُ مِن السُّحْتِ، النّارُ أوْلى لهِ؛ داخل بهشت نمیشود کسی که گوشت و پوستش، از مال حرام روییده باشد، چنین کسی به آتش دوزخ و شقاوت شایستهتر است تا سعادت»۷ و در حدیثی دیگر آمده که ایشان به عبدالله بن مسعود میفرمایند:
«ای پسر مسعود! حرام مخور، حرام نپوش، از راه حرام زن مگیر و نافرمانی خدا مکن؛ چرا که خداوند به ابلیس میفرماید: با بانگ خویش هرکه را میتوانی از جای برکن هرچه عِده و عُده داری جمع کن و با سوارگان و پیادگانت بر آنان حرام خواران بتاز و در اموال و فرزندان آنان شریک شو و به آنان وعده بده و البته شیطان، جز فریب وعدهشان نمیدهد».۸
رعایت آداب زناشویی
سپس رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) بر نقش رعایت آداب زناشویی به عنوان عوامل مؤثر در سلامت روحی و جسمی کودکان و عاملی در تربیت پذیری آنها در آینده اشاره کرده، بر لزوم رعایت آن تأکید میورزیدند. ایشان به نقش حالتها و زمانها در بسته شدن نطفهها اشاره کرده، زوجها را به رعایت آن توصیه میفرمودند. منابع روایی معتبر شیعه و سنی روایات بسیاری را در این باب از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کردهاند.
مراقبتهای ایام بارداری
دوران حمل، از سرنوشت سازترین و حساسترین دوران زندگی کودک است؛ در این دوره شالوده سعادت و شقاوت شخص، در شکم مادر پی ریخته میشود، چنانچه در حدیثی از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده که «السعید مَن سعد فی بطن امه و الشقی مَن شقی فی بطن امه؛۹ فرد خوشبخت، در شکم مادرش خوشبخت شده و بدبخت، در شکم مادرش بدبخت شده است» از این رو، والدین به خصوص مادران، به توجه و مراقبت بیشتر در این دوره و دوری از گناهان توصیه شدهاند.
اهمیت تغذیه در تربیت کودک
با توجه به اهمیت تغذیه در این دوره، حضرت سفارشاتی را به مادران جوان کرده، دادن غذاهایی مثل کندر۱۰ و به۱۱ و خرما۱۲ و… را در شکلگیری برخی خلقیات و روحیات و برآمدن برخی صفات شایسته در کودک، مؤثر بیان کردند و به آن توصیه میفرمودند.
مراحل تربیت کودک بعد از تولد
در خصوص مراحل تربیت و ویژگیهای هریک، روایات متعددی از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به دست ما رسیده است. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) مراحل تربیت کودک را به سه دوره هفت ساله تقسیم کرده فرمودند: «الولد سیّد سبع سنین و عبد سبع سنین و وزیر سبع سنین؛۱۳ هفت سال اول، دوران آقایی کودک است، هفت سال دوم، دوران اطاعت از مربیان است و هفت سال سوم، دوران وزارت و همکاری است».
از نظر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) هفت سال اول زندگی فرزند، دوران سیادت و سروری کودک است بدین معنا که کودک در هفت سال آغازین زندگی، باید در خانواده، آقایی و فرماندهی کند، از این رو، هر چه میخواهد، در صورتی که برای او زیانبار نباشد و در توان پدر و مادر باشد، حتی المقدور باید تأمین گردد.
این دوره که دوره خودمداری است، دورانی است که کودک باید آزاد باشد و مسئولیتی متوجه او نشود، از این رو در روایات آمده است که هفت سال اول، کودک را برای بازی رها سازید.۱۴ از نظر ایشان(صلی الله علیه و آله و سلم) هفت سال دوم زندگی فرزند، دوره اطاعت و فرمانبرداری است.
حالت عبودیت و بندگی کودک نسبت به پدر و مادر نتیجه همان اعتمادی است که در هفت سال آغاز زندگی نسبت به آنها پیدا کرده است. پیدایش این حالت در کودک، با عنایت به این که این ایام، دوران تعلیم و تربیت اوست، فوق العاده برای سازندگی او اهمیت دارد.
