همسایه در کلام نبوی

از آنجا که انسان موجودی اجتماعی است، لاجرم امر همسایه و همسایگی نیز جزئی لاینفک از زندگی او به شمار می‌آید. روابط فی‌مابین همسایگان مقررات و ضوابط خاصی را می‌طلبد که رعایت آن می‌تواند در تحکیم و استمرار هرچه بیشتر و بهتر زندگی اجتماعی، بسیار مؤثر باشد از این‌رو انبیاء الهی عموماً و پیامبراسلام(صلی‌الله علیه وآله و سلم) خصوصاً، به عنوان سفیران الهی، بر اهمیت و ضرورت رعایت حقوق همسایگی تأکید بسیار ورزیده، در زمینه معاشرت نیکو با همسایه، احادیث بسیار بیان داشته‌اند.

374

همسایه در کلام نبوی

منبع: ویکی فقه

از آنجا که انسان موجودی اجتماعی است، لاجرم امر همسایه و همسایگی نیز جزئی لاینفک از زندگی او به شمار می‌آید. روابط فی‌مابین همسایگان مقررات و ضوابط خاصی را می‌طلبد که رعایت آن می‌تواند در تحکیم و استمرار هرچه بیشتر و بهتر زندگی اجتماعی، بسیار مؤثر باشد از این‌رو انبیاء الهی عموماً و پیامبراسلام(صلی‌الله علیه وآله و سلم) خصوصاً، به عنوان سفیران الهی، بر اهمیت و ضرورت رعایت حقوق همسایگی تأکید بسیار ورزیده، در زمینه معاشرت نیکو با همسایه، احادیث بسیار بیان داشته‌اند.

  1. حد همسایگی

در حدیثی از امام صادق(علیه‌السلام) روایت شده که رسول خدا(صلی‌الله علیه وآله و سلم) حد همسایگی را تا چهل خانه عنوان کرده‌اند و فرمودند: «تا چهل خانه، خانه‌های پیش‌رو، پشت‌سر و سمت راست و چپ، همسایه فرد به حساب می‌آیند».۱و۲و۳

  1. حقوق همسایگان

اهمیت همسایه و همسایه‌داری در آیین مقدس اسلام و لزوم انس و الفت هرچه بیشتر میان همسایگان موجب شده است تا وظایف و حقوقی برای هریک از همسایگان در دین مترتب شود که پیامبر(صلی‌الله علیه وآله و سلم) در ضمن حدیثی به برخی از این وظایف و حقوق اشاره داشته‌اند؛ نقل است که روزی رسول‌خدا(صلی‌الله علیه وآله و سلم) رو به اصحاب و یاران خود کرده فرمودند: «آیا می‌دانید حق همسایه چیست؟» اصحاب گفتند: «نه» پس پیامبر (صلی‌الله علیه وآله و سلم) حقوق همسایه بر همسایه دیگر را برای یارانش چنین بر‌شمردند: «حق همسایه بر دیگر همسایگان آن است که اگر بیمار شد به عیادتش بروی و اگر از دنیا رفت در تشییع جنازه‌اش حاضر شوی و اگر از تو وام خواست به او قرض بدهی؛ در شادی‌هایش تهنیتش گویی و به وقت سوگ و مصیبت تسلیت و تعزیتش گویی؛ ساختمانت را از ساختمان او بلندتر نسازی که جریان باد را بر او ببندی؛۴ چون میوه‌ای خریدی[مقداری از آن را] به او هدیه کنی و اگر هدیه نکردی مخفیانه به داخل خانه ببری و میوه را به دست فرزندت ندهی که با نشان دادن به کودک همسایه ناراحتش کند؛ با بوی غذایت همسایه خویش را آزار ندهی؛ مگر آن‌که مقداری از آن غذا را برای او هم بفرستی».۵

پیامبراکرم(صلی‌الله علیه وآله و سلم) همسایگان را به واسطه میزان حقی که بر یکدیگر دارند به سه گروه تقسیم کردند: «همسایه‌ای که تنها یک حق دارد و حق او از همه همسایگان کمتر است و همسایه‌ای که دو حق دارد و همسایه‌ای که سه حق دارد.
همسایه‌ای که دارای یک حق است همسایه مشرک غیر خویشاوند است. او تنها حق همسایگی دارد. همسایه‌ای که دارای دو حق است همسایه مسلمان است که هم حق مسلمانی بر همسایه دارد و هم حق همسایگی. همسایه‌ای که دارای سه حق است همسایه خویشاوند مسلمان است که هم حق مسلمانی بر همسایه‌اش دارد و هم حق همسایگی و هم حق خویشاوندی».۶و۷و۸

۳.     وظایف همسایگان

رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) همواره انجام وظایف همسایگی را به مسلمانان گوشزد کرده، آنان را به حسن همجواری و ملایمت و ملاطفت با همسایگان فرا می‌خواندند.۹

و از بدی در حق همسایگان باز می‌داشتند؛ توصیه‌های مکرر جبرئیل به رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم)۱۰و۱۱و۱۲ درباره توجه و رعایت هرچه بیشتر حقوق همسایگی، خود، بیانگر توجه و التفات خاص خداوند به امر همسایگی بوده موجبات تأکید بیشتر نبی‌اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم)را در این باب فراهم آورده بود تا حدی که امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) در وصایای خود به توصیه‌های فراوان و مؤکد  رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) در رعایت حقوق همسایگان اشاره کرده متذکر شده‌اند که: «ما زالَ یُوصِی بهِم حَتّى ظَنَنّا أنّهُ سیُوَرِّثُهُم؛۱۳و۱۴و۱۵ آن‌قدر پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم)درباره همسایگان به ما سفارش کرد که ما گمان کردیم شاید دستور دهند که همسایگان از یکدیگر ارث ببرند.۱۳و۱۴و۱۵
اهمیت همسایه نزد رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم)به حدی بود که ایشان در بدو ورود به مدینه در پیمان‌نامه معروفی که با ساکنین مدینه به امضاء رسانده بودند، در یکی از بندهای این قراردادنامه به اهمیت همسایه در اسلامداشاره کرده چنین متذکر شده‌اند: «همسایه هرکس، مانند خود اوست زیان و بدی نباید به او برسد».۱۶و۱۷

 توصیه‌ها و سفارشات پیامبر‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم)به مسلمانان در رعایت حقوق و وظایف همسایگی، مختص به همسایه مسلمان‌شان نبود، بلکه همسایه غیر مسلمان‌شان را نیز شامل می‌شد؛ چنان‌که در سفارشات رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم)به علی(علیه‌السلام) آمده: «یَا عَلِیُّ أَکْرِمِ اَلْجَارَ وَ لَوْ کَانَ کَافِراً».۱۸

از رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم)نقل است که ‌فرمودند: «کسی که به خدا و روز جزا ایمان دارد باید به همسایگان احترام بگذارد».۱۹و۲۰و۲۱

ایشان بهترین یاران و بندگان در نزد خداوند متعال را کسانی معرفی کردند که نسبت به همسایگان‌شان بهترین باشند.۲۲و۲۳

از این‌رو به یار دیرین و صحابی ارزشمند خود ابوذر توصیه می‌فرمودند که «ای ابوذر چون خورشتی بپزی در آبش بیفزای و ملازم همسایگانت باش»۲۴و۲۵
ایشان حرمت همسایه را بر همسایه مانند حرمت مادر بر فرزندش عنوان کردند.۲۶و۲۷و۲۸

و برای همسایه حق شفعه قائل شده۲۹ همسایه را در خرید خانه همسایه بر دیگر مردم مقدم دانستند.۳۰و۳۱و۳۲

توصیه‌های ایشان درباره همسایه تا بدان‌جا بود که فرمود: «هر که در دفاع از همسایه به ستم کشته شود شهید است».۳۳

