ذکر در سیره نبوی

عبادت برگرفته از واژه عربی عبد به معنای بندگی و خضوع و تذلل است.۴ عبادت اظهار بندگی به درگاه خداوند است و این اظهار بندگی ملزوماتی دارد که در سیره و کلام رسول خدا (صلی‌الله علیه وآله وسلم) بدان پرداخته شده است.

294

ذکر در سیره نبوی

منبع: ویکی فقه

عبادت برگرفته از واژه عربی عبد به معنای بندگی۱و۲و۳ و خضوع و تذلل است.۴ عبادت اظهار بندگی به درگاه خداوند است و این اظهار بندگی ملزوماتی دارد که در سیره و کلام رسول خدا (صلی‌الله علیه وآله وسلم) بدان پرداخته شده است.

  1. ذکر در لغت

ذکر در کتب لغت به معنای یاد کردن یک چیز۵ و یا یادآوری چیزی پس از فراموشی استعمال شده است.۶و۷ این یاد کردن می‌تواند با زبان باشد۸و۹ یا قلب یا هر دو.۱۰

  1. اقسام ذکر

ذکر خدای سبحان از بارزترین مصادیق پرستش خداوند به شمار رفته و از لحاظ وجودی دارای اقسامی است که کامل‌ترین آن یاد بنده نسبت به خداوند متعال است. رسول خدا (صلی‌الله علیه وآله وسلم) ذکر را مختص به زبان نمی‌دانست، بلکه هر کاری و هر عملی که نمودار یاد پروردگار باشد را ذکر او به حساب می‌آورد. هم‌چنان که در روایتی از ایشان آمده: «هرکس از خداوند عزوجل فرمان برد، خدا را یاد کرده است، هر چند نمازخواندن و روزه گرفتن و قرآن خواندنش اندک باشد.»۱۱و۱۲و۱۳و۱۴و۱۵

  1. عامل نجات بخش

در بیان رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یاد خداوند متعال “برترین صدقات۱۶و۱۷و۱۸ و موجب آسانی کارها و راغب گردیدن مردم به آخرت به شمار آمده۱۹ عملی برشمرده شده که محبوب‌تر از آن نزد خداوند متعال۲۰ و عاملی مؤثرتر از آن در نجات بنده از بند گناهان در دنیا و آخرت، یافت نمی‌شود.۲۱ ایشان علاقه به ذکر خدا را نشانه حب به خداوند و بی‌علاقه‌گی به آن را نشانه دشمنی با خدا عنوان کردند.۲۲و۲۳و۲۴و۲۵

روزی در جمع اصحاب و یارانش خطاب به آنان فرمودند: «آیا به شما نگویم که بهترین و پاکیزه‌ترین اعمال شما نزد خدایتان چیست و چه چیز درجات شما را بیش از هر چیز، بالا می‌برد و از درهم و دینار برایتان بهتر است و (حتی) از این که با دشمن رو به رو شوید و بکشید و کشته شوید، ارزشمندتر است”؟ گفتند: آری، ‌ای پیامبر خدا! فرمود: ” بسیار به یاد خداوند عزوجل بودن”»۲۶و۲۷و۲۸و۲۹و۳۰ و به مسلمانان می‌فرمودند: «اگر می‌خواهید برگزیده‌ترین بنده خداوند متعال باشید، پس خدا را فراوان یاد کنید».۳۱

  1. تأکید بر مداومت ذکر

پیامبر خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بر مداومت بر ذکر تأکید داشته می‌فرمود: «هیچ چیزی را بر یاد خدا ترجیح مده»؛۳۲و۳۳ چرا که غافل شدن از یاد خدا در هر لحظه از عمر آدمی موجب افسوس در روز قیامت است،۳۴و۳۵و۳۶

می‌فرمودند: «تا وقتی به یاد خدا باشی، ایستاده یا نشسته، در بازار یا در محفل صمیمی و یا هرکجا که باشی، پیوسته در حال نماز و عبادت هستی».۳۷

  1. مجالس سودمند

هم چنین در احادیث رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مجالسی سودمند، معرفی شده‌اند که در آن، ذکر خدا شود.۳۸و۳۹و۴۰و۴۱ و اگر جز این باشد چیزی جز حسرت و وبال برای اهل مجلس نخواهد بود.۴۲و۴۳و۴۴ ایشان حکایت کسانی را که خدا را یاد می‌کنند با کسانی که ذکری از خداوند به میان نمی‌آورند را حکایت انسان زنده و مرده دانستند۴۵و۴۶و۴۷ و فرمودند: «مثل کسی که در میان غافلان، به یاد خدا است، مثل چراغ در خانه تاریک است».۴۸و۴۹و۵۰

  1. ثمرات یاد خدا

در احادیث و روایات رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) زنده شدن دل‌ها۵۱ شفای دل‌ها۵۲و۵۳و۵۴ دور شدن شیطان۵۵و۵۶و۵۷ ایمنی از نفاق۵۸و۵۹و۶۰و۶۱ دوستی خدا۶۲و۶۳و۶۴و۶۵ و مصونیت از ثمرات یاد خدا برشمرده شده است.

پیامبر خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): خداوند سبحان فرمود: “چون بدانم که یاد من بر جان بنده‌ام چیره گشته است، خواهش او را متوجه سؤال و مناجات با خود می‌کنم. پس چون بنده‌ام چنین شود، هرگاه بخواهد دچار سهو و غفلت شود، مانع غفلتش می‌شوم. اینان، دوستان حقیقی من و قهرمانان واقعی هستند”۶۶و۶۷و۶۸

  1. برترین ذاکر الهی

رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خود نیز برترین ذاکران الهی بود می‌فرمود: «إنَّ رَبِّی أمَرَنِی أن یکونَ نُطقِی ذِکراً …؛ خداوند به من امر کرده که سخنم ذکر باشد و…»۶۹و۷۰و۷۱ روایت شده که حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بر نمی‌خاست و نمی‌نشست، مگر با ذکر خدا۷۲و۷۳و۷۴ ایشان هر روز سیصد و شصت بار به تعداد عروق بدن، حمد خدا می‌گفت و می‌فرمود: «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ کثیراً عَلى کلِّ حالٍ؛ در تمام حالات و به طور فراوان حمد و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان باد».۷۵و۷۶و۷۷

نزول برخی آیات بر آتش شور و اشتیاق حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به ذکر خدا بیش از پیش دامن می‌زد؛ آن چنان‌که کفار به طعنه و استهزاء می‌گفتند: «او جن زده شده است.» (از ابوسعید خدری روایت شده که وقتی آیه ۴۱ سوره احزاب نازل شد، رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آن قدر به ذکر خدا مشغول شد که کفار به طعنه و استهزاء می‌گفتند او جن زده و دیوانه شده است).۷۸