پس از سپری شدن هفت سال دوم زندگی کودک، دوران وزارت او در خانواده فرا میرسد. این مرحله، مرحله شکوفایی فکری و خود مدیری است که در این مرحله، عواملی چون مشورت و تبادل افکار میتواند در رشد عقلی جوان، نقش مؤثری ایفا کند.
این دوره ایجاب میکند که او همانند وزیر خانواده، مورد مشورت قرارگیرد و کارهایی که از او برمیآید، به وی واگذار گردد تا مسئولیت پذیر شود و بدینسان، مسئولیت خانواده در تعلیم و تربیت کودک به پایان میرسد.
اصل تکریم شخصیت کودک
از نظر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) کودک، چون کودک است، نباید تحقیر شود و احساس بیارزشی و یا کم ارزشی کند؛ هرچند کودک، بیشتر محتاج محبت است؛ ولی این بدان معنی نیست که شخصیت کودک، نباید محترم شمرده شود.
کودکی که با ارزش قلمداد میشود و شخصیت او محترم شمرده میشود، به احساس «خود ارزشمندی» دست مییابد و کسی که برای خود، ارزش قائل باشد، خود را به زشتیها آلوده نمیسازد؛ چرا که «مَن کَرُمَت عَلَیهِ نَفسُهُ، لَم یُهِنها بِالمَعصِیَهِ؛۱۵ کسی که برای خودش، ارزش قائل است، خود را به واسطه گناه خوار نمیسازد».
کرامت نفس، محور و اساس اخلاق و تربیت اسلامی است و مهمترین راه آن، تکریم انسان در دوران کودکی است. یکی از مهمترین نکات تربیتی که در تکریم شخصیت کودک باید مورد توجه قرار گیرد، جدی گرفتن احساسات کودک در هفت سال نخست زندگی است.
سیره نبی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در تکریم و محبت به کودکان
محبت، از دیگر اصول تربیت کودک از دیدگاه پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) است، در سیره نبوی(صلی الله علیه و آله و سلم)، محبت، به شدت مورد توجه و تأکید قرارگرفته و از دریغ ورزیدن محبت نسبت به کودکان، به شدت نکوهش شده است؛ اما در عین حال، از افراط در محبت نیز نهی شده است.
ایشان، مسلمانان را به دوست داشتن و محبت به کودکان تشویق میکردند و میفرمودند: «اگر کسی کودک گریانش را خشنود کند تا آرام گیرد، خداوند عزوجل آنقدر از نعمتهای بهشت به او عطا میکند تا خشنود شود».۱۶ و در حدیثی دیگر فرمودند: «کسی که دختر بچه خود را شادمان کند، مانند کسی است که بندهای از فرزندان اسماعیل ذبیح(علیه السلام) را آزاد کرده باشد و آن کس که پسر بچه خود را مسرور سازد و دیده او را روشن کند، مانند کسی است که چشمش از خوف خداوند، اشک فرو ریزد».۱۷
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)، خود نیز پیوسته کودکان را مورد تفقد و محبت خویش قرار میدادند و در این محبت، الگویی شایسته برای دیگر مسلمانان بودند.
نقل است که «مردم، کودکان خود را جهت دعا و نامگذاری نزد رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) میآوردند، گاه پیش میآمد که کودکی را نزد پیامبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) میآوردند، حضرت طفل را میگرفت و برای گرامی داشتن خانوادهاش او را بر دامان خویش مینشاند، بسیار اتفاق میافتاد که آن طفل بر روی دامان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ادرار میکرد و در این هنگام، صدای فریاد مردم بلند میشد.
پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمود: «ادرار او را قطع نکنید». پس اجازه میداد که ادرار طفل تمام شود، بعد برای او دعا میکرد یا آن که نامی برای او برمیگزید».۱۸ میفرمود: «أکرِمُوا أولادَکُم و أحْسِنوا آدابَهُم یُغْفَرْ لَکُم؛۱۹ کودکانتان را تکریم کنید و آنان را خوب تربیت کنید تا خدا، شما را ببخشد».