۴.     عدم تأمین نیاز همسایه

پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) پیوسته از مسلمانان می‌خواستند از اوضاع و احوال همسایگان خود غفلت نورزند و نسبت به آنان بی‌تفاوت نباشند و در برآوردن حاجاتشان حتی الامکان دریغ نورزند ایشان می‌فرمودند: «هرکس کالایی را از همسایه خود دریغ کند خداوند در روز رستاخیز خیر خود را از او دریغ خواهد کرد و او را به خودش وا خواهد گذاشت، چه بد وضعی دارد کسی که خداوند او را به حال خودش واگذارد».۳۴و۳۵و۳۶

روایت شده که مردی از رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) پرسید: «ای رسول‌خدا! آیا جز ذکات در مال و دارایی، حقی منظور شده است» فرمود: «بله؛ به خویشانی که از تو بریدند نیکویی‌کردن ‌و ‌به همسایه رسیدگی نمودن».۳۷

همچنین فرمودند: «لَیْسَ اَلْمُؤْمِنَ اَلَّذِی یَشْبَعُ وَ جَارُهُ جَائِعٌ إِلَى جَنْبِه؛۳۸و۳۹و۴۰ ایمان ندارد آن‌که شب با شکم سیر بخوابد و همسایه مسلمانش گرسنه باشد».

و در حدیثی دیگر از ایشان نقل شده که «به من ایمان نیاورده آن‌که همسایه‌اش برهنه باشد».۴۱و۴۲

 

  1. اول همسایه، بعد خرید خانه

رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) از همسایه خوب بعنوان نعمتی ارزشمند یاد کرده داشتن همسایه خوب را از سعادت‌های فرد مسلمان در دنیا برشمردند.۴۳و۴۴و۴۵

نظر به اهمیت همسایه در مناسبات فی‌مابین همسایگی، رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) به مسلمانان سفارش می‌کردند که قبل از خرید خانه، پیش از هر چیز در پی همسایه باشند.۴۶و۴۷و۴۸

از امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) روایت شده که روزی مردی خدمت پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلًم) آمد و عرض کرد: «یا رسول‌الله! می‌خواهم خانه‌ای خریداری کنم به نظر شما در کدام منطقه خانه بخرم؟» رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) فرمودند: «قبل از هر چیز همسایه خوب پیدا کن سپس خانه بخر».۴۹و۵۰

 

  1. نهی از همسایه آزاری

پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم)مسلمانان را از آزار و اذیت همسایگان بر حذر داشته، همسایه آزاری نکردن را یکی از بیست خصلتی برشمردند که اگر در مؤمن باشد ایمانش کامل است….۵۱و۵۲و۵۳

ایشان همسایه آزاری را یکی از دو اموری برشمرده‌اند که باعث می‌شود خداوند به سبب آن در روز قیامت به نظر رحمت به او ننگرد.۵۴و۵۵و۵۶

رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم)همواره از همسایه بد به خدا پناه می‌بردند «همسایه‌ای که چشمانش تو را ببیند و قلبش مراقب توست اگر تو را در خوشی ببیند ناراحت شود و اگر تو را در سختی ببیند خوشحال و شادمان گردد همسایه بدی را که اگر نیکی ببیند پنهانش ‌کند و اگر بدی ببیند آشکارش سازد».۵۷و۵۸و۵۹و۶۰

ایشان همسایه بد را یکی از چهار چیز کمرشکن معرفی کرده از آن به خدا پناه بردند.۶۱و۶۲و۶۳

می‌فرمودند: «آن‌که همسایه از شر و بدی او در امان نباشد و حقش را ضایع کند، خداوند استشمام بوی بهشت را بر او حرام می‌کند»،۶۴و۶۵  پیامبرخدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم)چنین همسایه‌ای را مورد نفرین قرار دادند۶۶و۶۷و۶۸  و فرمودند: «لَیْسَ المُؤْمِن الًذی یَأْمَنْ جَارُهُ بَوَائِقَهُ؛۶۹و۷۰.۷۱ ایمان ندارد آن‌کس که همسایه از شرش در امان نیست.

