بسماللهالرحمنالرحیم
جایگاه و اهمیت تشکیل خانواده در سنت نبوی
نویسنده: مصطفی دلشاد تهرانی
منبع: درسنامه اخلاق خانوادگی، ، انتشارات دریا، چاپ اول، ۱۳۸۸، صص ۱۸-۱۳.
مقدمه
خانواده مهمترین و اصیلترین نهاد اجتماعی است، نهادی که بستر همه بسامانیها و نابسامانیها، راستیها و ناراستیها، و خوشبختیها و بدبختیهاست. اگر خانواده، درست فهمیده شود و رویکردی صحیح بدان صورت گیرد و سلوک خانوادگی بر قواعدی اصیل استوار گردد، بهترین زمینه برای کمال فرد و جامعه فراهم میشود.
در منطق قرآن کریم، خانواده نهادی صرفاً این جهانی نیست، بلکه نهادی است که میتواند در جهان پسین نیز ادامه یابد و اعضای خانواده در آنجا نیز از سرور با هم بودن بهره برند؛۱ و این حقیقت بیانگر اصالت استثنایی این نهاد است. در این جهت آنچه مهم است این است که نگاه به تشکیل خانواده و نفس خانواده آن گونه شود که لازمه خانواده و شأن آن است، و نیز راه و رسم زندگی خانوادگی، چنان ساماندهی گردد که این نهاد در مسیری سالم، پرنشاط و بالنده سیر نماید و به مقاصد کمالیاش دست یابد.
اخلاق خانوادگی در سیره نبوی
بهترین جلوه اخلاق خانوادگی در سیره نبوی ظهور دارد. سیره نبوی (یعنی مجموعه اصولی کلی، روشن، عملی و ثابت) در عرصه زندگی خانوادگی، همچون دیگر عرصهها، راه و رسمی نیکو برای پیروی و بهترین قواعد برای دستیابی به مطلوبهاست. این سیره برخاسته است از قرآن کریم و آموزههای پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) و روش شناسی زندگی آن حضرت به عنوان برترین سرمشق برای زندگی سعادتمند، و در امتداد وجود خاتم پیام آوران، آموزههای دیگر معصومان و روش شناسی زندگی آنان.
این اصول در مجموع، اصولی راهنما برای تنظیم روابط خانوادگی و سلوک اعضای خانواده است. چنانچه خانواده براساس آموزههای نبوی، مبتنی بر شناختهای صحیح، آمادگیهای لازم، و تواناییهای ضروری شکل گیرد، و زندگی خانوادگی بر اصول سیره نبوی سامان یابد، روابط اعضای خانوادگی بر مدار مودت و رحمت، رفق و ملایمت، نیک رفتاری، تکریم، تفاهم و توافق، مدارا و سازگاری، بخشش و گذشت، همکاری، صراحت و صداقت، شکیبایی و بردباری نظم میگیرد و با پاسداشت حقوق خانواده و تأمین نیازهای همه به خوبی پیش میرود و هیچ تعدی و آزار و خشونتی ظهور نمییابد، و خانواده تدبیرمندانه به سوی مقاصدش طی طریق میکند و از استواری و استحکام کامل برخوردار میشود. اینگونه است که زندگی خانوادگی سراسر لذت و سلامت، و پر از آرامش و به دور از تنش، و انسانی و معنوی میگردد.
اصل تشکیل خانواده
تشکیل خانواده در سنت پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) اعتبار و ارزشی ویژه دارد. تلقی آن حضرت از خانواده و اینکه این بنیاد چگونه بنیادی است و با آن چگونه باید رفتار کرد، موجب شگفتی است. تعابیر رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) در اهمیت این بنیاد و جایگاه آن، والاترین تعابیر است، به گونهای که هیچ چیز با آن قابل قیاس نیست، چنان که از آن حضرت روایت شده است که فرمودند:
«هیچ بنایی در اسلام پایهگذاری نشده است که در پیشگاه خدای متعال محبوبتر از تشکیل خانواده باشد.»۲
در میان همه بنیادها، بنیادی نیست که این اندازه محبوب و مرضی خداوند باشد؛ و خانواده زیباترین و رو به کمالترین مجموعهای است که در هستی وجود دارد. صفوان بن مهران از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که آن حضرت گفت: رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) فرمودندک
«هیچ چیز نزد خدای عزوجل محبوبتر از خانهای نیست که با ازدواج آباد گردد.»۳
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) جایگاه خانواده را چنین معرفی کرده است تا به درستی مشخص شود که هیچ بنیانی در هستی – از نظر ارزشی – با آن برابری نمیکند. تشکیل خانواده از چنان جایگاهی برخوردار است که یکی از منازل رحمت الهی شمرده شده است؛ هم جلوه رحمت خداست و هم وسیله نزول رحمت الهی است. پیام آور رحمت و برکت، رسول ختمی مرتبت (صلّی الله علیه و آله) فرمودهاند:
«درهای آسمان در چهار موضع از سر رحمت گشوده میشود: هنگام نزول باران، و هنگام نگاه کردن فرزند به چهره پدر و مادر، و هنگام گشوده شدن در کعبه، و هنگام ازدواج.»۴
تشکیل خانواده در نگاه پیامبر (صلّی الله علیه و آله) چنان والا و گرانقدر است که هیچ چیز با آن برابری نمیکند و اگر جایگاه خانواده در هستی به درستی دریافت شود و این حقیقت ادراک گردد که بدون سلامت و صلابت آن، هیچ مجموعه انسانی قادر به سیر کمالی نیست، آنگاه روشن میشود که چرا پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) درباره خانواده چنین تعابیری بیان فرموده است و چرا گسستن این مجموعه نزد خداوند از هر کاری منفورتر و مطرودتر است، چنان که بر زبان پیام آور حق آمده است: «هیچ چیز نزد خدای عزوجل منفورتر از این نیست که خانهای در اسلام با جدایی (طلاق) از هم متلاشی گردد.»۵
فروپاشی کانون خانواده چنان نکوهیده است که امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
«ازدواج کنید ولی جدایی حاصل نکنید که عرش [الهی] از جدایی به لرزه درمیآید.»۶
از این تعبیر استفاده میشود که بنیان خانواده از چنان جایگاهی در هستی برخوردار است که با تزلزل آن گویا عرش الهی میلرزد؛ و این سخن بیانگر اهمیت ویژه این بنیان در نظام هستی است.
