تأثیر سیره نبوی در زندگی عبادی امام خمینی
امام هر شب در هر حالی که باشند نماز شب میخوانند و هنگامی که برای نماز شب از خواب برمیخیزند، اینقدر آرام و آهسته قدم برمیدارند که هیچکس از خواب بیدار نشود و به ندرت اتفاق میافتد که از حرکت امام در دل شب، کسی بیدار شود.
«مرحوم طبرسی در احتجاج[۱] سند به حضرت امیرالمؤمنین(ع) رسانده که فرمود: ده سال رسول خدا ایستاد بر سر انگشتان خود تا قدمهای آن حضرت ورم نمود و رویش زرد شد. می ایستاد تمام شب را تا عتاب به او شد در آن. پس فرمود خدای عزوجل: طه، ما فرو نفرستادیم بر تو قرآن را تا به تَعَب اُفتی، بلکه برای آنکه به سعادت و راحتی رسی به واسطۀ آن. و از حضرت صادق(ع) مروی است که رسول خدا در عبادت یکی از پاهای مبارکش را بلند میفرمود تا زحمت و تعبش زیاد شود. پس خدای تعالی این آیۀ شریفه را فرو فرستاد. و بعضی مفسّرین گفتند این آیه شریفه جواب مشرکین [است] که گفتند پیغمبر به زحمت افتاد به واسطه ترک دین ما، پس این آیه نازل شد. و شیخ عارف کامل شاهآبادی ـ دام ظلهـ میفرمودند، پس از آنکه آن وجود مبارک مدتی دعوت فرمود و مؤثر نشد آن طوری که حضرت مایل بود، آن سرور احتمال داد که شاید نقص در دعوت او باشد. پس اشتغال به ریاضت پیدا کرد مدت ده سال تا آنکه قدمهای مبارکش ورم کرد.[۲] آیه شریفه نازل شد که خود را مشقّت مده. تو طاهر و هادی هستی و نقص در تو نیست، بلکه نقص در مردم است.»[۳]
مهمترین فلسفۀ بعثت پیامبر اکرم(ص) دعوت انسانها به خداوند است. از اینرو باید خود ارتباط فوق العاده و عاشقانهای با حضرت حق داشته باشد. ریشۀ این ارتباط عاشقانه، شناخت پیامبر(ص) از حضرت حق است. هرچه شناخت محبوب بیشتر باشد، عشق آتشینتر میشود. قرآن کریم خوف و خشیت از پروردگار را، تنها به عالمان نسبت داده است و میفرماید: اِنَّما یَخشَی اللّه من عباده العلمؤا.[۴]
رسول خدا(ص) به نماز که مهمترین حلقه وصل بندگان با خداوند است توجه زیادی داشته و نماز را بر هر کاری مقدم می داشت. انتظار فرارسیدن وقت نماز را میکشید و اذان بلال را بسیار دوست میداشت، چرا که زمینهساز سخن گفتن با معشوق حقیقی است. بارها میفرمود: نماز نور چشم من است و محبوبترین لذتها برایم نماز است.[۵]
به هنگام نماز، دوست و رفیق و آشنا و همسر و… نمیشناخت. تنها و تنها نماز را میشناخت و به سرعت در پی انجام آن بود. امام دراینباره میفرماید: «از بعضی از زنهای رسول خدا(ص) نقل شده که رسول خدا(ص) با ما صحبت میکرد و ما با او صحبت میکردیم، چون وقت نماز حاضر میشد، گویی او ما را نمیشناخت و ما او را نمیشناختیم، برای اشتغالی که به خدا پیدا میکرد از هر چیز.»[۶] و از آنجا که نماز شب جلوه گاه و تجلیگاه عشق عاشقان اللّه است، این شخصیت بزرگ، نیمهشب برمیخاست و عاشقانه به نماز شب میایستاد.[۷]
اینک برداشتهایی از احادیث و سیرۀ نبوی در اقامه نماز، بیان می گردد.
