سیره پیامبر(ص) در برخورد با منکرات اجتماعی
گفتاری از: دکتر محمدحسین رجبی دوانی
منبع: Khamenei.ir
از ۲۳ سال نبوت پیامبر اسلام(صلّیاللهعلیهوالهوسلّم)، ۱۳ سال آن در مکه، صرف تبلیغ اسلام شد و ۱۰ سال آن، در مدینه، صرف تشکیل حکومت اسلامی. واضح است که بسیاری از احکام اسلامی (مثل احکام قضایی یا روابط اجتماعی بین مردم در جامعه)، برای اجرایی شدن، نیازمند تشکیل حکومت است و پیامبر(صلّیاللهعلیهوالهوسلّم) نیز چنین کردند. طبیعتاً زمانی که قوانینی از سوی خداوند متعال و نبی مکرم اسلام برای بهتر زیستن مردم وضع میشود، دولت اسلامی نیز مکلف به اجرای آن شریعت و حفظ شعائر اسلامی در مرئی و منظر مردم است.
مسئله حجاب نیز یکی از آن دست مسائل اجتماعی است که اجرای آن در جامعه، نیازمند تشکیل حکومت اسلامی و وضع قوانین در سطح اجتماع است. نکته جالب توجه نیز اینجاست که آیه معرف حجاب، در زمره سورههای مدنی است. یعنی این آیه در زمان حضور پیامبر اسلام در مدینه و پس از تشکیل حکومت نازل شده و بنابراین بهعنوان یکی از مقررات اجتماعی اسلام مطرح شده است. البته اساساً نوع پوشش اعراب بهنحوی بود که پیش از اسلام نیز وضعیت اجتماعی، وخیم نبود اما با این حال، این مسئله (حفظ عفت عمومی) چنان اهمیتی داشت که در زمان حکومت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) و در مرکز خلافت ایشان، وقتی به دلیل ازدحام جمعیت و اختلاطهای غیرضروری، شانههای زنان و مردان به یکدیگر برخورد میکرد. امیرالمؤمنین(علیهالسلام) آنان را از این کار نهی میکردند. البته به طور کلی، در اثر تحولی که به دلیل انقلاب پیامبر(صلّیاللهعلیهوالهوسلّم) در مردم به وجود آمده، تجاهر به فسق در جامعه، بسیار کم شده بود.
بنابراین پس از نزول آیه حجاب بود که با توجه به پذیرفتن اسلام توسط مردم و حضور آنها در دولت اسلامی، مردم از هرزگی و خودنمایی به دور بوده و آن را در تضاد با دینی میدانستند که از سوی پیامبر اسلام آورده شده بود. در عین حال اما از سوی معاندان و غیرمسلمانان شاهد آن هستیم که در برخی موارد به مخالفت و تمسخر این موضوع میپرداختند.
یکی از آنها مربوط به یهودیان بنیقریظه است که یک بانوی باحجاب مسلمان برای سفارش دادن گردنبند نزد یکی از زرگرهای یهود رفت. زرگر یهود اصرار داشت که آن زن مسلمان، حجاب خود را بردارد تا گردن او را ببیند اما زن مسلمان از این کار سر باز زد. در این هنگام گروهی از اراذل یهود که در آن اطراف پرسه میزدند، متوجه موضوع میشوند و یکی از آنها بدون آنکه زن متوجه شود، پایین دامن زن را به روسری او گره میزند و زمانی که زن بلند میشود، قسمتی از بدن او نمایان شده و فریاد سر میدهد. در همین هنگام مرد مسلمانی که صدای آن زن را میشنود به کمک او رفته و آن فرد یهودی را میکشد و آنها نیز مرد مسلمان را به قتل میرسانند.
خبر این ماجرا که به پیامبر اسلام رسید، ایشان دستور دادند به سبب به خطر افتادن عفت زن مسلمان، کل بنیقریظه که قرارداد صلح با پیامبر بسته بودند، از شمول قرارداد خارج شده و باید از مدینه اخراج شوند. البته یهودیان در ابتدا مقاومت کردند و پیامبر نیز با دیدن گستاخی آنها، به سمت قلعههای ایشان لشکرکشی کرد. بنابراین یکی از غزوههای پیامبر اسلام، به دلیل زیر سؤال رفتن عفت زن مسلمان شکل گرفت.
مورد دیگر هم به یک شاعر سرشناس یهود به نام کعب ابن اشرف مربوط میشود. این فرد به دلیل مخالفت با مسلمانان پس از جنگ بدر و کشته شدن شماری از سران قریش و مشرکان، سفری به مکه کرد و شعری در رثای قریش و هتک پیامبر اسلام سرود. زمانی که خبر شعر او به مدینه رسید، یک زن مسلمان که ذوق شعری داشت پاسخ بسیار خوبی به او داد و کعب ابن اشرف نیز که از پاسخ یک زن برآشفته شد، شعری در وصف زنان مسلمان سرود و به عفت و پاکی آنها متعرض شده و الفاظی بسیار زشتی را خطاب به زنان مسلمان در شعر خود آورد. پیامبر اسلام نیز با شنیدن این شعر، ۵ مرد مسلمان را مأمور کرد تا کعب را به قتل برسانند.
بنابر آنچه که گفته شد با مراجعه به سیره پیامبر اسلام و امیرالمؤمنین علیهمالسلام در مییابیم که اولاً در طول دوران خلافت آن دو بزرگوار، گزارش خاصی مبنی بر زیر پا گذاشتن حجاب از سوی زنان مسلمان گزارش نشده است. ثانیاً مثالهای فوق نشان از نوع برخورد ایشان با زیر سؤال رفتن حجاب و عفت زن مسلمان دارد. ثالثاً هر پدیدهای که در مخالفت با یکی از مظاهر شریعت اسلام بود، برای حاکم اسلامی- نبی مکرم اسلام و امیرالمؤمنین – از اهمیت بالایی برخوردار بود و در صورت مشاهده آن، برخورد بسیار سختی با آن میکردند. برای مثال زمانی که شخصی مانند نجاشی که شاعر خاص امیرالمؤمنین و مهمترین رسانه او بود، حکم قرآنی منع شرب خمر را منع کرد و پس از اینکه شراب خورد و با مستی به ملاءعام آمد، امیرالمؤمنین با آگاه شدن از این موضوع دستور میدهد که حد الهی را در مورد نجاشی نیز اجرا کنند.