سیره پیامبر در اجرای امر به معروف و نهی از منکر
یکی از سیرههای پیامبر – صلی الله علیه و آله – این بود که امر به مع رسانی حوزهعروف و نهی از منکر را با مراحل آن اجرا میکردند، یعنی از کم آغاز مینمودند و آنگاه شدت میبخشیدند. از آن جا که گفتهاند: امر به معروف و نهی از منکر، به عنوان یک امر اجتماعی در موارد گوناگون جنبه ارشادی دارد و از این جهت نیز یک روش تربیتی اساسی است. انسان، طبیعتاً ارشاد را بهتر از دستور دادن تحمل میکند. پیامبر – صلی الله علیه و آله – به نحو شایسته ارشادی بودن آن را در سیرهاش نشان میداد که نمونه آشکار آن را در داستان سمره بن جندب میبینیم که عالمان اصول، از آن برای قاعده لاضرر استفاده کردهاند. در داستان سمره، پیامبر – صلی الله علیه و آله – کاملاً مراحل را رعایت فرموده و از ملایمت و مرحله نخستین امر به معروف و نهی از منکر استفاده نموده است تا آخرین مرحله لازم. داستان سمره چنین است: زراره، از امام باقر – علیه السلام – روایت میکند که سمره بن جندب در باغ مرد انصاری درخت خرمایی داشت که خانه انصاری در آن جا بود، سمره، بدون این که اجازه بگیرد به سراغ نخلش میرفت. مرد انصاری در اعتراض میگفت: «ای سمره تو همواره ناگهان و بی اطلاع وارد باغ میشوی و ما در شرایطی قرار داریم که خوشایند نیست، وقتی وارد باغ میشوی اجازه بگیر»!
– من در راهی که مربوط به درخت خودم است، اجازه نمیگیرم.
مرد انصاری به رسول خدا – صلی الله علیه و آله – شکایت کرد، رسول خدا – صلی الله علیه و آله – سمره را احضار کرد و فرمود، فلانی از تو شکایت دارد، از این که بدون اجازه او و خانوادهاش وارد باغ میشوی. از این پس با اجازه و اطلاعشان وارد باغت شو.
– آیا راهی که متعلق به باغ خودم است، جواز عبور میخواهد؟ نه چنین نخواهم کرد.
– پس در این صورت باغ را واگذار کن. در برابر درختی که به تو میدهم.
– نه چنین نمیکنم.
– در برابر آن دو تا درخت میدهم.
– نمیخواهم معامله کنم.
پیامبر مرتب بر تعداد درختان میافزود که او را راضی کند، تا به ده اصل درخت رسید؛ ولی سمره راضی نمیشد. آنگاه پیامبر فرمود:
- در برابر درخت تو ده اصل درخت در فلان مکان [بهتر] میدهم.
- نه مبادله نمیکنم.
- درختت را واگذار تو را درختی در بهشت میدهم!
- نه راضی نمیشوم.
- تو شخص ضرر زنندهای هستی، در حالی که: لا ضرر و لا ضرار علی مؤمن آن گاه پیامبر دستور داد: «تا آن درخت را از ریشه بکنند و به سمره فرمود: درختت را بردار و هرجا که میخواهی بکار».
در این داستان میبینیم که چگونه پیامبر – صلی الله علیه و آله – با ملایمت و مدارا سمره را وادار میسازد تا از راه لجاجت برگردد و به راه درست و به سوی تربیت رهنمون شود؛ اما، متأسفانه سمره این لیاقت را نداشت و سیره پیامبر – صلی الله علیه و آله – در چنین موارد این بود که در جایی اعمال زور، در جای دیگر نرمش و ملاطفت. هر کدام را در جای خود به کار میبرد. تا هم خود آن شخص تربیت شود، هم مانع تربیت دیگران نشود.
پیامبر – صلی الله علیه و آله – افزون بر این که در عمل آن گونه از امر به معروف و نهی از منکر کار میگرفت که همواره باید به نتیجه درست و سازنده تربیتی منتهی شود، در سخن، نیز تأکیدی بسیار داشت و آن را سازندهترین عامل به حساب میآورد چنانچه در سخنان گهر بار آن حضرت همواره روی این مطلب تکیه و تأکید گردیده است و در حدیثی از آن حضرت چنین میخوانیم: «همواره مردم به خوبی و سلامت به سر خواهند برد تا وقتی که مردم امر به معروف و نهی از منکر را به پا دارند و با همدیگر به نیکی و تقوا کمک کنند؛ اما آن گاه که چنین نکنند، برکات از میانشان برداشته میشود و برخی بر برخی دیگر چیره میگردد که یاوری در آسمان و زمین ندارند و دستشان از همه جا کوتاه است.
در جایی که امر به معروف و نهی از منکر، با همه شرایط اجرا شود، حساسیت عمومی، در دلها به گناه موج می زند، اما آن گاه که این سنت پسندیده، ترک شود، همان شرایط و اوضاع غلبه مییابد که پیامبر – صلی الله علیه و آله – شرح داده است؛ خوبان در گوشهها میخزند و در چنین محیط و اوضاع تربیت سالم مشکل میشود.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه