قواعد استنباط از سیره نبوی
نویسنده: محمد محمدی ریشهری
منبع: سیره پیامبر خاتم(ص)، جلد اول، صفحات ۶۵ تا ۷۲
مصادر حدیثى و تاریخى شیعه و اهل سنّت، در بر دارنده گزارشهاى فراوانى از رفتارهاى پیامبر اکرم(ص) هستند. هرگزارش با بیان عمل یا عکس العملى از مجموعه رفتارهاى کریمانه پیامبر(ص)، زاویهاى از شیوه زندگى پیامبر(ص) و بارقهاى از روح عظیم ایشان را مىنمایاند.
بهره گیرى بهینه از این مجموعه گران قدر، نیازمند روشى متقن، منطقى، منضبط، شایسته و کارآمد است تا شیوه صحیح زندگى ایشان را تبیین و سبک صحیح زندگى مطلوب پیروان را ترسیم کند؛ شیوهاى که راستنما و راهنما بوده و با پرهیز از تحمیل دیدگاه و پیش داورى، مصون از انحراف، کژى و سستى باشد.
بدین منظور، تبیین روش و شیوه استنباط قاعدهمند از سیره پیامبر خدا(ص) و سایر معصومان(ع) با دید تأسّى گرایانه ، لازم و ضرورى است. نکته مهم، توجّه به تفاوت استنباط تأسّى گرایانه یا الگومدار با استنباط فقهى است. اجتهاد فقهى، در پى دستیابى به احکام تکلیفى با بهرهگیرى از کتاب و سنّت است که ساز و کارى ویژه دارد؛ امّا نگاه تأسّى گرا به رفتار معصومان(ع)، فراتر از احکام پنجگانه تکلیفى (وجوب، حرمت، کراهت، استحباب و اباحه) است و اهل بیت(ع) را به عنوان نمونههاى عالى اخلاق در نظام آفرینش و اسوه و الگویى شایسته معرّفى کرده، گونه صحیح زیستن را به پیروان ایشان مىآموزد و ملکات انسانى را در وجود آنان نهادینه مىکند.
از این رو استنباط از رفتار معصومان(ع)، آگاهى از توصیههاى آنان و در نهایت، الگوگیرى سبک زندگى از ایشان، فراتر از استنباط فقهى و با شیوه تأسّى انجام مىشود.
استنباط از سیره و الگوگیرى از آن، نیازمند تلاش و پژوهش در چند مرحله است:
یک. اثبات صدور رفتار از پیامبر(ص)
دو. فهم و تحلیل صحیح رفتار
سه. الگوسازى
اکنون به تبیین تفصیلى این مراحل مىپردازیم:
مرحله اوّل : اثبات صدور رفتار از پیامبر(ص)
هدف اصلى در این مرحله، دسترسی به گزارشهاى معتبر و مطمئن از رفتار پیامبر(ص) و پرهیز از گزارشهایى است که صحّت انتساب آنها به ایشان، ثابت نیست و یا با روحیّه پیامبرانه ایشان ناسازگار است. این مجموعه در اصطلاح محدّثان، «سنّت فعلى» نامیده مىشود.
براى دستیابى به این هدف، لازم است که انتساب رفتارهاى گزارش شده به پیامبر(ص) و یا اهل بیت(ع) اثبات شود. این دستیابى، شیوهاى همانند طریق اثبات گفتار معصومان(ع) بدیشان دارد و از قواعد تبیین شده در اعتبارسنجى خبر واحد(در مبحث حجّت در علم اصول) پیروى مىکند. در اعتبارسنجى گزارههاى حدیثى و احراز اطمینان از صدور آنها، از دو شیوه استفاده مىشود:
الف ـ وثوق سندى
مراد از وثوق سندى، احراز اطمینان از صدور حدیث و اعتماد بر اخبارى است که با سند متّصل از راویان مورد اعتماد، گزارش شدهاند و در سه گروه: صحیح، حسن و موثّق قرار مىگیرند. در این شیوه، سنجش احادیث، بدون سندى متّصل از راویان ثقه، غیر معتبر شمرده مىشوند.
ب ـ وثوق صدورى
در این شیوه، حدیث، بر اساس معیار سند، متن، منبع و دیگر قرائن، ارزیابى مىگردد. مراد از وثوق صدورى، اعتماد بر احادیثى است که قرائن متفاوتى بر صدور گفتار و یا انجام رفتار از معصوم علیه السلام دلالت داشته باشد که از جمله این قرائن، وثوق سندى است. مطابق با این معیار ممکن است گزارشى، بدون داشتن سند، معتبر دانسته شود و یا بر عکس، روایت مسندى به سبب در برداشتن قرائن کاهنده اعتماد، نامعتبر شمرده شود.
وثوق صدورى، امرى فراتر از حجیّت تعبّدى یا عقلایى حدیث است. این شیوه ـ که محلّ طرح دلایل اثباتى آن در جاى دیگرى است ـ ، در تمام حوزههاى فکرى و معرفتى، اعتبارى افزون بر وثوق سندى دارد. روش و سیره عقلا در پذیرش خبر، بهرهگیرى از مجموعه قرائن اثبات کننده خبر است.
قرائن وثوق صدورى تقریباً همان قرائنى هستند که فهم دقیق سبک زندگى اهل بیت(ع) را میسّر مىسازند.
گفتنى است که افزون بر دلایل اثبات کننده اعتبار وثوق صدورى، بهرهگیرى از روش بررسى اسناد روایات و گزارشها (برگرفته از مبناى وثوق سندى) در اثبات انتساب سیره ناکارآمد است؛ زیرا اخبار گزارش کننده رفتار معصومان(ع) در مصادر تاریخى و حدیثى، با احادیث فقهى تفاوت اساسى دارند.
برخى از این متون، بدون سند و به گونه مرسل هستند و بسیارى دیگر نیز از سند صحیح و معتبر برخوردار نیستند، از این رو لازم است با استفاده از قرائن موجود در گزارشهاى مشابه، سنجش با اصول کلى برگرفته از قرآن و سنّت، ظن حاصل از فراوانى مصادر به ویژه مصادر کهن و … به صدور آنها اطمینان شود.
مرحله دوم: فهم و تحلیل صحیح رفتار
۱ . گردآورى خانواده حدیث
فراوانى گزارش یک واقعه در منابع مختلف و با اسناد متفاوت بویژه در منابع کهن فریقین که مؤلّفان آنها از مشربهاى فکرى متفاوتى برخوردار باشند، سبب افزونى اعتماد به گزارش مىگردد.
افزون بر آن، براى آشنا شدن با ویژگىها و ظرافتهاى یک رفتار، لازم است که تمام گزارشهاى مرتبط با آن رفتار و واقعه در کنار هم قرارگیرند تا نماى دقیقترى از آن رفتار به دست آید؛ چرا که هرگزارش، نقطهاى از مجموعه نکات روشن کننده رفتار یا واقعه را تبیین مىکند. بدون تشکیل خانواده حدیث، امکان دسترسی همه جانبه به ویژگىهاى فعل کاهش مىیابد. بنابراین، تنها با فحص تام در این حوزه مىتوان عوامل تأثیرگذار بر انجام فعل را کشف کرد.
۲ . سنجش با محکمات قرآنى
رفتار پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) همانند گفتارشان، از نظام فکرى الهى حاکم بر آنان سرچشمه مىگیرد. این مجموعه ـ که اساس و زیربناى آموزههاى دین را تشکیل مىدهد ـ ، نظام معرفتى منضبط، مرتبط و جامع دین است که رفتار پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) را رقم مىزند. بنا بر این، سنجش رفتار گزارش شده با محکمات قرآنى، سبب افزایش اعتماد به گزارش و اتقان استفاده از آن خواهد شد. طبیعى است که سنجش با قرآن، ممکن است در برخى موارد به انکار و نفى رفتار گزارش شده از پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) منجر شود.
۳ . سنجش با اصول کلّى حاکم بر رفتار معصومان(ع)
نمونهها و مصادیق رفتارهاى پیامبر(ص) و امامان(ع) که از روح الهى آنان نشئت گرفته و به رفتارشان سریان یافته است، فراوان و متنوّعاند و هریک، زیبایىهاى خاص خود را دارد. آنچه در این میان مهم مىنماید، کشف اصول کلّى حاکم بر رفتار معصومان(ع) است که ریشه در سنّت دارد و با داشتههاى عقل فطرى انسانى نیز هماهنگ است که در دوره زندگى آنان و با توجّه به شرایط محیطى وقوع رفتار، مصادیق متفاوت و متنوّعى یافته است. از این رو، لازم است اصول کلّى حاکم بر رفتار پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)، از مجموعه رفتارهاى جزئى آنان برداشت شوند و تمام رفتارهاى آنان با این اصول، سنجیده گردد. بى تردید ، همگونى یا ناهمگونى گزارش یک رفتار با اصول حاکم بر رفتار، سبب افزایش یا کاهش اعتماد به آن گزارش و اثبات یا انکار آن مىگردد.
۴ . توجّه به فضاى صدور
هررفتارى که گزارش گردیده، در فضا، زمان و مکان خاصّى واقع شده که ویژگىهاى مخصوص و گاه منحصر به فرد داشته است. آشنایى با ویژگىهاى محیطى، فرهنگ عمومى، ویژگىهاى اجتماعى، ظرافتهاى موجود در عرف زمانه یا محلّ وقوع رفتار، حالات و روحیّات مخاطب یا مخاطبان و بسیارى از ظرافتهاى دیگر، در فهم دقیق آن رفتار، اثرگذارند.
۵ . تمایز قضایاى شخصى و حقیقى
عمل و رفتار، فعلى خارجىاند که بنا بر طبیعت قضایاى خارجى، تابعى از شرایط محیطى، زمان و مکاناند. منشأ رفتارِ جزئى خارجى هرفرد، اصول کلّى حاکم بر باورهاى شخص کنشگر است که او را به انجام عمل و یا واکنشى خاص در آن شرایط، سوق داده است.
نتیجه آن که: رفتار خارجى پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) را ـ که بر اساس شرایط محیطى خاص شکل گرفته است ـ نمىتوان در شرایط متفاوت با آن، کارآمد شمرد. از این رو لازم است ضمن زدودن ویژگىهاى محیطى تأثیرگذار در رفتار، به اصول حاکم بر رفتار پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) دست یافت و آن را به عنوان معیار و ملاک سبک زندگى مطرح کرد.
گفتنى است که فراوانى گونهاى خاص از رفتار پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) در فضاهاى متفاوت مىتواند فعل خارجى و شخصى را به قضیّه حقیقى پیوند زند. از این رو فراوانى و استمرار انجام رفتار خارجى، نمایانگر سیره و سنّت شمرده مىشود.
۶ . در نظر گرفتن قرائن اثر گذار
مجموعه گزارشهاى جمع آورى شده، در بر دارنده شمارى از قرائناند که توجّه به آنها، فهم دقیق ملاکهاى حاکم بر پدید آمدن رفتار را تسهیل مىکنند. افزون بر آگاهى از قرائن صدورى، شخصیتِ گزارشگر اوّل، رفتار و دقّت، ظرافت سنجى، ضابط بودن، تمایلات و … او نیز مىباید مورد توجّه قرارگیرد.
گزارش هند بن ابى هاله از صفات پیامبر(ص)، آن سان ظریف و دقیق است که او را با عنوان «وصّاف النبى (توصیفگر پیامبر(ص))» شهره کرده است. گزارش رجاء بن ابى ضحّاک، مأمور استخباراتى مأمون، در اعزام امام رضا علیه السلام از مدینه تا مرو نیز اینگونه است.
متأسّفانه شمارى از رفتارهاى گزارش شده از دقّت و ظرافت لازم، برخوردار نیستند؛ زیرا گزارشگر صرفاً به بیان ساده مشاهدات خود از کلّیت رفتار معصوم علیه السلام بسنده کرده و ظرافتهاى موجود در آن را درک ننموده است. آگاهى از ظرافت فهمى گزارشگر اوّل، با جمعآورى مجموعه گزارشهاى حدیثى و تاریخى او، افراز و آنالیز جزئیات آن و مقایسه با جزئیات موجود در گزارشهاى مشابه که از طریق غیر او بیان شده، امکان پذیر است.
همچنین توجّه به فهم و برداشت عالمان پیشین، پژوهشگر را با قرائن بیشترى آشنا مىکند. توجّه به فهم رفتار و قواعد حاکم بر آن در گفتار و تحلیل عالمان پیشین، به اتقان برداشت پژوهشگر از رفتار پیامبر(ص) کمک مىکند و او را از در افتادن به کج فهمى بازمىدارد؛ زیرا سلیقه و تمایلات پژوهشگر، گاه سبب آسیب دیدگى تحلیل از رفتار معصومان مىگردد. افزون بر آن، ظرافتهاى فهم پیشینیان، به فهم دقیقتر و عمیقتر رفتار معصومان خواهد انجامید.
۷ . ایجاد ارتباط میان رفتار و گفتار
رفتار هر شخص، نماد بیرونى مجموعهاى از عوامل تأثیرگذار است که در پشت صحنه، چگونگى آن رفتار را تعیین مىکنند. به عبارت دیگر، فعل و رفتار، حالتى اجمالى و لبّى دارد و تبیین کننده عوامل مؤثر بر پدید آمدن آن نیست. از این رو نیاز است که رفتار معصومان باگفتار آنان و آیات قرآنى، سنجیده و ملاک و معیار عمل آنان روشن شود. بدون این تفسیر و تبیین، نمىتوان بسیارى از رفتارهاى معصومان(ع) را تجزیه و تحلیل نمود. بدین جهت در مجموعه پیش رو، افزون بر گزارش رفتار، آیات قرآنى و احادیث نبوى ناظر بِدان هم گزارش شده است تا تحلیل رفتار با دقّت بیشترى همراه شود.
۸ . توجّه به اسباب اختلاف رفتار
معصومان(ع) همگى نور واحد و استمرار یک حقیقت مجسّماند که مطابق با شرایط و مقتضیات زمانى و مکانى، شیوه صحیح رفتارى را برمىگزینند؛ که شیوهاى همیشه مطابق واقع است و ناهمگونى را برنمىتابد. با این وجود، گاه در مجموعه گزارشهاى رفتارى معصومان(ع)، مواردى از اختلاف و حتّى تعارض مشاهده مىشود که محتاج دقّت افزونتر است. در این موارد، اسباب و عوامل و چرایى پدید آمدن رفتار، بیش از چیستى اصل فعل، اهمّیت مىیابند. از این رو لازم است رفتار به ظاهر دوگانه پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) با توجّه به قرائن صدورى آن، تحلیل شود و اختلاف ظاهرى رفتار و چرایى آن، تبیین گردد.
از این منظر، صلح امام حسن علیه السلام با قیام امام حسین علیه السلام اختلافى ندارد؛ چرا که هر دو از یک منبع، سرچشمه مىگیرند و اصول حاکم بر آن دو، یکساناند و تنها اسباب پدید آمدن آنها متفاوت است.
نکته مهم در این مرحله، پرهیز از مشابه سازى تاریخى بدون توجّه به چرایى پدید آمدن رفتار معصوم علیه السلام است. مشابه سازى بدون شناسایى عوامل پدیدارى، اشتباهى بزرگ است که ناشى از عدم درک تفاوت قضایاى خارجى با قضایاى حقیقى بوده، گاه سبب کج فهمى و حتّى انحراف مىگردد.
مرحله سوم: الگوسازى
نکته بسیار مهم در تحلیل سیره نبوى و سیره سایر معصومان، عصرى سازى و روزآمد کردن سیره در فضا و مکان امروزین است. رفتار معصوم علیه السلام مطابق با شرایط جامعه و فضاى دوره خویش، شکل گرفته و مطابق با آن شرایط، تحلیل مىشود و در صورتى که فضا، زمان، مکان، فرهنگ، ویژگىهاى محیطى و … تغییر کند، لازم است مطابق با فضاى جدید بازتعریف و روزآمد شود.
روزآمد کردن سیره تنها با استفاده از ملاکها و معیارها امکان پذیر است و با تکیه بر ظاهر متون و رفتار، پدید نمىآید.
نمونه روزآمدسازى را مىتوان در اصل «اتقان و استحکام» در کار برشمرد که اگرچه در رفتار پیامبر(ص) در مورد ساختن قبر صادر شده است، ولى نمونهها و مصادیق فراوان آن در دوره معاصر در صنعت، تکنولوژى، آموزش، پژوهش، مدیریت و… نمود مىیابد.
نمونه دیگر، در حکومتدارى پیامبر(ص) بروز مىیابد. ایشان در دوره حکمرانى بر مدینه، در جامعهاى کوچک و ساده با ویژگىهاى ابتدایى جامعه مدنى و با وظایف اندک حکومت نسبت به مردمان مواجه بود که رابطه خصوصى هر فرد را با پیامبر(ص) به سادگى ممکن مىساخت. مردمان مدینه به سادگى به پیامبر(ص) دسترسی مستقیم داشتند و مشکلات شخصى و عمومى خویش را با ایشان در میان مىنهادند؛ امّا حکومت و حکومتدارى در دوره معاصر، تفاوتهاى اساسى با دوره ایشان دارد.
امروزه حکومت، وظایفى بسیار فراتر از آن دوران نسبت به مردمان دارد و با پیچیدگىهاى جامعه در نظام جهانى رو به روست. در این فضا آیا مىتوان تصوّر کرد که رهبر، رئیس جمهور، وزرا و حتّى مراجع تقلید، همیشه و در همه جا، در دسترس همه مردمان باشند و پرسشهاى آنان را پاسخ گویند و مشکلات شخصى آنان را برطرف نمایند؟
این تصوّر در جامعه پیچیده و گسترده امروزین، صحیح نیست، اگرچه روح حاکم بر رفتار پیامبر(ص) مىباید مورد توجّه قرارگیرد؛ یعنى امکان ارتباط ساده و آسان با حاکم و نظام حکومتى مىباید به گونهاى تعریف شود که افراد جامعه به سادگى نظرات خود را به مسئولان حکومت منتقل کنند.