بسماللهالرحمنالرحیم
تجسس و عیب جویی و بد گمانی در سیره و کلام نبوی(ص)
نویسنده : سید علی اکبر حسینی
منبع: دانشنامه پژوهه
از جمله گناهان کبیرهای که در سیره و کلام پیامبر اکرم(ص) بدان پرداخته شده و در نکوهش و مذمت آن احادیث و روایاتی از سوی آن حضرت(ص) وارد شده، سوءظن و بدگمانی است. خداوند به صراحت در قرآن درباره این صفت نکوهیده و این خصلت ناپسند سخن به میان آورده و فرموده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ …؛۱ ای کسانی که ایمان آوردید، از بسیاری از گمانها بپرهیزید به درستی که برخی از این گمانها گناه است».
سوءظن و بدگمانی در کلام پیامبر اکرم(ص)
رسول خدا(ص) در احادیث خود سوءظن را دروغترین سخن، برشمرده۲ و بدترین مردم را کسانی معرفی کردند که به دیگران بدگمانند.۳ ایشان همچنین فرمودند: «به درستی که خداوند سه چیز مسلمان را بر دیگران حرام کرده است، خونش، مالش و اینکه کسی به او گمان بد برد».۴ حضرت(ص) گمان بد بردن فرد نسبت به برادر مسلمان خود را همانند گمان بد بردن به پروردگارش توصیف کرده،۵ راه نجات از این صفت رذیله را ترتیب اثر ندادن و عدم تحقیق در باب سوءظن پیشآمده بیان کردند.۶ ایشان همچنین به مسلمانان توصیه میفرمودند که: «برای برادرت عذری بطلب و اگر برایش عذری نیافتی برایش عذری درست کن[تا گرفتار گناه بدگمانی نشوی]».۷
سوءظن و بدگمانی در سیره پیامبر خاتم(ص)
در رهنمودها و آموزههای دینی اسلام مسلمانان نه تنها از پرداختن به سوءظن و بدگمانی برحذر داشته شدهاند، بلکه از آنان خواسته شده است که خود را در موقعیتی قرار ندهند که موجبات بدگمانی دیگران را فراهم آوردند.۸ رسول خدا(ص) نیز در مواقعی با زدودن زمینههای سوءظن از افتادن اصحاب و یاران در ورطه گمراهی جلوگیری میکردند. از صفیه دختر حیی بن اخطب (همسر پیامبر اکرم(ص)) روایت شده که رسول خدا(ص) در مسجد معتکف بودند، پس شبی به زیارتشان رفتم و با ایشان دیدار کردم، سپس برخاستم تا برگردم حضرت(ص) با من برخاست تا مرا به خانه برگرداند منزل من در خانه اسامه بن زید واقع بود. در میان راه به دو مرد انصاری برخوردیم؛ پیامبر(ص) با دیدن آنان که به سرعت از کنارمان رد میشدند، آنان را صدا زده فرمودند: «این زن صفیه دختر حیی بن اخطب، همسر من است آنان گفتنند: سبحان الله؛ کسی گمانی کرده ما چنین گمانی نکردیم. رسول خدا(ص) فرمود: «همانا شیطان همچون خون در رگهای انسان جریان دارد ترسیدم که چیزی در قلبتان خطور کند».۹
تجسس و عیبجویی
از اوصاف زشت و زننده دیگری که موجبات سستی و از هم گسیختگی پیوند دوستی و مودت بین انسانها را فراهم میآورد، تجسس در امور دیگران و جستجوی عیوب و لغزشهای آنان و آشکار نمودن آنهاست.
تجسس در لسان اهل لغت به معنای فحص و جستجو است؛ این واژه بیشتر در معنای جستجو کردن از بواطن امور و چیزهای پنهانی استعمال شده، معمولاً در معنای کشف نهانیهای شر به کار میرود.۱۰ این خصیصه از حالات درونی افراد و از ثمرات سوء ظن است چرا که نفس انسان با بدبین شدن قانع نشده او را وا میدارد که در مورد افراد تحقیق و جستجو کند. ثمره این تحقیق، عیبجویی و تجسس است.۱۱ از اینرو رسول خدا(ص) در روایتی بدترین سوءظن دارندگان را تجسس کنندگان و بدترین تجسس کنندگان را کسانی معرفی کردند که آن را به زبان جاری سازند.۱۲
تجسس و عیبجویی در کلام نبوی(ص)
رسول خدا(ص) مسلمانان را از این صفت رذیله برحذر داشته فرمودند: «ای گروهی که به زبان اسلام آوردهاید و قلبهایتان از ایمان خالص نشده است مسلمانان را مذمت نکنید و در پی جستن عیوب آنان نباشید که هرکس در صدد عیب جویی و جستجوی لغزشهای برادر مسلمانش برآید خداوند عیوب و لغزشهای او را دنبال میکند و هرکس که خداوند عیوب و لغزشهایش را دنبال کند رسوایش سازد اگرچه در اندرونی خانه خود باشد».۱۳ ایشان ضمن تشویق مردم به پرداختن به عیوب خود و بازماندن از جستجو در عیوب مردم، مسلمانان را به جای تجسس در امور مردم و پرداختن به عیوب آنان به عیبپوشی مسلمانان دعوت کرده میفرمودند: «هر که از برادر خود کار زشتی مشاهده کند و آن را پوشیده نگاه دارد خداوند در دنیا و آخرت عیبپوش اوست».۱۴
تجسس و عیبجویی در سیره پیامبر اکرم(ص)
رسول خدا(ص) نه تنها مسلمانان را از تجسس و جستن عیوب دیگران برحذر میداشت، بلکه خود نیز هیچگاه عیبجو نبوده۱۵ در صدد یافتن عیبها و لغزشهای مردم نیز نبودند.۱۶ ایشان تجسس از عیوب مردم را با مأموریت الهیاش در منافات دانسته میفرمودند: «من مأمور نیستم که درون مردم را بکاوم و درونشان را بشکافم».۱۷
منابع:
- سوره حجرات، آیه۲۱.
