انجام دادن به موقع امور در سیره پیامبر(ص)

پیامبر(ص) همانند سایر انبیاءالهی برای اصلاح امت و دعوت به خداپرستی مبعوث شد. ایشان برای کنار زدن حجاب‌های دنیوی و مبارزه با شرک و بت‌پرستی، با کفار و مشرکین، به مقابله پرداخت و با آگاهی دادن مردم، آنها را به دینی که کامل‌ترین ادیان آسمانی بود، دعوت کرد.

13

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

انجام دادن به موقع امور در سیره پیامبر(ص)

نویسنده : مهدی مصطفایی

منبع: دانشنامه پژوهه

پیامبر(ص) همانند سایر انبیاءالهی برای اصلاح امت و دعوت به خداپرستی مبعوث شد. ایشان برای کنار زدن حجاب‌های دنیوی و مبارزه با شرک و بت‌پرستی، با کفار و مشرکین، به مقابله پرداخت و با آگاهی دادن مردم، آنها را به دینی که کامل‌ترین ادیان آسمانی بود، دعوت کرد.

رسول‌خدا(ص) در طول دوران رسالت بیست و سه ساله خویش، مردم را به اطاعت از خدا و شکر نعمت‌های او فراخواند و در این راه با نظم و انضباطی الهی و جدیَّت در انجام دادن به موقع کارها، موفق به سامان دادن جامعه‌ای شد که به واسطه آن دولتی اسلامی را پایه‌گذاری کرد.

ابوذر غفاری یکی از یاران با وفای پیامبر(ص)، در روایتی از آن حضرت، که نشان دهندۀ نظم و انضباط در کارها و انجام دادن به موقع امور در سیره مدیریتی ایشان است، چنین نقل می‌کند: «بر عاقل واجب است که برای خود ساعاتی را داشته باشد؛ ساعتی برای مناجات با پروردگار، ساعتی جهت محاسبه و رسیدگی به اعمال و کردار خود، ساعتی جهت تفکر در آن چه خداوند نسبت به او انجام داده، و ساعتی جهت خلوت باخویش و بهره گرفتن از حلال».۱

در حدیثی که ابوذر غفاری از رسول‌الله(ص) روایت کرده است، این نتیجه به دست می‌آید که عقلانیت انسان وابسته به برنامه‌ریزی و داشتن نظم در کارها و اجرای به موقع امور است. سیرۀ رسول‌خدا(ص) نیز، بر پایه همین برنامه‌ها استوار بود، به طوری که ایشان بدون داشتن برنامه، جهت انجام به موقع کارهای شخصی و اجتماعی، اقدام به کاری نمی‌کردند.

انجام دادن به موقع امور در سیرۀ نبوی

پیامبر(ص)، امور زندگی خود را با نظم خاصی انجام می‌داد، به طوری که خانواده و اصحاب آن حضرت به خوبی می‌دانستند که پیامبر(ص) در انجام به موقع کارهای خویش، دقت نظر دارد. ایشان هنگامی که به منزل وارد می‌شد، اوقات خود را تنظیم می‌نمود، به گونه‌ای که هر بخش از این اوقات را به انجام برنامه‌ای خاص، اختصاص می‌داد.

در خبر مشهور فریقین آمده است که امام حسین(ع) از پدرش علی(ع)، پیرامون وضع و برنامۀ رسول‌الله(ص) در داخل منزل سؤال نمود، و پدرش چنین پاسخ داد که:

و کان إذا أوی منزله جزَّأ دخوله ثلاثهاجزاء، جزءلله عزَّ و جلَّ، جزءلأهله، و جزء لنفسه؛ ثمَّ جزَّأ جزءه بینه و بین النَّاس، فیردَّ ذلک علی العامَّه و الخاصَّه و لایدَّخر عنهم شیئا؛۲ و چون آن حضرت به منزل می‌رفت، اوقات خویش را به سه قسمت، تقسیم می‌کرد: قسمتی را برای عبادت خدا، قسمتی را برای اهل بیت خود، و قسمتی را به خود اختصاص می‌داد، سپس آن قسمتی را که به خود اختصاص داده ‌بود، میان خود و مردم تقسیم می‌کرد و بخشی از آن وقت را به مردم اختصاص می‌داد و عام و خاص را می‌پذیرفت و چیزی از آنان مضایقه نمی‌کرد»

وقت شناسی در سیرۀ نبوی

در مدیریتی که توسط رسول‌خدا(ص) اجرا می‌شد، انجام دادن به موقع امور، دارای اهمَّیَّت ویژه‌ای بود، و پیامبراکرم(ص) به آن اهتمام می‌ورزید؛ زیرا انجام گرفتن به موقع کارها، سبب کامل شدن نظم و انضباط می‌گردد، به بیانی دیگر؛ نظم و انضباط هنگامی به معنای واقعی خود خواهد رسید که کارها به موقع، و در جای و مکان خود انجام شود. رسالت نبی‌خدا(ص) مراحل مختلفی داشت که هر مرحله‌ای برای خود نوعی موضع و اقدام مقتضی را می‌طلبید.

برخی معتقدند که دعوت، چهار مرحله را سپری کرد، اول: مرحله ‌سرَّی که سه سال یا پنج سال به طول انجامید. دوم: اعلان دعوت به سوی ‌خدا که دعوت تنها با بیان و ابلاغ رسالت، بود و تا زمان هجرت ادامه یافت. سوم: مرحله ‌دفاع از دعوت باشمشیر که تا صلح حدیبیه استمرار داشت. چهارم: نبرد و مبارزه با تمام کسانی که راه پیشرفت اسلام را سد کرده بودند. اعم از بت‌پرستان، و مشرکان، و غیره.

در تمام این مراحل، در هر موضع و جایگاهی و به اقتضاء، اقدام خاص خود صورت گرفته است، یعنی اقدام به موقعی که فقط مخصوص آن موضع بوده است؛ مثل دعوت سرَّی و یا علنی شدن نبوت پیامبر(ص)، و هر کدام از این مواضع با تدبیر و درایت رسول‌خدا(ص) و با به موقع انجام گرفتن امور، سبب نشر اسلام و پیروزی‌های مسلمانان گردید.۴

سال‌های نخستین رسالت پیامبراکرم(ص) با موفقیت به پایان رسید، هر چند، در طی این دوران با دشواری‌های زیادی مواجه بودند؛ اما سرانجام با اقدامات به موقع پیامبر(ص) و تدبیر الهی ایشان، به نتیجه مطلوب رسید.

انجام دادن به موقع امور توسط پیامبر(ص)در سال‌های آغازین رسالت، در نحوه برخورد مشرکان با ایشان، بسیار مؤثر بود.

رسول‌خدا(ص) از آغاز دوران رسالت تا پایان عمر شریفش، رسالت خود را با نظم، و انجام دادن به موقع امور پیش برد.

از نمونه‌های بارز دیگر اجرای به موقع امور در سیره نبوی، می‌توان به تشکیل حکومت در مدینه اشاره کرد. رسول‌خدا(ص) پیش از آن‌که حکومت را در مدینه برپا کند، با درایت و انضباط دادن به کارها، زمینه اجرای حکومت الهی را بنیان نهاد. ایشان برای این‌ که هر کاری به موقع انجام شود و نظم و انضباط در جامعه حکم فرما شود، کارهای بزرگی انجام داد که نمونه‌ای‌ از آن‌ کارها، سرشماری مسلمانان، ثبت اطلاعات لازم و برنامه‌ریزی دقیق متناسب با این امور، برای حکومت بود. ایشان خطاب به اصحاب خود می‌فرمود: «احصوا کل من تلفظ بالاسلام؛۵ تمام افرادی را که به اسلام گرویده‌اند، سرشماری کنید.» و هم‌چنین دستور داد که: «اکتبوا لی من تلفظ بالاسلام من الناس۶ افرادی را که به اسلام روی آورده‌اند، برایم بنویسید.»

رسول‌خدا(ص) به خوبی می‌دانست، برای انجام به موقع کارها می‌بایست، تمام کارها را طبق برنامه انجام داد، به همین علت، اطلاعات لازم را در همه زمینه‌های اجتماعی و فردی به دست آورد، تا هنگام مواجه شدن با مشکل، سریعاً  نسبت به رفع آن اقدام کند. پس بانظم خاصی، حکومت الهی را بنا نهاد، و با در پیش گرفتن انضباط، و جدیَّت داشتن در کارها، و انجام به موقع امور، باعث عزت و مجد و عظمت اسلام و مسلمین شد.

پیامبری که اسوه نظم و انضباط بود، و با انجام دادن به موقع امور به کارها وسعت می‌بخشید، همواره مردم را با آیات قرآن انذار می‌نمود و آنان را به اسلام فرا می‌خواند، و این فرمانی بود از طرف پروردگار، که همه به آیین پاک اسلام روی آورند «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ؛۷ پس توای‌ رسول(باهمه پیروانت) مستقیم به جانب آیین پاک اسلام رو آور، و پیوسته از طریق دین خدا که فطرت خلق را بر آن آفریده است، پیروی‌ کن، که هیچ تغییری در خلقت خدا نباید داد، و این است آیین استوار حق ولیکن اکثر مردم از حقیقت آن، آگاه نیستند.»

عقداخوت

یکی‌ از کارهایی که رسول‌خدا(ص) با درایت و نظم خاصی آن را انجام‌ داد، عقد اخوت میان مهاجرین و انصار بود. ایشان می‌دانست که برای اقتدار اسلام باید وحدت سیاسی و معنوی مسلمانان حفظ شود، تا تصمیم‌گیری برای انجام به موقع امور، بهتر و راحت‌تر انجام گیرد «وی ازطرف خدا مأمور گشت که مهاجرین و انصار را با یکدیگر برادر کند، روزی در یک انجمن عمومی رو به هواداران خود کرد و فرمود: «تأخوَّا فی الله اخوین اخوین؛ دو تا دو تا با یکد‌یگر برادر دینی شوید». تواریخ مسلمانان، از آن جمله تاریخ ابن هشام مشخصات افرادی را که با یکدیگر برادر شدند، ضبط کرده‌اند.۸

اقدامات به موقع پیامبر(ص) در فتح مکه:

یکی از عوامل فتح بدون جنگ و خونریزی مکه اقدامات به موقع و تدابیر نظامی رسول‌خدا(ص) بود که از اهمیت تاریخی زیادی برخوردار است.

پیش از آن‌ که نیروهای اسلام وارد شاه‌ ر‌اه‌های مکه شوند، پیامبر(ص) تمام فرماند‌هان‌ را احضارکرد و فرمود: «تمام کوشش من این‌ است‌ که فتح مکه بدون خونریزی صورت گیرد…».۹

همه واحدها در یک مسیر به «ذی‌طوی» رسیدند، پیامبر(ص) برای احتیاط سپاه خود ‌را تقسیم نمود، قسمتی از سپاه را از بالای مکه و قسمت‌ دیگر را از پائین، روانه ساخت. به ‌این نیز اکتفا نکرده، از کلیه راه‌هائی‌ که به شهر منتهی می‌شد واحدهائی را به سوی شهر اعزام نمود، تمام واحدها بدون نبرد و جنگ وارد شهر شدند.۱۰

با درایت ‌رسول‌خدا(ص) و با اطلاعات ‌دقیق از موقعیت مکه‌ و اجرای به ‌موقع تدابیر جنگی شهر مکه بدون خون‌ریزی به دست مسلمانان افتاد.

توطئه منافقان

رسول‌خدا(ص) در راه اقتدار اسلام، شاهد بسیاری از توطئه چینی‌ها و دسیسه‌های دشمنان و منافقان اسلام بود که خطری بزرگ در راه اهداف متعالی دین خدا محسوب می‌شدند؛ اما ایشان با عنایت خداوند و انضباط دادن به کارها و انجام دادن به موقع امور و فرمان‌هایی که از جانب پروردگار به ایشان ابلاغ می‌شد. تمام نقشه‌های شوم آن‌ها را نقش بر آب می‌کرد. یکی از این توطئه‌های منافقین، قضیه مسجد ضرار بود که اگراقدام به موقع پیامبر(ص) نبود چه بسا مشکل‌های فراوانی به وجود می‌آمد.