گفته شده: «کان رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) من أفکه الناس مع الصبی؛۲۰ رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) شوخ طبعترین و بذلهگوترین مردم با کودکان بودند». ایشان هرگاه بر کودکان میگذشتند، به آنان سلام میکردند۲۱ و این کار را یکی از پنج عملی عنوان میکردند که تا هنگام مرگ، آن را ترک نمیکنند تا پس از ایشان، سنت گردد.۲۲
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) هرگاه از سفر برمیگشت، نخست با کودکان خانوادهاش دیدار میکردند.۲۳ رفتار خوب و صمیمانه ایشان با کودکان، به قدری کودکان مدینه را مجذوب و شیفتهشان کرده بود که هنگامی که حضرت از سفری برمیگشت، به شدت از سوی کودکان مورد استقبال قرار میگرفت.۲۴ کودکان گرد ایشان را میگرفتند، رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به خاطر آنان میایستاد و سپس از آنان میخواست که بالا بیایند.
برخی از آنان از جلو و از پشت ایشان بالا میرفتند، پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از همراهان خود نیز میخواستند که کودکان دیگر را حمل کنند؛ چه بسا پس از این ماجرا، کودکان افتخار میکردند و به هم میگفتند، پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) مرا در آغوش خود گرفت و تو را بر پشت خود سوار کرد، برخی هم میگفتند که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) از همراهان خود خواست که تو را به پشت خود سوار کند.۲۵
نقل است که روزی پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) با یارانش نشسته بودند که حسن(علیه السلام) و حسین(علیه السلام) در حالی که خردسال بودند، به سوی ایشان رفته و از سر و دوش ایشان بالا میرفتند، رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) گاهی سرشان را برای آنان پایین میآورد و گاهی آنان را میگرفت و میبوسید.
در این حال یکی از همنشینان ایشان که با شگفتی به این رفتار نگاه میکرد، به رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) گفت: «ای پیامبرخدا! به یاد ندارم، هیچگاه فرزندی را گرفته و بوسیده باشم». پیامبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) چنان از گفته آن مرد برآشفت که رنگش برگشت، پس به آن مرد فرمود: «اگر خداوند مهربانی را از قلب تو گرفته، من با تو چه کنم؟! کسی که به کودکان ما مهر نورزد و بزرگان ما را گرامی ندارد، از ما نیست».۲۶
شبیه این ماجرا روایتی است که در آن بیان شده: اقرع بن حابس در محضر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بود که دید حضرت، فرزندش حسین(علیه السلام) را میبوسید. عرض کرد: «من ده فرزند دارم و تاکنون حتی یکی از آنان را نبوسیدهام!» پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «کسی که رحم نکند، مورد رحمت قرار نمیگیرد».۲۷
از امام صادق(علیه السلام) نیز روایت شده که فرمود: «مردی خدمت حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و گفت: هرگز کودکی را نبوسیدهام؛ وقتی آن مرد باز گشت، پیامبرخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: این، کسی است که در نظر من از اهل آتش است».۲۸
پی نوشت ها
۱ – ابن منظور؛ لسان العرب، بیروت، دارصادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴،ج۱، ص۴۰۱،
۲- محمد حسن رحیمیان و محمد تقی رهبر؛ اخلاق و تربیت اسلامی، تهران، انتشارات سمت، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۵، ص۶،
۳- برداشتی از کلیه احادیث درباره تربیت کودک مانند جلد۲۱ وسائل الشیعه و جلد۱۰۱ بحارالانوار و ….
۴- المتقی الهندی؛ کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تحقیق شیخ بکری حیانی، تصحیح شیخ صفوه السقا، بیروت، مؤسسه الرساله، ۱۹۸۹،ج۱۵، ص۸۵۵ و ابن سلامه؛ مسند شهاب، تحقیق حمدی عبدالحمید السفی، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ دوم،ج۱، ص۳۷۰،
۵- ابن ابی جمهور؛ عوالی اللئالی، قم، انتشارات سید الشهداء(علیه السلام)، ۱۴۰۵،ج۱، ص۲۵۹،
۶- کلینی؛ اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش،ج۵، ص۳۳۲ و شیخ صدوق؛ من لا یحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین،ج۳، ص۳۹۱ و ….