هدف تشکیل خانواده
خانواده محمل سیر دادن آدمی به سوی کمالات است و هیچ پایگاهی همچون خانواده نمیتواند چنین نقش بسترسازی داشته باشد. انسان برای رشد و تعالی نیاز به آرامش روحی، جسمی و عاطفی دارد، و این آرامش آنگونه که باید به در خانواده تأمین میشود.
«و از نشانههای او این است که از نوع خودتان همسرانی برایتان آفرید تا بدانها آرام گیرید.»۷
خدای رحمان از سر لطف و رحمت خویش بهترین زمینه رشد و کمال آدمیان را فراهم کرده است. خداوند هدف ازدواج و تشکیل خانواده را سکونت و آرامش معرفی میکند، و این از بزرگترین آیات خدا و مواهب الهی است. قرآن کریم به صراحت بیان میکند که تشکیل خانواده مایه سکونت و آرامش است.
این آرامش و گرمی از آنجاست که زن و مرد در نظام خانواده، مکمل هم، و مایه نشاط و شکوفایی و کمال یکدیگرند. آرامش یافتن و گرمی و نشاطی که در خانواده شکل میگیرد، بهترین وسیله رشد آدمیان، و موهبتی والا از جانب خدای رحمان است.
«و اوست کسی که شما را از نفسی واحد آفرید، و همسر او را از نوع او پدید آورد تا و بدو آرام گیرد.»۸
آنچه مایه اصلاح زندگی این جهانی و زندگی آن جهانی است، سکونتی است که در سایه روابط درست خانوادگی فراهم میشود، و هرچه این روابط لطیفتر و مستحکمتر و لذت بخشتر باشد، بهرهوری اعضای خانواده در وجوه مختلف روحی و جسمی و عاطفی بیشتر خواهد بود. از امام باقر (علیه السلام) روایت شده که پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) میفرمایند:
«خدای عزوجل فرموده است: هرگاه بخواهم خیر دنیا و آخرت را برای مسلمانی گرد آورم، برایش قلبی خاشع و زبانی ذاکر و تنی صابر بر بلا قرار دهم و همسری که چون او را بنگرد شادمان شود.»۹
تشکیل خانواده، ایجاد کانونی است گرمابخش و آرامش دهنده که در آن زن و مرد مایه شادمانی و تحرک مادی و معنوی یکدیگرند و به نظر میرسد هیچ چیز نمیتواند نقشی مانند این کانون در یاری کردن انسان برای زندگی نیکوی این جهانی و آن جهانی داشته باشد.
پینوشتها:
۱. نک: قرآن کریم، رعد/ ۲۴-۲۲، زخرف/ ۷۰-۶۹، یس/ ۵۶-۵۴، طه/ ۲۱.
۲. کتاب من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۳۸۳؛ الهدایه، ص ۲۵۷.
۳. الکافی، ج ۵، ص ۳۲۸؛ المهذب البارع، ج ۳، ص ۱۶۳.
۴. جامع الاخبار، ص ۹۷؛ بحار الانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۲۱.
۵. الکافی، ج ۵، ص ۳۲۸؛ المهذب البارع، ج ۳، ص ۱۶۳.
۶. تفسیر مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۰۴؛ بدایع الصنایع، ج ۲، ص ۲۲۸.
۷. قرآن، روم/۲۱.
۸. قرآن، اعراف/ ۱۸۹.
۹. الکافی، ج ۵، ص ۳۲۷؛ وسایل الشیعه، ج ۱۴، ص ۲۳.