پانویس

  1. ابن منظور، لسان العرب، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴، ج۳، ص۲۷۰ – ۲۷۱.
  2. زکریا، ابوالحسن احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، تحقیق عبد السلام محمود هارون، مکتبه الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴، ج۴، ص۲۰۶ – ۲۰۷.
  3. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹، ج۲، ص۴۹.
  4. ابن منظور، لسان العرب، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴، ج۳، ص۲۷۱.
  5. راغب اصفهانی، المفردات الفاظ القرآن، دمشق – بیروت، دارالقلم – دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲، ص۳۲۸.
  6. زکریا، ابوالحسن احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، تحقیق عبد السلام محمود هارون، مکتبه الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴، ج۲، ص۳۵۸.
  7. ابن منظور، لسان العرب، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴، ج۴، ص۳۰۸.
  8. زکریا، ابوالحسن احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، تحقیق عبد السلام محمود هارون، مکتبه الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴، ج۲، ص۳۵۸.
  9. ابن منظور، لسان العرب، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴، ج۴، ص۳۰۸.
  10. راغب اصفهانی، المفردات الفاظ القرآن، دمشق – بیروت، دارالقلم – دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲، ص۳۲۸.
  11. شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الاختصاص، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳، ص۲۴۸.
  12. شیخ صدوق، محمد بن علی بن حسین، معانی الاخبار، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۱ش، ص۳۹۹.
  13. حلی، ابن فهد، عده الداعی، دارالکتاب الاسلامی، ۱۴۰۷، ص۳۰۲.
  14. سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱، ج۲، ص۵۷۳.
  15. متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹، ج۱، ص۴۲۵.
  16. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الاوسط، دارالحرمین، ۱۴۱۵، ج۷، ص۲۵۰.
  17. سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱، ج۲، ص۴۹۸.
  18. متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹، ج۱، ص۴۲۲.
  19. پیامبر اسلام(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، نهج الفصاحه، تحقیق و ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش، ص۳۳۳.
  20. متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹، ج۱، ص۴۲۶.
  21. متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹، ج۱، ص۴۲۶.
  22. شعیری، تاج الدین، جامع الاخبار، قم، شریف رضی، ۱۳۶۳ش، ص۱۲۸.
  23. ابن عدی، عبدالله، الکامل، تحقیق یحیی مختار غزاوی، ج۴، ص۱۲۸.
  24. سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱، ج۲، ص۱۵۷.
  25. متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹، ج۱، ص۴۱۷ – ۴۱۸.
  26. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۴۹۹.
  27. برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۳۹.
  28. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، آل البیت علیه‌السّلام، ج۷، ص۱۵۶.
  29. امام مالک، مالک بن انس، الموطا، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۵، ج۱، ص۲۱۱.
  30. احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۴۵، ص۵۱۵.
  31. متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹، ج۱۶، ص۱۲۸.
  32. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲، ص۴۵۶.
  33. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، تهران، اسلامیه، بی تا، ج۷۴، ص۱۰۹.
  34. هیثمی، علی بن ابی بکر، مجمع الزوائد، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۸۸، ج۱۰، ص۸۰.
  35. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الاوسط، دارالحرمین، ۱۴۱۵، ج۸، ص۱۷۵.
  36. سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱، ج۲، ص۵۱۵.
  37. متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹، ج۱، ص۴۴۶.
  38. دیلمی، حسن ابن ابی الحسن، اعلام الدین، آل البیت علیه‌السّلام، قم، ۱۴۰۸، ص۲۹۳.
  39. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، تهران، اسلامیه، بی تا، ج۷۱، ص۱۸۹.
  40. احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۱۱، ص۶۶۳.
  41. متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹، ج۹، ص۱۴۸.
  42. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۴۹۷.
  43. حلی، ابن فهد، عده الداعی، دارالکتاب الاسلامی، ۱۴۰۷، ص۲۴۶.
  44. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲، ص۲۷۶.
  45. نووی دمشقی، یحیی بن شرف، ریاض الصالحین من کلام سید المرسلین، دار الوفاء، چاپ هفتم، ۱۴۲۸، ص۳۴۲.
  46. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، بیروت، دار الفکر، افست دار الطباعه العامره استانبول، بی تا، ج۷، ص۱۶۸.
  47. عسقلانی، ابن حجر، فتح الباری، بیروت، دارالمعرفه، چاپ سوم، بی تا، ج۱۱، ص۱۷۷.
  48. عجلونی، اسماعیل بن محمد، کشف الخلفاء، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ سوم، ۱۴۰۸، ج۱، ص۴۲۰.
  49. سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱، ج۱، ص۶۶۲.
  50. متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹، ج۱، ص۴۳۰.
  51. مالکی اشتری، ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، قم، مکتبه الفقیه، بی تا، ج۲، ص۱۲۰.
  52. عجلونی، اسماعیل بن محمد، کشف الخلفاء، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ سوم، ۱۴۰۸، ج۱، ص۴۱۹.
  53. سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱، ج۱، ص۶۶۵.
  54. متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹، ج۱، ص۴۱۴.
  55. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، تهران، اسلامیه، بی تا، ج۶۰، ص۱۹۴.
  56. هیثمی، علی بن ابی بکر، مجمع الزوائد، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۸۸، ج۷، ص۱۴۹.
  57. موصلی، ابو یعلی احمد بن علی بن المثنى، مسند، تحقیق حسین سلیم اسد، ج۴، ص۱۹۴.
  58. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۵۰۰.
  59. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الاوسط، دارالحرمین، ۱۴۱۵، ج۷، ص۸۶.
  60. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، آل البیت علیه‌السّلام، ج۷، ص۱۵۴.
  61. متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹، ج۱، ص۴۲۵.
  62. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۵۰۰.
  63. سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱، ج۲، ص۵۷۹.
  64. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، آل البیت علیه‌السّلام، ج۷، ص۱۵۴.
  65. متقی هندی، علاء الدین علی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوه السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹، ج۱، ص۴۲۵.
  66. حلی، ابن فهد، عده الداعی، دارالکتاب الاسلامی، ۱۴۰۷، ص۲۴۹ – ۲۵۰.
  67. حلی ابن فهد، احمد بن شمس‌الدین، التحصین، قم، امام مهدی عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف، ۱۴۰۶، ص۲۶.
  68. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، تهران، اسلامیه، بی تا، ج۹۰، ص۱۶۳.
  69. قضاعی، محمد ابن سلامه، مسند الشهاب، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، بیروت، الرساله، چاپ اول، ۱۹۸۵، ج۲، ص۱۸۹.
  70. طبرسی، علی بن حسن، مشکاه الانوار، ص۱۱۶.
  71. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، قم، آل البیت علیه‌السّلام، ۱۴۰۸، ج۵، ص۲۹۲.
  72. بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه و معرفه احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۲۸۸.
  73. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵، ج۳، ص۳۵۰.
  74. شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا علیه‌السّلام، ج۲، ص۲۸۴.
  75. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۵۰۳.
  76. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴، ص۵۹۷.
  77. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، آل البیت علیه‌السّلام، ج۷، ص۱۷۱.
  78. ابوالفتوح رازی، حسن بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، تحقیق محمد جعفر یاحقی و محمد مهدی ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸، ج۱۵، ص۴۳۲.
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.