نقل است مردی انصاری خانه جدیدی در یکی از محله‌های مدینه خریداری کرده بود و به آن‌جا منتقل شده بود؛ بعد از گذشت مدتی، متوجه شده بود که همسایه بدی نصیب او شده است. به همین خاطر خدمت پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) آمد و عرض کرد: «یا رسول‌الله! من در فلان محله در میان افراد فلان قبیله خانه‌ای خریده‌ام و اینک به آن‌جا منتقل شده‌ام؛ اما بعد از گذشت مدتی متاسفأنه متوجه شده‌ام که نزدیک‌ترین همسایه من شخصی است که نه تنها وجود او برای من خیر و سعادتی ندارد؛ بلکه از شر او نیز در امان نیستم و اطمینان ندارم که موجبات زیان و آزار مرا فراهم نسازد.» پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) به علی (علیه‌السلام) و سلمان و ابوذر و مقداد فرمود تا در مسجد با صدای بلند اعلام بدارند که آن کس که‌ همسایه‌اش از شر او در امان نباشد ایمان ندارد؛ آن‌ها سه بار این مطلب را جار زده به اطلاع عموم رساندند.۷۲

۷.     تنبیه آزار همسایه

روایت شده که مردی خدمت رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) آمد و از دست همسایه مردم آزارش به آن حضرت شکایت کرد پیامبرخدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) به او فرمودند:«صبر داشته باش و شکیبایی پیشه کن.» آن مرد رفت و بعد از مدتی باز خدمت رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) رسید و از دست همسایه‌اش شکایت کرد؛ پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) باز هم به او فرمود صبر داشته باش. آن مرد رفت و بعد از گذشت مدتی برای بار سوم خدمت رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) رسید و از دست همسایه خود شکایت کرد. پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) این بار به او فرمودند: «روز جمعه که مردم به سوی نماز جمعه می‌آیند، اسباب و اثاثیه‌ات را بر سر راه بگذار تا هرکسی که به نماز جمعه می‌رود آن‌ها را ببیند هنگامی که از تو پرسیدند چرا اسباب اثاثیه‌ات را بیرون ریخته‌ای موضوع را برای مردم بازگو کن» آن مرد رفت و طبق فرموده رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله وسلم)عمل کرد؛ همسایه مردم آزارش که وضع را چنین دید و آبروی خود را در خطر دید بی‌درنگ به سوی او شتافت و ملتمسانه از او خواست که وسایلش را به خانه برگرداند و با او عهد کرد که دیگر آن‌گونه رفتار نکند و او را نیازارد.۷۳و۷۴

۸.هدیه به همسایه بهتر

مردی خدمت رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) رسید و عرض کرد: «یا رسول الله! دو همسایه دارم که می‌خواهم به یکی از آنان هدیه‌ای بدهم به کدامیک هدیه بدهم؟» فرمود: آن‌که درِ خانه او به تو نزدیک‌تر و از جهت خویشاوندی رعایت‌شان واجب‌تر باشد و اگر هر دو یکسان باشند به آن کس که بهتر رعایت همسایگی کند».۷۵و۷۶و۷۷

۹.     پیامدهای خوب همیایه‌داری

روابط پیوسته و مداوم همسایگان اگر با تعاملات شایسته و مناسب همسایگان با یکدیگر و رعایت حقوق و بایسته‌های همسایگی توأم باشد می‌تواند با نزدیک کردن دل‌ها و ایجاد انس و الفت زندگی‌ای شاد و فرح‌بخش را برای اجتماع به ارمغان آورد. از این‌رو رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم) خوب همسایه‌داری کردن را سبب آبادانی شهرها و درازی عمرها معرفی کرده‌اند.۷۸.۷۹و۸۰و۸۱

نیکی به همسایه از اموری بود که جعفربن ابیطالب در خطبه‌اش نزد نجاشی از آن به عنوان یکی از آموزه‌های عزت‌آفرین رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و سلم)نام برد.۸۲