۷- ورام بن ابی فراس؛ مجموعه ورام، قم، مکتبه الفقیه،ج۱، ص۶۱ و احمد بن حنبل؛ مسند، بیروت، دار صادر،ج۳، ص۳۹۹،
۸- طبرسی، حسن بن فضل؛ مکارم الاخلاق، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲، ص۴۵۳،
۹- اصول کافی، پیشین،ج۸، ص۸۱ و من لایحضره الفقیه، پیشین،ج۴، ص۴۰۲ و شیخ صدوق؛ امالی، قم، کتابخانه اسلامیه، ۱۳۶۳ش، ص۴۸۷ و و طبرانی؛ معجم الاوسط، تحقیق قسم التحقیق بدار الحرمین، دارالحرمین للطباعه و النشر، ۱۹۹۵،ج۳، ص۱۰۷،
۱۰- اصول کافی،پیشین،ج۶،ص۲۳ و شیخ طوسی؛ التهذیب، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش،ج۷، ص۴۴۰،
۱۱- راوندی، قطب الدین؛ الدعوات،قم، مدرسه امام مهدی(عج)، ۱۴۰۷، ص۱۵۱ و محدث نوری؛ مستدرک الوسائل، قم، آل البیت، ۱۴۰۸، ج۱۵، ص۱۳۵،
۱۲- اصول کافی، پیشین،ج۶، ص۲۲ و التهذیب، پیشین،ج۷، ص۴۴۰،
۱۳- عاملی، شیخ حر؛ وسائل الشیعه، تحقیق عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، دار التراث العربی،ج۲۱، ص۴۷۶ و معجم الاوسط، پیشین،ج۶، ص۱۷۰ و مکارم الاخلاق، پیشین، ص۲۲۲،
۱۴- وسائل الشیعه، پیشین، ص۴۷۳-۴۷۵ و مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار، تهران، انتشارات اسلامیه، ج۱۰۱، ص۹۵،
۱۵- مستدرک الوسائل، پیشین،ج۱۱، ص۳۳۹،
۱۶- ری شهری، محمد؛ حکمت نامه پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم)، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۳۸۶،ج۷، ص۲۹۷،
۱۷- امالی صدوق، پیشین، ص۵۷۷ و مکارم الاخلاق، پیشین، ص۲۲۱،
۱۸- مکارم الاخلاق، پیشین، ص۲۵،
۱۹- مسند ابن ماجه، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، دار الفکر،ج۲، ص۱۲۱۱ و مسند شهاب، پیشین،ج۱،ص۳۷۹،
۲۰- بیهقی، ابوبکر؛ دلائل النبوه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۵،ج۱، ص۳۳۱،
۲۱- دلائل النبوه،پیشین، ص۳۳۰ و سیوطی، جلال الدین؛ الجامع الصغیر، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱،ج۲،ص۳۹۵،
۲۲- شیخ صدوق؛ علل الشرایع، قم، انتشارات مکتبه الداوری،ج۱، ص۱۳۰ و امالی صدوق، پیشین، ص۷۱ و شیخ صدوق؛ الخصال، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۳،ص۲۷۱،
۲۳- صحیح مسلم، بیروت، دار الفکر، ج۷، ص۱۳۲ و بیهقی؛ السنن الکبری، دار الفکر، ج۵، ص۳۶۰،
۲۴- مسند حنبل، پیشین، ج۴، ص۵،
۲۵- کاشانی، ملا محسن؛ المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء، تحقیق علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم،ج۳، ص۳۶۷-۳۶۶ و مسند احمد بن حنبل، پیشین،ج۴، ص۵،
۲۶- ابن شهرآشوب؛ مناقب، قم، انتشارات علامه، ۱۳۷۹ش،ج۳،ص۳۸۳ و مسند حنبل،پیشین،ج۲، ص۱۸۵،
۲۷- مناقب، پیشین،ج۴، ص۲۰ و فتال نیشابوری، محمد بن حسن؛ روضه الواعظین، قم، انتشارات رضی،ج۲، ص۳۶۹،
۲۸- اصول کافی، پیشین،ج۶، ص۵۰ و التهذیب، پیشین،ج۸، ص۱۱۳.