«هنگامی‌ که پیامبر(ص) عازم تبوک بود، نمایندگان حزب نفاق خدمت پیامبر(ص) رسیدند و به بهانه این‌‌که پیران و بیماران آنان در شب‌های تار و بارانی، نمی‌توانند مسافت میان خانه‌ها و مسجد قبا را طی کنند؛ از او خواستند که اجازه دهد، آنان در محله خود مسجدی بسازند. پیامبر(ص) در مورد آنان نفیاً و اثباتاً پاسخی نگفت، و تصمیم نهائی را پس از مراجعت از سفر(جنگ تبوک) موکول نمود».۱۱

«حزب نفاق در غیاب پیامبر(ص)، نقطه‌ای را در نظر گرفتند و با شتاب هرچه تمام‌تر، ساختمان محفل خود را به نام مسجد به پایان رسانیدند. روزی ‌که پیامبر(ص) به مدینه بازگشت، از حضرتش خواستند که این پرستش‌گاه را با خواندن چند رکعت نماز، بگشاید. در این لحظه، فرشته وحی نازل گردید، و پیامبر(ص) را از جریان ‌آگاه ساخت، و آنجا را مسجد ضرار که برای دسته بندی‌های سیاسی و ایجاد تفرقه در میان‌ مسلمانان ‌ساخته‌ شده‌است، خواند. «وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَکُفْرًا وَتَفْرِیقًا بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ لَا تَقُمْ فِیهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ؛۱۲ و(گروهی دیگر از منافقانند) آنان که مسجدی برای زیان به اسلام بر پا کردند، و مقصودشان کفر و عناد و تفرقه کلمه بین مسلمین، و ساختن کمین‌گاهی برای دشمنان دیرینه خدا و رسول بود، و با این همه قسم‌های مؤکد یاد می‌کنند که ما جز قصد خیر، غرضی‌ نداریم، و خدا گواهی می‌دهد که محققاً دروغ می‌گویند. تو(ای ‌رسول ‌ما) هرگز در مسجد آن‌ها (به نماز) مأیست که همان مسجد(قبا) که بنیانش از اول برپایۀ تقوای محکم بنا گردیده، سزاوارتر است به این که در آن اقامه نمازکنی که در آن مسجد مردان پاکی که مشتاق تهذیب نفس خوداند درآیند، و خدا مردان پاک مهذَّب را دوست می‌دارد».

پیامبر(ص) دستور داد که ساختمان مسجد را با خاک یکسان کنند، و تیرهای آنجا را بسوزانند، و برای مدتی مرکز زباله ‌باشد».۱۳

ویران ‌کردن مسجد ضرار که با درایت به موقع رسول‌خدا(ص) صورت گرفت، ضربه‌ای سنگین بر توطئه گران و منافقان بود. به طوری که اگر اقدام به موقع پیامبر(ص) نبود، آن مکان، به کانونی برای ‌منافقان و کفار تبدیل می‌شد، و مانعی ‌در مسیر الهی ‌نبی‌خدا(ص) و اجرای‌ نظم و انضباط ایشان، تبدیل می‌شد.

منابع:

  1. المجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار الجامعه لعلوم الائمه الاطهار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، الطبعه الثالثه، ج۷۱، ص۳۲۳ و الزمخشری، جارالله محمد بن عمر؛ ربیع الابرار و نصوص الاخبار، بتحقیق سلیم النعیمی، قم، افست دارالذخایر للمطبوعات، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۸ و المالکی، ابوالحسین ورَّام بن ابی فراس؛ تنبیه الخواطر و نزههالنواظر(مجموعه ورام)، بیروت، دارصعب، دارالتعارف، ج۲، ص۲۳ و النیشابوری، ابوعلی محمد بن الفتّال؛ روضه الواعظین، بیروت، موسسهالاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۶ق، ص۸.
  2. البلاذری، ابوالحسن احمدبن یحیی؛ انساب الاشراف، تحقیق محمدحمیدالله، القاهره، دارالمعارف، ۱۹۵۹م، الطبعهالاولی، ج۱، ص۳۸۸ و ابن اثیر، عزالدَّین ابوالحسن علی بن محمد؛ اسدالغابه فی معرفهالصحابه، مقدمه و تصحیح محمد خواجوی، تهران، موسسه مطالعات فرهنگی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۵ و ابن سعد، ابوعبدالله محمد؛ الطبقات الکبری، بیروت، داربیروت للطباعه و النشر، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۴۲۳ و الاصهبانی(ابی الشیخ)، ابومحمد عبدالله بن محمد بن جعفر بن حیان؛ اخلاق النبی وادابه، حققه وکتب حواشیه ابوالفضل عبدالله محمدالصدیق الغماری، القاهره، مطابع الهلالی، ۱۳۷۸ق، الطبعهالاولی، ص۲۲.
  3. العاملی، السیدجعفر مرتضی؛ الصحیح من سیرهالنبی الاعظم، قم، ۱۴۰۰ق، ج۱، صص۲۵۹-۲۶۰ و البوطی، محمدسعید رمضان؛ فقه السیره النبویه، بیروت، دارالفکر المعاصر، ۱۴۱۱ق، الطبعهالعاشره، ص۹۱.
  4. العاملی، السیدجعفرمرتضی؛ پیشین، ج۱، صص۲۶۰-۲۶۲ و البوطی، محمدسعیدرمضان، پیشین، ص۹۱.
  5. المتقی الهندی، علاء الدین بن حسام الدین؛ کنز العمَّال فی احادیث الاقوال و الافعال، بیروت، موسسه الرساله، ۱۴۰۹ق، ج۱۱، ص ۲۲۸ و الشیبانی، ابوعبدالله احمدبن محمدبن حنبل؛ المسند، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، ج۵، ص۳۸۴ و ابن ابی شیبه، ابوبکرعبدالله بن محمد؛ المصنف فی الاحادیث والآثار، تحقیق وتعلیق سعیدمحمداللحام، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق، الطبعهالاولی، ج۱۵، ص۶۹.
  6. العسقلانی، شهاب الدین احمدبن علی بن حجر؛ فتح الباری شرح صحیح البخاری، تحقیق عبدالعزیزابن عبدالله بن باز، محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق، الطبعهالاولی، ج۸، ص۱۱۸ و الکتانی، عبدالحی؛ التراتیب الاداریه و العمالات و الصناعات و المتاجره و الحاله العلمیه کانت علی عهدتاسیس الدوله الاسلامیه فی المدینهالمنورهالعلیه، بیروت، دارالکتب العربی، ج۱، ص۲۲۰.
  7. قرآن کریم، سوره روم، آیۀ۳۰.
  8. ابن هشام، ابو محمد عبدالملک؛ پیشین، ج۲، صص۱۲۳- ۱۲۶.
  9. ابن هشام، ابو محمد عبدالملک؛ پیشین، ج۲، ص۴۴۰۹ و دیارالبکری، حسین بن محمدبن الحسن؛ تاریخ الخمیس فی احوال انفس نفیس، القاهره، مطبعهعثمان عبدالرزاق، ۱۳۰۲ق، الطبعهالاولی، ج۲، صص۹۰- ۹۴.
  10. ابن هشام، ابو محمد عبد الملک؛ پیشین، ج۲، ص۴۴۰۸؛ الوقدی، ابوعبدالله محمدبن عمر؛ المغازی، تحقیق مارسدن جونز، بیروت، موسسهالاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۹ق، الطبعهالثالثه، ج۲، صص۸۲۵- ۸۲۶.
  11. الوقدی، ابوعبدالله محمدبن عمر؛ المغازی، پیشین، ج۳، ص۱۰۴۶.
  12. قرآن کریم، سوره توبه، آیات۱۰۷-۱۰۸.
  13. ابن هشام، ابو محمد عبد الملک؛ پیشین، ج۲، ص۵۳۰ و المجلسی، محمد باقر؛ پیشین، ج۲۰، ص۲۵۳.
   

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.