- احمد بن حنبل، مسند احمد، بیروت، دارصادر، بیتا، ج۲، ص۲۸۷ و نیشابوری، مسلم؛ صحیح، بیروت،
دارالفکر، ج۸، ص۱۰ و البخاری، صحیح، بیروت، دارالفکر، افست دارالطباعه العامره استانبول، بیتا، ج۶، ص۱۳۶.
- محدث نوری، مستدرک الوسائل، قم، آل البیت(ع)، ۱۴۰۸، ج۹، ص۱۴۷.
- طبرسی، علی بن الحسن؛ مشکاه الانوار، نجف، کتابخانه حیدریه، ۱۳۸۵ق، ص۷۸ و فتال نیشابوری،
محمد بن حسن؛ روضه الواعظین، قم، انتشارات رضی، بیتا، ج۲، ص۲۹۳ و ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، قم، مکتبه الفقیه، بیتا، ج۱، ص۵۲.
- المتقی الهندی، علاء الدین علی؛ کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوه السقا، بیروت،
الرساله، ۱۹۸۹، ج۳، ص۴۹۷ و سیوطی، جلالالدین؛ الدر المنثور فی تفسیر المأثور، قم، مرعشی نجفی، ۱۴۰۴، ج۶، ص۹۲.
- شهید ثانی، کشف الریبه، انتشارات مرتضوی، ۱۳۹۰ق، ص۲۲-۲۳ و المناوی، فیض الغدیر شرح الجامع
الصغیر، تحقیق احمد عبدالسلام، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۴، ج۳، ص۴۰۲-۴۰۳ و مجلسی، محمد باقر؛ بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، تهران، اسلامیه، بیتا، ج۷۲، ص۲۰۱.
- ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵، ج۲۲، ص۱۴۹ و محمد باقر مجلسی، پیشین،
ج۷۲، ص۱۹۷.
- نهجالبلاغه، قم، دار الهجره، بیتا، ص۵۰۰.
- مسلم نیشابوری، پیشین، ج۷، ص۸ و البخاری، پیشین، ج۲، ص۲۵۸ و احمد بن حنبل، پیشین، ج۶،
ص۳۳۷.
- ابناثیر، النهایه فی غریب الحدیث، تحقیق طاهر احمد الزاوی و محمود محمد الطناحی، قم، اسماعیلیان،
چاپ چهارم، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۲۷۲ و ابن منظور، لسان العرب، بیروت، دارصادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴، ج۶، ص۳۸.
- شهید ثانی، پیشین، ص۲۲-۲۳ و سیوطی، پیشین، ج۶، ص۹۲.
- محدث نوری، پیشین، ص۱۴۷.
- کلینی، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۳۵۴ و شیخ مفید، الاختصاص، قم، کنگره
شیخ مفید، ۱۴۱۳، ص۲۲۵ و ورام بن ابیفراس، پیشین، ج۲، ص۲۰۸.
- المتقی الهندی، پیشین، ج۳، ص۲۵۰ و حاکم نیشابوری، المستدرک، تحقیق یوسف عبدالرحمن
المرعشی، بیتا، ج۴، ص۳۸۳.
- شیخ صدوق، معانی الاخبار، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۱ش، ص۸۲ و طبرسی، پیشین، ص۱۴.
- طباطبایی، محمد بن حسین؛ سنن النبی، تهران، اسلامیه، چاپ هفتم، ۱۳۷۸ش، ص۱۷.
- احمد بن حنبل، پیشین، ج۳، ص۴ و مسلم نیشابوری، پیشین، ج۳، ص۱۱۱ و البیهقی؛ السنن الکبری،
دارالفکر، بیتا، ج۸، ص۱۹۶.