- «اولین سؤالی که در قبر و قیامت از انسان میشود، نماز است، اگر آن مورد قبول واقع شد، سایر اعمال نیز قبول میشود و اگر نماز رد شد، سایر اعمال نیز رد میشود.»[۸]
- هنگامی که هدیه ارزشمندی خدمت ایشان می آوردند، حضرت بخشی از آن را به عنوان جایزه به کسی میدادند که دو رکعت نماز با حال خوانده باشد و جز به خدا به دیگری توجه نداشته باشد که جز امام علی(ع) دیگری برندۀ این جایزه نمیشد.[۹]
- ایشان نماز جماعت و نماز جمعه را مختصر میخواند تا با طولانی شدن آن مایه ملالت و خستگی مردم از نماز نگردد. وقتی کسی با حضرت کار داشت، نماز را مختصر میخواند، به حل مشکل او میپرداخت. گاه در نماز بود، صدای کودکی را میشنید که گریه میکند، بلافاصله نماز را مختصر کرده، پایان میداد و به سراغ کودک میرفت.[۱۰]
- نماز و قرآن را محور ارزشها مطرح میکرد و میفرمود: «به نمازخوانها، به آنها که اهل نماز جماعتند، خوشبین باشید، چرا که یک ارزش است.»[۱۱]
کردار امام
یار و یادگار امام، مرحوم حجت الاسلام سید احمد خمینی(ره)[۱۲] میگوید:
عبادت و ارتباط امام با خدا چیزی نیست که بتوانیم ترسیمش کنیم تا آنجا که توانسته ام با دوستان پدرم تماس گرفتهام و از مادرم در اینباره سؤالها کردهام، همه بر این قولند که امام با خدای خود رابطهای خاص داشت و دارد امام چنان در خدا فانی است و چنان از معشوق خود سخن میگوید که موی بر اندام انسان راست میشود. شوخی نیست که تمام دوستان امام او را عابد و زاهد یافتهاند. نمازهای شب و راز و نیاز امام و گریه و ناله در نیمههای شب چنان شدید است که انسان بیاختیار به گریه میافتد.[۱۳]
یکی دیگر از یاران امام(س) میگوید:
پنجاه سال است که نماز شب امام ترک نشده؛ امام در بیماری، در صحت، در زندان، در خلاصی، در تبعید، حتی بر روی تخت بیمارستان قلب هم نماز شب می خواند. امام در قم بیمار شدند؛ به دستور اطباء، امام به تهران میبایست منتقل شود، هوا بسیار سرد بود و برف میبارید، یخبندان عجیبی در جادهها وجود داشت، امام چندین ساعت در آمبولانسبودند و پس از انتقال به بیمارستان قلب باز نماز شب خواندند. امام شبی که از پاریس به سوی تهران میآمدند، تمام افراد در هواپیما خوابیده بودند و تنها امام در طبقه بالای هواپیما نماز شب میخواندند و شما اگر از نزدیک دیده باشید آثار اشک بر گونههای مبارک امام حکایت از شب زندهداری و گریههای نیمه شب وی دارد و بعضی از پاسداران در قم نقل میکردند که گاهی اوقات که امام برای تهجد بیدار میشدند، آنها را مورد نوازش و تفقد قرار میدادند.[۱۴]
یکی دیگر از یاران امام میگوید:
امام هر شب در هر حالی که باشند نماز شب می خوانند و هنگامی که برای نماز شب از خواب برمیخیزند، اینقدر آرام و آهسته قدم برمیدارند که هیچکس از خواب بیدار نشود و به ندرت اتفاق میافتد که از حرکت امام در دل شب، کسی بیدار شود. آن شب که امام را از تهران به قم برگرداندند (پس از تمام شدن مدت حصر) تا ساعت نیم بعد از نصف شب، در منزل امام رفت و آمد بود و پس از اینکه رفت و آمد مردم تمام شد، افراد خانواده، پروانهوار دور امام نشسته بودند. ساعت یک و نیم بعد از نصف شب بود تقریباً که چراغها را برای استراحت خاموش کردند. امام پس از آن همه خستگی دیدارها و ملاقاتها، شاید یک ساعت نگذشته بود که دوباره بلند شدند برای نماز شب. با اینکه معلوم بود صبح زود مردم برای دیدار با امام هجوم میآورند، معذلک در آن شب هم، امام نماز شب را ترک نکردند. جالب این است که امام همیشه موقع نماز، عطر و بوی خوش مصرف میکنند و شاید بدون بوی خوش سر نماز نایستاده باشند، حتی در نجف هم که نماز شب را پشت بام میخواندند، در همان پشت بام نیز یک شیشه عطر داشتند.[۱۵]
یکی دیگر از یاران امام میگوید:
یادم هست که یکبار در خدمت امام به تهران رفتیم و به منزل آیهاللّه لواسانی وارد شدیم. آیهاللّه لواسانی از دوستان خیلی صمیمی امام هستند. آنجا که رسیدیم، برخوردشان خیلی دوستانه و صمیمی بود. آنها صحبت می کردند و با یکدیگر شوخیهای مناسب با مقام رفاقت داشتند. و مقداری که صحبت کردند، وقت نماز شد. امام در عین اینکه خسته بودند و تازه رسیده بودند و با رفیقشان هم بودند، و به قول ما طلبهها «گعده» هم داشتند، اما اول وقت نماز که شد، چون مقید بودند که همیشه نمازشان را در اول وقت بخوانند، مثل اینکه یکباره همۀ آن مسائل به کنار میرفت، و تنها مسألهای که ماند، خواندن نماز ظهر بود.[۱۶]
یکی دیگر از یاران امام میگوید:
ایشان هر روزه ده جزء قرآن را می خواندند، یعنی در هر سه روز یک دوره از قرآن را میخواندند. در ماه رمضان، برادران خوشحال بودند که دو دوره قرآن را خواندهاند، ولی بعد میفهمیدند که امام ده یا یازده دوره قرآن را خواندهاند. و فکر میکنم که حالا هم ایشان این برنامه را داشته باشند. احمدآقا میگفت: شبی در ماه رمضان، من پشتبام خوابیده بودم، خانه ایشان یک خانۀ کوچک ۴۵ متری بود. بلند شدم دیدم که صدا میآید و بعد متوجه شدم که آقاست که در تاریکی در حال نماز خواندن است و دستهایش را طرف آسمان دراز کرده و گریه میکند. برنامه عبادی ایشان این بود که شب تا صبح در ماه مبارک رمضان نماز و دعا میخواندند و بعد از نماز صبح و مقداری استراحت، صبح زود برای کارهایشان آماده بودند.[۱۷]
جلوهای دیگر از عبادت رسول خدا(ص) روزه گرفتن آن حضرت است. امام خمینی(س) نوشته اند:
سنّت دوم رسول اکرم، صلی اللّه علیه وآله، که عبارت است از سه روز روزه در هر ماه، پس اخبار کثیره که بالغ بر چهل حدیث می شود در فضل آن وارد است. و در کیفیت آن بین علمای اعلام خلاف است. آنچه مشهور بین آنها و موافق با اخبار کثیره است و عمل رسول خدا،صلی اللّه علیه وآله، در آخر عمر و ائمۀ هدی بر آن بوده آن است که آن سه روز پنجشنبۀ اول، که روز عرض اعمال است و چهارشنبه اول دهه دوم، که روز نحس مستمرّ و روز نزول عذاب است و پنجشنبۀ آخر از دهه آخر که نیز روز عرض اعمال است میباشد، و در روایتی وارد است که بر امم سابقه هر وقت عذاب نازل میشد در یکی از این ایام نازل میشد. پس رسول اکرم،صلی اللّه علیه وآله، در این ایام مخوفه روزه گرفت.[۱۸]
در روایات آمده که پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله یک روز در میان روزه میگرفتند: «صام یوماً و أفطر یوماً»[۱۹]، و دو ماه شعبان و رمضان را پیوسته روزه بودند: «کان رسول اللّه صلیاللّه علیه و آله یصوم شعبان و رمضان.»[۲۰]
پیوست ها:
[۱] ر.ک.به: بحارالانوار؛ ۶۷: ۳۴۸؛ و ۷۱:۲۶.
[۲] کحل البصر؛ ص ۷۸.
[۳] شرح چهل حدیث؛ ص ۳۵۱.
[۴] فاطر / ۲۸.
[۵] «قره عینی فی الصلاه»؛ محجه البیضاء؛ ج ۳، ص ۶۸؛ علامه طباطبایی؛ سنن النبی؛ ص ۲۶۸، ۲۶۹.
[۶] آداب الصلوه؛ ص ۱۱۱؛ محجه البیضاء؛ ج ۱، ص ۳۵۱.
[۷] وسائل الشیعه؛ ج ۱، ص ۳۶۵.
[۸] بحارالانوار؛ ج ۷۲، ص ۲۲۷.
[۹] همان؛ ج ۴۱، ص ۱۸.
[۱۰] صحیح مسلم؛ ج ۴، ص ۱۸۵؛ سنن النبی؛ ص ۲۵۰.
[۱۱] کافی؛ ج ۳، ص ۳۷۱.
[۱۲] زمان تنظیم این بخش از کتاب مصادف بود با اربعین رحلت یادگار امام، حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی؛ از خداوند منان، علو درجات و همنشینی با امام امت ـ خمینی کبیر ـ و ائمه اطهار(ع) را برای این عزیز، خواهانیم. «والذین آمنوا وَ اتَّبعتْهُمْ ذریَّتُهُمْ بایمان اَلْحَقْنا بِهِمْ ذُریَّتَهُمْ و ما ألَتْنا هُمْ من عَملهمْ من شیءٍ؛ کسانی که خود ایمان آوردند و فرزندانشان در ایمان، پیرویشان کردند، فرزندانشان را به آنها ملحق میکنیم و از پاداش عملشان هیچ نمیکاهیم»؛ (طور / ۲۱).
[۱۳] سرگذشتهای ویژه از زندگی حضرت امام خمینی؛ ج ۱، ص ۱۲۶.
[۱۴] همان؛ ج ۲، ص ۵۱.
[۱۵] همان؛ ج ۳، ص ۲۹ ـ ۳۰.
[۱۶] همان؛ ص ۳۸.
[۱۷] همان؛ ج ۴، ص ۱۲۹ ـ ۱۳۰.
[۱۸] شرح چهل حدیث؛ ص ۴۸۷ ـ ۴۸۸.
[۱۹] وسائل الشیعه؛ ج ۷، ص ۳۰۵.
[۲۰] همان؛ ص ۳۶۹.
منبع: دستور زندگی، سیره نبوی از دیدگاه امام خمینی(س)، فاضل عرفان ـ مرتضی حبیبی کرهرودی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، ص ۳-۹