پانویس

  1. شعیری، تاج الدین، جامع الاخبار، ص۱۳۹، قم، انتشارات رضی، ۱۳۶۳ش
  2. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۶۹، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
  3. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۸، ص۴۹۱
  4. محدث نوری، حسین، المستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۷، قم، آل‌البیت، ۱۴۰۸
  5. شهیدثانی، زین‌الدین بن علی، مسکن الفؤاد، ص۱۰۵
  6. ابوالقاسم، پاینده، نهج الفصاحه، ص۴۳۶، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش
  7. شعیری، تاج الدین، جامع الاخبار، ص۱۳۸، قم، انتشارات رضی، ۱۳۶۳ش
  8. ابن حجر عسقلانی، احمد بن‌ علی، فتح الباری، ج۱۰، ص۴۴۲
  9. أوصیکم ابوالقاسم، پاینده، نهج الفصاحه، ص۳۵۰، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش
  10. ابن حنبل، احمد، مسند حنبل، ج۳۳، ص۴۵۹
  11. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۴۸، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲
  12. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۸، ص۱۰
  13. امام علی علیه‌السلام، نهج البلاغه، ص۴۲۲
  14. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۷، ص۵۱، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
  15. شیخ صدوق، محمد بن علی، من‌لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸۹، قم، جامعه مدرسین
  16. ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۵۰۴، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا
  17. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۲۲۵، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۶
  18. شیخ صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، ص۱۸۰، قم، انتشارات شریف رضی، ۱۳۴۴ش
  19. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۸، ص۱۱
  20. ابن حنبل، احمد، مسند حنبل، ج۲۶، ص۲۹۵
  21. محدث نوری، حسین، المستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۶، قم، آل‌البیت، ۱۴۰۸
  22. محدث نوری، حسین، المستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۱۹، قم، آل‌البیت، ۱۴۰۸
  23. ابن حبان، محمد، صحیح ابن حبان، ج۲، ص۲۷۶-۲۷۷، تحقیق شعیب الارنؤوط، چاپ دوم، الرساله، ۱۹۹۳
  24. ابن حنبل، احمد، مسند حنبل، ج۳۵، ص۳۳۸
  25. ابن حبان، محمد، صحیح ابن حبان، ج۲، ص۲۶۹، تحقیق شعیب الارنؤوط، چاپ دوم، الرساله، ۱۹۹۳
  26. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۶۶، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
  27. محدث نوری، حسین، المستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۲، قم، آل‌البیت، ۱۴۰۸
  28. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۲۶، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲
  29. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۷، ص۷، بیروت، تحقیق شیخ بکری حیانی، تصحیح شیخ صفوه السقا، مؤسسه الرساله، ۱۹۸۹
  30. ابن ابی جمهور، محمد بن زین‌الدّین، عوالی اللئالی، ج۱، ص۵۸، قم، انتشارات سیدالشهداء (علیه‌السّلام)، ۱۴۰۵
  31. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۷، ص۶، بیروت، تحقیق شیخ بکری حیانی، تصحیح شیخ صفوه السقا، مؤسسه الرساله، ۱۹۸۹
  32. سیوطی، جلال‌الدین، الجامع الصغیر، ج۱، ص۵۳۹۸
  33. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۴، ص۴۲، بیروت، تحقیق شیخ بکری حیانی، تصحیح شیخ صفوه السقا، مؤسسه الرساله، ۱۹۸۹
  34. شیخ صدوق، محمد بن علی، من‌لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۳، قم، جامعه مدرسین
  35. دیلمی، حسن بن ابی الحسن، اعلام الدین، ص۴۱۴، قم، مؤسسه آل‌البیت (علیه‌السّلام)، ۱۴۰۸
  36. شیخ صدوق، محمد بن علی، امالی، ص۵۱۵
  37. شیخ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۵۲۰، قم، انتشارات دارالثقافه، ۱۴۱۴
  38. شیخ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۵۲۰، قم، انتشارات دارالثقافه، ۱۴۱۴
  39. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۳۰، تحقیق عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، دارالتراث العربی
  40. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۶۸، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
  41. ابن ابی جمهور، محمد بن زین‌الدّین، عوالی اللئالی، ج۱، ص۲۶۹، قم، انتشارات سیدالشهداء (علیه‌السّلام)، ۱۴۰۵
  42. محدث نوری، حسین، المستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۹، قم، آل‌البیت، ۱۴۰۸
  43. سیوطی، جلال‌الدین، الجامع الصغیر، ج۱، ص۸۸۹
  44. شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج۱، ص۱۸۳، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۳
  45. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۲۶، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲
  46. ابنسلامه، محمد، مسند شهاب، ج۱، ص۴۱۲، تحقیق حمدی عبدالحمید السلفی، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ اول
  47. طبرانی،سلیمانبن احمد، معجم الکبیر، ج۴، ص۲۶۸، تحقیق حمدی عبدالحمید السلفی، داراحیاء التراث العربی، چاپ دوم
  48. ابوالقاسم، پاینده، نهج الفصاحه، ص۲۴۶، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش
  49. کوفی، محمد بن محمد، الجعفریات، ص۱۶۴، تهران، مکتبه نینوی الحدیثیه
  50. محدث نوری، حسین، المستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۷۱، قم، آل‌البیت، ۱۴۰۸
  51. کراجکی، ابوالفتح، کنزالفؤاد، ج۱، ص۲۹
  52. دیلمی، حسن بن ابی الحسن، اعلام الدین، ص۱۱۷، قم، مؤسسه آل‌البیت (علیه‌السّلام)، ۱۴۰۸
  53. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۲۳۲، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
  54. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۳، ص۳۶۷، بیروت، تحقیق شیخ بکری حیانی، تصحیح شیخ صفوه السقا، مؤسسه الرساله، ۱۹۸۹
  55. سیوطی، جلال‌الدین، الجامع الصغیر، ج۱، ص۱۱۵۱
  56. ابوالقاسم، پاینده، نهج الفصاحه، ص۱۶۵، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش
  57. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۶۹، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
  58. حمیری قمی، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، ص۴۰، تهران، انتشارات کتابخانه نینوی
  59. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۵۲
  60. نسائی، احمد بن علی، سنن‌نسائی، ج۴، ص۴۶۰، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۳۰
  61. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۳۲، تحقیق عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، دارالتراث العربی
  62. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۶۸، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
  63. شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج۱، ص۲۰۶، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۳
  64. شیخ صدوق، محمد بن علی، من‌لایحضره الفقیه، ج۴، ص۱۳، قم، جامعه مدرسین
  65. شیخ صدوق، محمد بن علی، امالی، ص۴۲۷، قم، کتابخانهاسلامیه، ۱۳۶۳ش
  66. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۲۸۰، تحقیق عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، دارالتراث العربی
  67. کراجکی، ابوالفتح، کنزالفؤاد، ج۱، ص۱۴۹، قم، دارالذخائر، ۱۴۱۰
  68. امین، سید محسن، اعیال الشیعه، ج۱، ص۳۰۳، تحقیق حسن الامین، بیروت، دارالمتعارف
  69. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۲۶، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲
  70. شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۲۷
  71. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۶۶، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
  72. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۶۶، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
  73. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۶۸، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
  74. ابن حبان، محمد، صحیح ابن حبان، ج۲، ص۲۷۸، تحقیق شعیب الارنؤوط، چاپ دوم، الرساله، ۱۹۹۳
  75. ابن حنبل، احمد، مسند حنبل، ج۴۲، ص۳۹۴
  76. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۸، ص۱۱
  77. محدث نوری، حسین، المستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۶، قم، آل‌البیت، ۱۴۰۸
  78. مسلمنیشابوری،مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۱، ص۴۹، بیروت، دارالفکر
  79. ابن حنبل، احمد، مسند حنبل، ج۴۲، ص۱۵۳
  80. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۲۸، تحقیق عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، دارالتراث العربی
  81. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۶۸، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
  82. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخاسلامو وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۲، ص۱۳۱، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۹۹۳
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.